در عناد با مصرفگرایی در برنامهنویسی
صدها پروژهی نیمه تمام با ابزارها و فریم ورکها و تمومنشدنی که هر روز دهها عدد از اونها تولید میشن و هر نفر باید روزانه اندازه ۲۰ نفر وقت بذاره تا همهشون رو یاد بگیره بدجوری من رو خسته کرده. خسته از این ابزارهای تمومنشدنی که هرکسی مدعیه استاندارد کارمون فلان ابزار و بهمان فریمورکه و من توسعهدهنده و برنامهنویس باید نصف بیشتر روزم رو صرف یادگیری این ابزارهای مفید و غیرمفید کنم.
الان بیشتر از یک هفتهست که دارم روی پروژهای کار میکنم که در حینش هم میخواستم عقبموندنم در دنیای جاوااسکریپت رو جبران کنم و با گذشت یک هفته پروژه درصدی پیشرفت نداشته ولی من با دهها ابزار و کتابخونه جدید آشنا شدم که مطمئن نیستم بعد از این دوباره اسمشون رو خواهم شنید یا نه.
در این بین گروهی هم بوجود اومدن که ساختن چیزها با ابزارهای ساده و شفاف رو مسخره میکنن و فکر میکنن هرچهقدر این ابزارها پیچیدهتر باشن پروژه خفنتر خواهد بود.
بنظرم باید این مسئله رو به شکل رادیکالی تموم کرد. نباید فقط با ابزارها درگیر بود. ابزارها اسمشون روشه. ابزار. برای انجام کاری. اگه این ابزار کار من رو ۱ درصد سریعتر انجام میده ولی من باید دو هفته وقت بذارم تا یاد بگیرم این ابزار رو بهنظرم چندان هم عاقلانه نیست استفاده ازش. این عقیده هم که باید این ابزار رو یاد بگیرم تا در شرکت یا گروهی قراره همکاری کنم بهروز باشم هم عقیدهی تباهیه. این وظیفه اون شرکت/گروه هست که ابزارهای مورد استفادهشون رو برای من توضیح و یاد بده. وظیفه من برنامهنویس بلد بودن چیزهای اصلی و نحوه حل کردن مشکلاتی هست که ممکنه برام پیش بیاد.
دوشنبه، ۲۳ آوریل ۲۰۱۸