پنجم جولای ۲۰۲۱، فرودگاه تبریز
از آخرین باری که چنین نوشتهای نوشتهام ماهها میگذرد. نه اینکه اتفاقی در زندگیام نیفتاده باشد، فقط چیزی برای اشتراک گذاری وجود نداشت. دیگر نوشتهها هم کموبیش زمانبر هستند و هنوز به مرحلهی انتشار نرسیدهاند. با اینهمه از کسانی که پیام و ایمیل دادند و پیگیر بودند ممنونم و عذر میخواهم.
از اسفند سال گذشته تا به امروز درگیر خرید و ساخت/تعمیر خونهی جدیدم بودم و به معنای واقعی کلمه پدرم درآمد. هندلکردن کارهای شرکت با همکاریهای ساعتی و پروژههای فریلنسری و البته پروژهی شخصی و صرف زمان با خانواده کل ۲۴ ساعت روزانه را پر میکرد (و میکند) و هیچ وقت آزادی برای نوشتن برایم باقی نگذاشت.
با تمامشدن کارهای خانه و حذف کارهای جانبی کمکم وقتهای آزادی در زندگی روزمرهام بوجود آمد و هوس چندماهه برای یک تعطیلات و مسافرت به واقعیت نزدیکتر شد. در همین حوالی متوجه شدم نوبت واکسیناسیونم در ترکیه باز شده و دیگر جای وقفه وجود ندارد. تصمیم قطعی شد و برای امروز بلیط خریدم. دریافت نوبت واکسن و پرداخت عوارض خروج و تست PCR و خوداظهاری برای ورود به ترکیه کارهای دیگری بودند که در این زمانهای خالی بهوجود آمده انجام دادم و آماده شدم برای مسافرتی چندماهه.
اگر همهچیز درست پیش برود تصمیم دارم بعد از دریافت دوز اول در استانبول سری به ازمیر دوستداشتنی و البته آنکارای عزیز بزنم و خاطرات شیرینش را مرور کنم. ترابزون و دریاچهی Uzungol هم مقصدهای بعدیام هستند. البته اگر این هواپیما که میبینید سقوط نکند.
دوشنبه، ۵ جولای ۲۰۲۱