ذهنی به کندی یک لاکپشت
من ذهن کندی دارم. این به این معنی نیست که کندذهن هستم. به این معنی هست که نمیتونم در لحظه روی مسئله یا رویدادی فکر کنم و جواب آنی بگیرم و جوابم رو تبدیل کنم به عمل. ذهن من به کندی مسائل و اتفاقات رو هضم و تحلیل میکنه و تا قطعیترین جواب رو نگیره این تحلیل رو ادامه میده و گاهن اتفاق میافته که اتفاقی که خیلی قبل افتاده و همیشه گوشه ذهن من درحال پردازش بوده بالاخره بعد از چندسال ازش نتیجه گرفته میشه و تبدیل میشه به تصمیمی برای اعمال در زندگیم یا عملی برای انجام دادن.
این مسئله گاهن آزاردهنده میشه هم برای خودم و هم برای دیگران که باعث میشه حس کنن در گذشته زندگی میکنم. علاقهای که من به گذشته دارم یه حس درونی هست و قابل کتمان هم نیست ولی این زندگی در گذشته رو رد میکنم. چون اگه حالتی غیرعادی داشته باشم دراینمورد زندگی در آینده هست نه در گذشته. خیالپردازیهایی که من درمورد مسائل مختلف انجام میدم همیشه بخش زیادی از ذهنم رو مشغول خودش میکنه. کاری که من درمورد گذشته انجام میدم نه زندگی درش بلکه تحلیلش هست. تحلیلی که نهایتا منجر میشه به تصمیم. تصمیمی که دقیقترین در نوع خودش هست و تبدیل میشه به عملی قاطعانه در مقابل شرایط و حالتی با سابقهی طولانی و درظاهر غیرقابل تغییر.
چهارشنبه، ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸