در ستایش سادگی
یک ربع بعد، ریوخین در تنھایی محض نشسته بود؛ روی ظرفی از خوراکی ماھی خم شده بود و استکان پشت استکان ودکا می خورد و ھر لحظه خود را بھتر درک می کرد و متوجه می شد که در سراسر زندگی اش حتی یک چیز قابل اصلاح باقی نمانده است.»
مرشد و مارگریتا | میخائیل بولگاکف
وقتی ۴ تا آھنگی که تو فولدر تازه خالی شده ی دانلودھا تبدیل میشه به بھترین ۴ آھنگی که میتونی پشت سرھم گوش بدی و وقتی فیلم Eight Hateful The که کل داستان داخل یه کلبه بین کوھستان ھا اتفاق میافته لقب بھترین فیلمی که این اواخر دیدی رو میگیره، به این نتیجه می رسیم که باید بازم زندگی رو ساده تر کرد. بدنم و مغزم می طلبه سادگی رو. ھر فکر یا چیزی که اضافه ست باید حذف بشه، باید فقط ساده ترین چیزھا باقی بمونن. باید فراغت خلاصه بشه به نصف شب کنار پنجره ی نیمه باز ایستادن و بیرون رو تماشا کردن.
سهشنبه، ۲۲ مارس ۲۰۱۶