۶ ماه بعد از ترک سیگار
شش ماه بعد از تصمیمم برای ترک سیگار، دوستم امید معتقد هست اگه در شرایط مشابهش قرار بگیرم و برم ترکیه صدرصد بازم شروع میکنم. ولی وقتی خودم رو در ذهنم تو موقعیت مشابه میذارم و مقایسه میکنم با موقعیتهای بدی که تا الان داشتم فکر میکنم که اینطور نیست.
یعنی اینطور نگاه نمیکنم که چیزی نبوده که باید باشه و الان نیست و میطلبه که باشه و تو بعضی از موقعیتها نبودنش قابل تحمل نیست. اینطور نگا میکنم که یه چیزی اومد و رفت. لازم نیست الان دیگه. اگه اتفاقی عصبیکنندهست، عصبی باش، اگه ناراحت کنندهست، ناراحت باش. لازم نیست این حسها رو با چیزی پاک کنی.
مشکل افزایش وزن خیلی جدیتر از چیزی بود که فکر میکردم. دنیایی که بعد از ترک درهاش برات باز میشه تقریبا همهش مرتبط هست با خوردن و خوردن هم نتیجهای نداره جز افزایش وزن. سیگار کشیدن تو بالکن لالهپارک تبدیل میشه به اسکندرکباب خوردن تو فودکورتش، میوهها، چاشنیها و چیزهایی شبیه این همگی باعث افزایش وزن هستن و در صورتی که برنامهی جدی برای ورزش نداشته باشید تبدیل میشن به معضل بعدی.
افرادی که با متوجهشدن ترککردنت میپیچن به پروپات و جملهی همیشگی «نمیشه ترککرد و میشه تعطیل کرد فقط» که همیشه اطرافت هستن و خواهند بود و باعث میشه مدتی روی هوس «تودهنی زدن با پشت دست» کار کنید که نتیجهی جبرانناپذیری به بار نیاد.
حس بعدی که در این مورد داشتم زمان مسافرت بود. تجربه قبلی این حس برمیگرده به ایامی که سیگارکشیدن من محدود بود به زمان مسافرت. هفتهای یا دوهفتهای یهبار که با همکارها میرفتیم تورهای یکروزه و سیگار یکی از اون آیتمهای لذتبردن از اون مسافرت بود. تو مسافرتی که اخیرن داشتم بازم دلم خواست به نیت همون روزها فقط در طول این مسافرت برگردم بهش ولی دوتا فکر دیگه جلوش رو گرفت. یکی اینکه میدونم این برگشت یکروزه قطعا و حتما باعث شروع مجدد میشه. دوم اینکه باید درک کنم دنیا پر از آدماییه که بدون سیگار از مسافرت لذت میبرن. منم میتونم مثل همونها و مثل گذشتهی خودم باشم. همینطور دنیا پر از افرادیه که باختن و من نمیخوام مثلشون باشم. اینطور شد که بعد از چندماه تنها هوس باقیمونده هم از بین رفت و امروز ششمین ماهی هست که دارم سالم زندگی میکنم. مثل گذشته و برای همیشه.
گزارش بعدی من از این تصمیم میمونه برای سه ماه بعد مگر اینکه چالش جدیدی برام پیش بیاد که بخوام با شما در میون بذارم. اما در این میان تلاش بعدیم برای جایگزین نکردن هست. برای ترک عادت «وقتی رفتی بیرون سیگار بکش» که من جایگزینش کردم با «وقتی میری بیرون چیزی بخور». در واقع از این به بعد تلاش میکنم وقتی به هر دلیلی از خونه میام بیرون چیزی نخرم و چیزی نخورم. این یه مورد اگه به سختی خودِ ترک سیگار نباشه راحتتر از اون نیست بنظرم.
مرتبط:
زندگی بعد از ترک شبکههای اجتماعی
زندگی بدون اخبار چه شکلی هست؟
دوشنبه، ۳۰ آوریل ۲۰۱۸