آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS1408 Subscriber
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

برای کهکشان راه شیری

امروز وقتی برمی گشتم خونه بخاطر کل روز سرپا بودن گردن درد شدیدی داشتم، با حرکات غیرارادی برای کمترشدن دردش سرم رو به طرف آسمون برگردوندم. متوجه شدم چقدر دلم برای ستاره ھا تنگ شده. چقدر دلم برای تماشای آسمون تنگ شده.
آخرین تصویری که از آسمون پرستاره ی به دور از شھر تو ذھنم دارم مربوط به شبی ھست که با خانواده و شادروان دایی ام نزدیکی «قینرجه» تو اردبیل بودیم. کل آسمون پر بود از ستاره ھای ریز و درشت و تصویر تاری از کھکشان راه شیری ھم بخاطر میارم.
دلم برای سادگی اون روزھا تنگ شده.

پی نوشت: امروز تنھا دوستم رو از دست دادم.
درحال گوش دادن به «غزل نشد» از گروه چارتار.

آراز غلامی
پنج‌شنبه، ۱۴ ژانویه ۲۰۱۶


Nazar Amulet