آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS۲۴۸۸ مشترک
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

هنر فاصله‌گرفتن از چیزها

هنر از آن‌دسته چیزهایی هست که برای دیدنش و شنیدنش نمی‌شود از یک حدی بیشتر بهش نزدیک شد. درواقع برای «دیدن» و «شنیدن» هنر باید تا جایی مشخص از آن فاصله گرفت. برای مثال در باارزش‌ترین نقاشی دنیا هم از فاصله دو سانتی‌متری چیزی دیده نمی‌شود. یا یک تکه یک ثانیه‌ای از معروف‌ترین آهنگ دنیا هیچ مفهومی ندارد. بلندکردن صدایش تا جایی که پرده گوش‌هایتان پاره شود هم همینطور. کاملا برعکس، دیدن یک نقاشی از فاصله چند متری هست که آن را به واقعیت نزدیک‌تر می‌کند. شنیدن کورسویی از آهنگ بین همهمه‌ی صدای کافه هم همینطور.

فاصله.

هنر کم و بیش به معنی ساختن هم هست. همانطور که برای دیدن و شنیدن چیزی باید تا اندازه‌ای فاصله گرفت، برای ساختن چیزها هم باید فاصله گرفت. برای مثال:

  • برای ساختن دوستی حضور را محدود به وقتی که کرد احساس تعلق ایجاد شود.
  • برای ساختن رابطه باید بعد از اشباع هیجانات اولیه تا جای ممکن فاصله گرفت تا کم‌وکیف صورت‌های دیگر رابطه مشخص شود.
  • برای درک یه ایده/دیدگاه باید به قدری از آن دور شد که تصویر بزرگتر و در کنار آن سایر ایده‌ها/دیدگاه‌ها موافق/مخالف ظاهر شوند.

مرتبط:
نخواه تا رستگار شوی

آراز غلامی
سه‌شنبه، ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹

بیست‌وپنجم دسامبر ۲۰۱۹، فرودگاه استانبول و تبریز

بعد از چندین ماه انتظار بالاخره این شانس رو پیدا کردم که شب یلدا و تولدم (هردو با تاخیر) رو پیش خانواده‌ام باشم. بسیار خوشحال هستم و همزمان بسیار استرس دارم از بابت هواپیمای ایرانی که قراره من رو به شهر عزیزتر از جان برسونه.

هفته‌های اخیر هم بی‌استرس و بی‌دغدغه نبودند. فشار کارها دوچندان و فشار روانی پرسنل صدچندان شده. طبیعتا دلیل اصلیش جدی‌شدن اصرارم به دریافت ویزای کار هست.

صف چک‌این بطرز وحشتناکی شلوغ هست و من هم خسته از ۹ ساعت کار فشرده‌ی انتقال مسؤلیت، گوشه‌ای روی زمین نشستم و سعی می‌کنم به نگاه‌های متعجب و عموما عاقل اندر سفیه (که ظاهرن ریشه در باکلاسی اون‌ها و بی‌کلاسی من) داره توجه نکنم.

آب‌وهوای تبریز رو چک کردم و قراره روزهای آینده بارونی باشه ولی مشکلی باهاش ندارم. جسم و روح همزمان که پیش پدر و مادر هست بیرون خونه آخرالزمان هم بشه ملالی نیست.


هواپیما ساعت ۱۲:۳۰ بامداد به وقت استانبول بلند شد و حوالی ۳ بامداد به وقت تبریز به زمین نشست. در طول پرواز با فیلمی که از دیشب روی گوشیم دانلود کرده بودم سرم رو گرم کردم و با اعلام مهماندار که تا دقایق دیگر به تبریز می‌رسیم متوجه گذر زمان شدم. نیم ساعتی صرف تحویل چمدان و مهر پاسپورت و این‌ها شد و بعدش بدون پیشواز به خونه برگشتم.

آراز غلامی
چهارشنبه، ۲۵ دسامبر ۲۰۱۹

از حرف تا عمل: تهیه غذا برای حیوانات بی‌سرپرست با جستجوی طلا از کف دریا

دیروز توی وب‌گردی‌هام به ویدئویی برخوردم که باعث تاملم شد و من رو یاد تمامی بهانه‌هایی انداخت که آوردم تا کاری رو انجام ندم. در این کلیپ شخصی برای تامین غذا برای حیوانات بی‌سرپرست با غواصی در کف دریا به‌دنبال طلاها و زیورآلات گمشده می‌گرده و درنهایت چندتا پیدا می‌کنه و با فروشش مقدار زیادی غذا برای اون حیوانات تهیه می‌کنه. ویدئو کامل رو در یوتوب ببینید.

آراز غلامی
دوشنبه، ۱۶ دسامبر ۲۰۱۹

رویای دی‌ماه

عکس نگیر.
باشه.
گفتم عکس نگیر.
چرا آخه؟
من تو عکسا بد می‌افتم.
خب منطقیه. دوربین‌ها کشش خوشگلیت رو ندارن، خراب میشن عکس بد میافته.
از این‌جایی که من هستم نه از این سر پل کسی داره بالا میاد نه از اون سر پل. امشب این ساعت پل مال ماست.
عاشق همین کارهای مردانه‌ت هستم.
چطور؟
همین که دست‌هاتو دور کمرم حلقه می‌کنی و منو به خودت فشار می‌دی.
اگه تلفنت خاموش شد چطوری باهات حرف بزنم؟
کاری نداره که، مثل چیکو و دایان ساعت ۱۱ به ماه خیره می‌شیم حرف می‌زنیم. 
از این‌ها خوردی تا حالا؟ این برگ سبزا؟
نه.
قشنگن. من بچه بودم زیاد می‌خوردم. بیا تو هم بخور.
اینا کی بودن؟
سربازم و نامزدش. دو هفته پیش نامزد کردن.
بیا ما هم نامزد کنیم.
یه لاک خوش‌رنگ بگیرم برات حل نمیشه؟
اینجا نریم می‌گیرنمون.
تو این برف؟ بیا. کسی نیست.

شاه‌گؤلی برفی | عکس از علی حق‌دوست

مرتبط:
رویای شهناز در آن‌سر دنیا
رویای آنکارا
رویای وندا
رویای ارسباران

آراز غلامی
چهارشنبه، ۴ دسامبر ۲۰۱۹

برای هرکسی که می‌خواهد مهاجرت کند

پیرو قطعی اینترنت و بی‌تابی مردم برای خارج شدن از وضعیت فعلی چیزهایی به ذهنم اومد که لازم دونستم بنویسم‌شون. خارج شدن از ایران به قدری سخت و صبرایوب‌طلب هست که با صرفِ گرفتن تصمیم فکر میکنید کار بزرگی انجام دادید. فرهنگ وابستگی شدید به خانواده (و خانواده به شما)، سربازی، اجازه ولی و هزاران چیز دیگه این توهم رو به وجود میاره که سخت‌ترین قسمت کار گرفتن تصمیم هست طوری که تو بعضی جاها همچین دیالوگی خوندم: دیگه کافیه، دیگه تصمیم گرفتم برم.

فقط یک سوال کوچیک: کجا؟

چی شد که فکر کردید توی کشورهای دیگه فرش قرمز جلوتون پهن کردند؟ هنوز درگیر اون ذهنیت هستید که نود درصد کارکنان ناسا ایرانی هستند؟ خبر دارید که تو هیچ کشوری (مگر بعد از رد شدن از هفت‌خوان رستم و دور زدن  هزارتا مانع) براتون حساب بانکی باز نمی‌کنند؟ خبر دارید که تنها کشوری که می‌شد یک سال توریستی درونش موند ترکیه بود که اون هم قانون رو محدود به یک‌سال کرد و امکان تمدیدش نیست؟ خبر دارید که هیچ‌جایی به اون راحتی که فکرش رو می‌کنید ویزای کار براتون نمی‌گیرند؟ خبر دارید که صاحب خونه‌ای که قصد اجاره کردنش رو داشتم گفت اگه سوریه‌ای یا عراقی بودی اجاره می‌دادم ولی چون ایرانی هستی نمیدم؟ خبر دارید که تو هر کشوری چند درصد مردمش بیکار هستند و شما چه برتری نسبت به اون‌ها دارید؟ شما چه برتری نسبت به مهاجران سایر کشورهایی که به کشور مورد نظر شما اومدند دارید؟ خبر دارید که یکی از بهترین فرصت‌های شغلی ممکن رو به یک یاروی مراکشی باختم چون سنی بود (و به این‌ها نزدیک‌تر)؟ خبر دارید که گرفتن وقت سفارت اکثر کشورهای اروپایی یک سال طول می‌کشد چه برسد به پیدا کردن کار و قانع کردن دولت اون کشور برای چشم‌پوشی از بیکارهای خودش و اعطای ویزای کاری به شما؟ خبر دارید که ویزای توریستی اروپا برای‌تان صادر نمی‌شود مگر با نشان دادن بلیط برگشت‌تان؟ خبر دارید که اصلا حق وارد شدن به آمریکا را ندارید؟ خبر دارید که دنیایی که بعد از مهاجرت با آن مواجه می‌شوید چطور دنیای هست؟ از کسانی که مهاجرت معکوس کرده‌اند خبر دارید؟ دلایل‌شان را شنیده‌اید؟

باور کنید یا نه روزهایی که بعد از مهاجرت با آن مواجه می‌شوید روزهای جدیدی هستند و جایگزینی برای روزهای گذشته نیستند. شما قرار نیست یک‌بار دیگر به دبیرستان بروید. قرار نیست یک‌بار دیگر نوجوانی و جوانی کنید. چیزی که با آن مواجه می‌شوید هم راستا با تایم‌لاین عمرتان هست که قرار بود در ایران تجربه کنید. صرفا اینجا سخت‌تر و مشکلاتش به مشکلات‌تان اضافه خواهد شد. در ایران شهروند درجه سه بودید؟ اینجا کلا شهروند نیستید. در ایران با وجود پارتی‌بازی و در نبود شایسته‌سالاری نمی‌توانستید کار پیدا کنید؟ حقوق‌تان را سروقت نمی‌دادند؟ اینجا کلا حق ماندن ندارید چه برسد حق کار. در ایران رای‌تان تاثیری در وضعیت زندگی‌تان ایجاد نمی‌کرد؟ اینجا کلا حق رای ندارید.

گاهی وقت‌ها که جنگ‌زدگان و پناهندگان سوریه‌ای رو می‌بینیم و تاریخ اتفاقات عراق و افغانستانِ بعد از شروع جنگ را می‌خوانم تنها چیزی که از دنیا می‌خواهم این است که چنین اتفاقاتی از سرزمین من دور باد. ماها حق‌مان نیست که مثل این‌ها شویم. قبول کنید یا نه، ما همین یک وطن را بیشتر نداریم. با تمامی کم و کاستی‌هایش. 

به امید روزی که «تو شلوغیا به جای فحش به هم شیرینی بدیم و زولبیا.»

آراز غلامی
دوشنبه، ۲ دسامبر ۲۰۱۹

تجربیات من بعنوان استخدام‌کننده بعد از مصاحبه با ۱۰۰ نفر، یا چطور درخواست کار دهیم؟

The English version of this article is available on Medium.

جدا از پروسه‌ی فوری استخدام در مسافرتم به ایران در طول دو ماه گذشته برای پرکردن پوزیشن‌های باز شده در تیم ریموت با بیش از ۱۰۰ نفر مصاحبه کردم (و تعداد بیشتری رو هم قبل از مصاحبه رد کردم)  به نکاتی برخوردم که مطمئنم بعنوان کارجو بدردتون خواهد خورد.

فایل پی‌دی‌اف رزومه‌ی شما اولین برخورد کارفرما با شماست و تعیین‌کننده‌ی قدم بعدی پس:

  • رزومه‌تان را ساده، شفاف، تک‌ستونه و قابل خوانده‌شدن در کمترین زمان بنویسید. باور کنید یا نه کمتر از ۵ ثانیه فرصت دارید تا استخدام‌کننده را قانع کنید دکمه رد را نزند.
  • عکس رزومه‌تان باید بیان‌گر چهره‌ی شما در طول روزکاری در شرکت باشد نه عکس ۳x۴ پرسنلی.
  • اطلاعات تماس‌تان را در صفحه‌ای جداگانه و کامل بنویسید.
  • بدترین جمله‌ای که می‌شود در رزومه‌ی کارجو خواند این است: مدیرعامل شرکت فلان. اگر مدیرعامل هستید به مدیرعاملی‌تان ادامه دهید.
  • بزرگترین کلمه‌ای که در زومه‌تان به چشم می‌خورد باید با عنوان فرصت شغلی یکی باشد.
  • اگر مهارت‌هایی دارید که مکمل مورد تخصصی‌تان است آن را بصورت کوچک‌تر ولی نزدیک‌تر به عنوان اصلی‌تان بنویسید. کسی که نوشته توسعه‌دهنده لاراول دارای تجربه در دیگر فریم‌ورک‌ها شانس بیشتری برای استخدام دارد تا کسی که نوشته توسعه‌دهنده لاراول و سمفونی و زند.

نکته مهم:
در کشورهایی مثل آمریکا، قراردادن عکس و اطلاعاتی مثل سن، ملیت، رنگ پوست و وضعیت ازدواج می‌تواند باعث ردن شدن بلافاصله درخواست کار شما شود.

درست است که کارفرما به شما نیاز دارد ولی فراموش نکنید شما تنها کسی نیستید که برای آن فرصت شغلی اپلای کرده‌اید. پس:

  • در زمانی که کارفرما تعیین کرده برای مصاحبه حاضر شوید. گول جمله‌ی «اگر در ساعت تعیین‌شده در دسترس نیستی ساعت دیگری اعلام کن» رو نخورید.
  • راس ثانیه‌ی تعیین‌شده آماده مصاحبه باشید. نزدیک به ده نفر رو صرفا به‌خاطر تاخیر کمتر از ۵ دقیقه‌ای رد کردم.
  • قبل از مصاحبه (در اینجا تصویری) از عملکرد ابزارها (میکروفون، وب‌کم، اینترنت) و مناسب‌بودن اتمسفر (صدا و تصویر پشت‌سرتان) مطمئن شوید. خودم یک فرصت‌شغلی رویایی رو صرفا بخاطر صدای محیط از دست دادم.
  • قبل از مصاحبه درمورد شرکت (و نه اشخاص حاضر در شرکت) اطلاعات کسب کنید. با دست پر پشت میز مصاحبه بشینید.

خودتان را برای سوالات عادی و غیرعادی آماده کنید:

  • وقتی کارفرما از شما می‌پرسد از خودت بگو، جواب سوال‌تان باید متمرکز بر عنوان شغلی باشد نه وضعیت زندگی شخصی‌تان.
  • جواب سوال‌هایی نظیر «نقطه ضعفت چیست؟» یا «آخرین باری که گند زدی کی بود؟» باید روی نحوه حل آن‌ها متمرکز باشد نه خود سناریوی گندزدنتان.

بعضی از سوالات در قالب چیزهای دیگری نهفته‌شده‌اند:

  • چهره‌ی شما در هنگام جواب‌دادن به سوالات یا توضیحات کارفرما باعث تیک‌خوردن یا نخوردن بعضی از مشخصه‌ها می‌شود. برای مثال ممکن است کارفرما خودش را بعنوان شخصی با دانش فنی ضعیف نشان دهد، تعیین‌کننده تیک‌خوردن مثبت یا منفی حالات چهره‌ی شما در هنگام گوش‌کردن به سوال یا توضیحات است نه جوابی که خواهید داد.
  • رئیس بازی و غرور را بذارید کنار، اگر خیلی کارتان درست است و بی‌نیاز هستید لازم نبود برای این موقعیت شغلی اپلای کنید.
  • یک چشم‌تان به ساعت باشد و چشم دیگرتان به اینباکس ایمیل. سرعت عمل در پاسخ‌دادن به ایمیل‌ها به قدری تعیین‌کننده است که فکرش را هم نمی‌کنید.
  • بغیر از شرکت‌های مفتضح ایران در سایر دنیا خود کارفرما در مورد حقوق درخواستی‌تان خواهد پرسید. کنجکاوی‌تان را خاموش کنید. در مورد حقوق دیگران و رنج حقوقی شرکت نپرسید.

سوالاتی که باید در مصاحبه کاری بپرسید:

  • تعداد کارکنان‌تان چند نفر است؟ در تیمی که من کار خواهم کرد چند نفر وجود دارند؟ بدیهی است که جواب به به این سوالات هرچه‌قدر بیشتر باشد بهتر است. خودتان را مزحکه و اسباب مسخره‌بازی چند خوداستیوجابز‌پندار نکنید.
  • قرار است با Legacy Code کار کنم یا Green Code؟ اگر تفاوت این‌دو و مزایا و معایب هرکدام را نمی‌دانید فعلا دنبال کار نگردید.
  • چرا به من نیاز دارید؟ چرا این پوزیشن خالی‌ست؟ آیا قبل از من کسی در این پوزیشن کار می‌کرد؟ اگر بله چرا این پوزیشن را ترک کرده است؟

و نکته‌ی آخر:

بعضی اوقات ده‌ها نفر از هر لحاظ برای فرصت شغلی مناسب هستند و امتیازی که گرفته‌اند یکسان است. به کارفرما دلیلی بدهید که شما را انتخاب کند. یک چیزی، هر چیزی که شما را از دیگران جلو بیاندازد. رفتار خوب، پیگیری غیرآزاردهنده. علاقه‌مندی واقعی به فرصت شغلی. هم‌راستایی مسیر زندگی با فرصت شغلی. جمله‌ای بامزه در رزومه‌تان. هر چیزی.

آراز غلامی
پنج‌شنبه، ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹
Nazar Amulet