چند رویکرد در محیط کاری برای اینکه تجربه شغلی بهتری داشته باشید
The English version of this article is available on Medium.
این نوشته بیشتر در این کانتکست هست که شما کارمند یک شرکت یا سازمان هستید ولی ممکن هست در حالات دیگر هم بدردتان بخورد.
شغل و زندگی شغلی بخش زیادی از طول روز شما را شامل میشود. بدیهی هست حسی که در طول این ساعات (و البته بعد از آن) بخش زیادی از حس و حال شما درمورد زندگیست و تجربیات و اتفاقاتی که در طول این ساعات میافتد تعیینکنندهی کیفیت زندگی شما. نظر به این مسئله، چند ایده و رویکرد دارم که میتواند به شما کمک کند کیفیت زندگی کاری و غیرکاری متاثر از زندگی کاریتان را بالا ببرید.
الف) مطمئن شوید که این خانه از پایبست ویران نیست.
اولین چیز برای ارتقا تجربه روزمره کاری شما این است که جایی که در آن کار میکنید اصول و مشخصات اولیهی یک جای کار خوب را داشته باشد. مجموعهای با ۲-۳ کارمند و یک رئیس سادیست جایی نیست که بتوان در آن تجربهی مفیدی داشت. در این شرایط هر کاری که بکنید یا نکنید تحت تاثیر محیط مخرب کاری خواهد بود و طبعا نتیجهی مثبتی هم نخواهد داشت. در نتیجه اگر در جای خوبی کار نمیکنید و خودتان مطمئن نیستید که قرار است چند سال بعد را در این مجموعه باشید قبل از خواندن ادامهی این نوشته تلاش کنید جای کار خوبی پیدا کنید. در صورتی که مهارتهایتان کفاف کارکردن در جای خوب را نمیدهد ابتدا برای افزایش و بهبود مهارتهایتان برنامهریزی و تلاش کنید.
ب) درگیر بازیسازی سازمانی نشوید.
بازیسازی یا Gamification مفهومیست که در آن سازمان/مجموعه با تعیین چند هدف و نقش عموما غیرواقعی تلاش میکند نفرات درگیر را به سمت اهداف مورد نظرش هدایت کند. درجات نظامی یا Badgeـهای Foursquare نمونهای از این بازیسازیها هستند و باعث میشوند شما نتوانید بطور دقیق بفهمید آیا کاری که میکنید برای خودتان مفید هست یا نه. زمانی که در حال صرف آن در آن مجموعه هستید تاثیری روی بهبودی وضعیت کلی زندگیتان دارد یا نه. میتوانید برنامهای بلند مدت ترتیب دهید تا کیفیت زندگیتان افزایش پیدا کند یا نه. بعد از شناخت بند الف و درک محیط کاری و موازیبودن مسیر شغلی با مسیر زندگیتان، مطمئن شوید که فارغ از بازیسازیهای سازمانی حضور شما در آن محیط کاری باعث افزایش کیفیت زندگی شما و حرکت شما به سمت اهداف شخصیتان میشود.
ج) مطمئن شوید اهداف زندگی شخصیتان در تقابل با اهداف سازمانی مجموعهی کاری شما نیست.
با نظر به بند ب، باید این نکته را هم در نظر بگیرید که بهرحال شما بابت زمانی که در مجموعه کاریتان صرف میکنید حقوق میگیرید. اگر حقوق دریافتیتان راضیکننده نیست یا مسیر زندگی شخصیتان موازی با مسیر سازمانی محل کارتان نیست یا اگر بهردلیلی اهداف شما شما مغایر با اهداف سازمانتان هست باید در مورد ادامهی حضورتان در آن مجموعه تجدید نظر کنید.
د) هر عمل/عکسالعملی را از این سوال مهم عبور دهید: آیا من برای این کار حقوق میگیرم؟
شما برای دریافت حقوق و مزایا کار میکنید نه چیز دیگری. این اولین چیزی هست که در مقابل هر اتفاق و صحبتی باید به آن توجه کنید. هر چیز دیگری در مجموعهی کاریتان در اولویت بعدیست. هر عمل و عکسالعملی باید با این سوال همراه باشد که آیا این چیزیست که بابتش حقوق میگیرم؟ اگر جواب مثب است به آن عمل یا عکسالعمل ادامه دهید اگر نه، یکبار دیگر قبل از انجام آن فکر کنید.
ه) با بالادستیها و زیردستیها و همردههایتان به درستی رفتار کنید.
شما نه بردهی رئیستان هستید نه ارباب زیردستیتان. همهی کسانی که در مجموعهی کاریتان با آنها مواجه میشوید انسان هستند و مشمول رعایت تمامی آداب ارتباط با انسانها. همیشه و در همهحال تلاش کنید از حاشیه دوری کنید و روابطتان با هر کسی را از چارچوب سازمانی خارج نکنید. درمورد چیزی جز کارهای محوله صحبت نکنید. در صورتی که از شما خواسته نشده در مورد کار دیگران نظر ندهید (مگر درمواردی که مطمئنید نظرتان باعث بهبود کار محوله و یا جلوگیری از مشکلی نسبتا بزرگ میشود.) در همهحال تلاش کنید به هر یک از همکارانتان کمک کنید و اگر کمکی از دستتان برمیآید بدون چشمداشت دریغ نکنید. از شوخیهای بیجا با همکارانتان خودداری کنید. نفرات زیردستیتان را تخریب نکنید. در مقابل هر کسی مراتب ادب را رعایت کنید. مجموعهی شما باید این قابلیت را داشته باشد که بتوانید نظر خود در مورد بهبود کیفیت کار خروجی آزادانه و با احترام بیان کنید. اگر چنین نیست، به بند الف دقت کنید.
و) ارزش شغل و پوزیشن شغلی شما بیشتر از اینکه به سختکوشی شما مرتبط باشد به سهچیز وابسته است: تخصص شما، مخاطبین شما و امکان تعویض شما با نفر دیگری. در صورتی که در این سهچیز حرف زیادی برای گفتن ندارید باید تا جای ممکن مدارا کنید.
ز) بند آخر: تا جای ممکن (و نه بیشتر) مدارا کنید.
هیچ محیط کاری عاری از ایراد نیست و در اکثر شرکتها مشکلاتی در روابط انسانی وجود دارد. بپزیرید که مرغ همسایه غاز نیست. اگر رفتار بالادستیتان طوری نیست که زندگی شما را بطور کامل بهم بریزد تا جای ممکن تلاش کنید با تحمل و چشمپوشی تاثیرات منفیاش را به حداقل برسانید. اگر زیردستیتان رفتار نامناسبی دارد یا کارهایش را به درستی انجام نمیدهد تلاش کنید با مهربانی نحوه انجام درست کارها را به وی آموزش دهید. اگر همردههایتان آنطور که انتظار دارید با شما رفتار نمیکنند تلاش کنید طوری با مهربانی و سخاوت رفتار کنید که با گذشت زمان تفاوت خودشان و شما بیشتر به چشمشان بیاید. همهی اینها درصورتی جوابگوست که هیچ یک از آنها آرامش زندگی غیرکاریتان را از شما نگیرد. در این صورت تذکر و اعتراض مسالمتآمیز میتواند کمککننده باشد. در غیر این صورت به بند الف توجه کنید.
یکشنبه، ۲۱ فوریه ۲۰۲۱