چرا فرقهگرایی میتواند به زوال عقل منجر شود؟
در دوران شکارچی-گردآورنده بودن انسانها، عضویت و سرسپردگی به قبیله نقش حیاتی در بقا ایفا میکرد. در آن زمان، فردیت و تصمیمگیری مستقل میتوانست خطرات جانی به همراه داشته باشد و افراد برای محافظت از خود و خانوادهشان، مجبور به پیروی از تصمیمات جمعی قبیله بودند. این نوع زندگی گروهی نیازمند همسویی و همفکری بود و مغز انسان به طور طبیعی به سمت سازگاری با محیط اجتماعی و قوانین گروهی هدایت میشد. تعطیل کردن تفکر انتقادی و سرسپردگی به قبیله در آن زمان به بقا کمک میکرد.
اما در دنیای مدرن، فرقهگرایی میتواند اثرات منفی جدی بر سلامت روانی و شناختی افراد داشته باشد و حتی خطر زوال عقل را افزایش دهد. در اینجا به چند دلیل اصلی اشاره میکنم:
- ایزولهسازی اجتماعی: اعضای فرقهها اغلب از خانواده، دوستان و جامعهی بیرون از فرقه جدا میشوند. این ایزولهسازی اجتماعی میتواند منجر به انزوای اجتماعی و کمبود تعاملات اجتماعی شود. تحقیقات نشان میدهند که تعاملات اجتماعی منظم و گسترده میتواند به حفظ سلامت مغز کمک کند و کاهش این تعاملات میتواند به زوال شناختی منجر شود.
- استرس مزمن: فرقهها اغلب با ایجاد محیطهای پرفشار و استرسزا، اعضای خود را تحت فشار روانی قرار میدهند. استرس مزمن میتواند به تولید هورمونهای استرس مانند کورتیزول منجر شود که در طولانیمدت به مغز آسیب میرساند و خطر ابتلا به بیماریهای شناختی مانند زوال عقل را افزایش میدهد.
- محدودیت در دسترسی به اطلاعات و تحصیلات: بسیاری از فرقهها به اعضای خود اجازه نمیدهند که به منابع اطلاعاتی بیرونی دسترسی داشته باشند یا تحصیلات خود را ادامه دهند. این محدودیتها میتواند باعث کاهش فعالیتهای ذهنی و تحریک فکری شود، که هر دو برای حفظ سلامت شناختی حیاتی هستند.
- تحمیل الگوهای فکری منفی: فرقهها اغلب با تحمیل الگوهای فکری منفی و محدودکننده به اعضای خود، تفکر انتقادی و خلاقیت را سرکوب میکنند. این الگوهای فکری منفی میتواند باعث کاهش تواناییهای شناختی و انعطافپذیری ذهنی شود.
عدم تفکر آزاد و عدم انعطافپذیری فکری باعث درجا زدن اعضای فرقه و جلوگیری از حل مشکلاتی میشود که به خاطر آن مشکلات، فرقه به وجود آمده است. این وضعیت نه تنها مانع از پیشرفت فکری و روانی میشود، بلکه به تدریج سلامت شناختی افراد را نیز به خطر میاندازد.
چهارشنبه، ۲۹ می ۲۰۲۴
پاسخ به ۳۲ “سوال بیپاسخ”
مدتی پیش در حین وبگردی با این صفحه و سوالات به ظاهر بیپاسخشان مواجه شدم و متوجه شدم بخش عظیمی از آنها دارای جوابهای قطعی یا نسبی هستند. تصمیم گرفتم حداقل به عنوان سرگرمی به این سوالها جواب بدم.
۱. زمان کی شروع شد؟
بطور دقیق: ۱۳.۸ میلیارد سال پیش چیزی که ما بعنوان زمان میشناسیم شروع شد و بوجود آمد. قبل از آن چه بود؟ هیچچیز.
۲. ریاضیات اختراع شده یا کشف شده؟
ریاضیات فن محاسبه هست و کشف نشده بلکه اختراع شده. بطور دقیقتر، اعمال شده 🙂
۳. وقتی یک فکر فراموش میشود، به کجا میرود؟
جایی نمیرود. همیشه در ذهن شما هست و خواهد بود. شما صرفا آدرس مکان آن فکر رو فراموش میکنید. با تکنیکهایی مثل مدیتیشن و هیبنوتیزم میتونید مجددا به آن فکر دسترسی پیدا کنید.
۴. آیا ما اراده آزاد داریم یا همه چیز مقدر شده است؟
چیزی به نام تقدیر و البته چیزی به نام اراده آزاد وجود ندارد. ما ماشینی هستیم که با ورودیهای محتلف، بسته به فرمولبندی و سیمکشیهایی که درون مغزمان از کودکی بوجود آمده است خروجیهای به نسبت قابل پیشبینی ارائه میدهیم.
۵. آیا زندگی بعد از مرگ وجود دارد؟
بنا به باور ادیان ابراهیمی و برخی دیگر از ادیان بله. بنا به باور علم نه.
۶. آیا ممکن است که همهچیز را بطور عینی تجربه کنیم؟
نه. ولی بخش زیادیاش را بله.
۷. ماهیت رویا چیست؟
رویاها ترکیبی از تصاویر روزمره در حین ذخیرهشدن در حافظه بلند مدت و بخش دیگر تصاویری هستند که در حین بازیابی و مرتبسازی در حافظه بلندمدت میبینیم. بخش دیگری هم کانسپتهایی هستند که بطور غریزی یا اکتسابی برایمان مهم یا خطرناک هستند و مغز با نمایش آن تصاویر سعی میکند شما را برای مواجهه احتمالی واقعی آماده کند.
۸. هدف انسانیت چیست؟
هیچچیز. انسانیت یک پدیدهی بسیار تصادفی و ناشی از هزاران اتفاق غیر هوشمندانه است که در نهایت منجر به بوجود آمدن ما شده. هیچ هدف و هیچ برنامهای برای ما وجود ندارد. صرفا هستیم و نخواهیم بود. این شما هستید که تصمیم میگیرید چه هدفی داشته باشید و به چه سمتی حرکت کنید. (البته کاملا نه، به سوال ۴ مراجعه شود.)
۹. چه مدت بعد از مرگ فراموش خواهیم شد؟
بعد از مرگ آخرین کسی که شما را به خاطر میآورد فراموش خواهید شد. در صورتی که اثر ماندگاری (چه منفی: مثل هیتلر و یا مثبت: مثل انیشتین) بر دنیا نداشته باشید، این زمان کوتاهتر خواهد بود.
۱۰. کدام نارنجی اول به وجود آمد؟ رنگ یا میوه؟ (در انگلیسی هر دو Orange خطاب میشوند)
قطعا اول میوه.
۱۱. خدا چیست؟
در باور ادیان ابراهیمی و برخی دیگر از ادیان، خدا نیروی برتر و قدرتیست که تمامی کائنات را بوجود آورده. شبیه هیچچیز نیست و در نتیجه امکان تعریفش هم وجود ندارد.
۱۲. چه کسی تصمیم گرفت چه چیز درست است و چه چیز غلط؟
بخشی از چیزهایی که ما غلط میدانیم برمیگردد به قوانینی که در ۱۲-۱۴ هزار سال گذشته بعد از یکجا نشینی توسط اجداد و رؤسای قبایلمان تعریف شدند. برخی دیگر به هزاران سال قبلتر برمیگردند و درون ژنتیکمان حک شدهاند و عبارتاند از چیزهایی که باعث عدم بقای ما میشود. برخی دیگر توسط ادیان و پیروان آنها تعیین شدند. این چیزهای غلط عموما همپوشانی ندارند و در برخی زوایا درست تلقی میشوند و در برخی غلط. پس شخص خاصی چنین تصمیمی نگرفته است.
۱۳. هدف تعیین کردن چه ارزشی دارد وقتی قرار است بمیریم؟
تعیین هدف باعث تعیین مسیر و تعیین مسیر باعث حس مثبت در طول لحظات زندگیتان میشود. ارزشش به همین هست.
۱۴. آزادی چیست و آیا واقعا وجود دارد؟
رهایی از هر نوع بندی آزادیست. نظر به جمله قبل بله. نظر به سوال ۴ خیر.
۱۵. اول مرغ بوجود آمد یا تخممرغ؟
با این پیشفرض که منظور مرغ فعلیست، یک جهش ژنتیکی در تخممرغ گونهی قبل مرغ باعث بوجود آمدن مرغ فعلی شده. در نتیجه اول تخممرغ.
۱۶. چه چیزی شما را شما میکند؟
توالی ژنتیکی خاص شما، خودآگاهی شما و تجربیات شما.
۱۷. چه سنی از پیری مناسب مردن است؟
هیچ سنی. زندگی شگفتانگیز و است و غریزهی موجودات زنده حکم میکند تا جای ممکن زنده بمانند.
۱۸. از کجا بفهمیم که دیوانه نیستیم و هرچیزی که تجربه میکنیم ناشی از توهمات ما نیست؟
به طور ساده امکان فهمیدن این مسئله وجود ندارد. حقیقت و واقعیت دو چیز جدا از هماند.
۱۹. چقدر بر روند زندگیتان کنترل دارید؟
در چه مقیاسی؟ 🙂 در این مورد حرف گذشتگان که میفرمایند اینکه درچه وضعی بدنیا آمدهاید دست شما نیست ولی اینکه در چه وضعی از دنیا بروید دست شماست برای من قانعکننده است.
۲۰. زمین زنده است؟
نه. زندهبودن یک تعریف علمی و نه یک چیز قطعیست. بنا به آن تعریف علمی حتی ویروسها هم زنده نیستند. بطور دقیقتر، چیزی بنام زنده بودن وجود ندارد.
۲۱. میتوان بطور قطعی خیر و شر را تعیین کرد؟
بنا به باور ادیان ابراهیمی و برخی دیگر از ادیان، نه. بطور علمی نیز نه. چرا که خیر و شری وجود ندارد.
۲۲. اگر اشتباهکردن باعث ارتقای زندگی ما میشود چرا اینقدر از اشتباه کردن میترسیم؟
اشتباه کردن لزوما باعث ارتقای زندگی شما نمیشود. برخی از اشتباهات ممکن است به قیمت زندگیتان و یا آرامش زندگیتان تمام شود. طبیعیست که بابتش بترسید.
۲۳. ممکن است چیزی را صرفا از خودآگاهیمان انجام دهیم یا همهچیز از خارج از ما شروع/کنترل میشود؟
بله ممکن است. و خیر، لزوما همهچیز از محرک بیرونی آغاز نمیشود.
۲۴. چرا در این لحظهی خاص از زندگیتان هستید؟
شما در حال تماشای یک نقطه از یک تایملاین هستید. نظر به نقطهای که شروع کردهاید و مسیری که آمدهاید طبیعیست که در این لحظهی خاص باشید.
۲۵. بودن شما در این نقطهی خاص از زندگیتان تصمیم شما بوده یا تقدیر شما؟
سوال تکراریست.
۲۶. یک روح در دو بدن واقعا وجود دارد؟
خیر.
۲۷. اگر قرار است تحت هر شرایطی پایبند به قوانین باشیم چرا تبصرههایی برای این قوانین وجود دارد؟
قرار نیست تحت هر شرایطی پایبند قوانین باشیم. قوانین را ما نوشتهایم. ما تغییر میدهیم.
۲۸. آیا پایانی برای جهان وجود دارد؟ یا ادامه خواهد داشت؟
جهان؟ اگر منظور پایان انسان هست، بله، خیلی زود. اگر منظور حیات در کرهی زمین هست، بله، خیلی زود. همینطور منظومه شمسی بعد از پایان سوخت خورشید و کهشکان راه شیری بعد از برخورد با کهکشان آندرومدا به پایان راه خودشون خواهند رسید. در مورد کل کائنات نظرات متفاوتی وجود دارد.
۲۹. چرا چیزها وجود دارند؟
چیزها (ماده، انرژی و نیروهای بنیادین) بعد و بخاطر بیگ بنگ بوجود آمدهاند. اینکه چرا بیگ بنگ اتفاق افتاده است فعلا برای ما روشن نیست.
۳۰. هدف و معنای زمان چیست؟
مطلقا هدفی برای زمان وجود ندارد ولی معنای آن را ما تعریف کردهایم. توالی رویدادها از گذشته تا آینده را زمان مینامیم. بصورت تئوری بعد چهارم هستی نیز زمان نامیده میشود.
۳۱. آیا دستآوردهای انسان ابدیست یا با پایان جهان این دستآوردها هم از بین میروند؟
مجددا منظور از پایان جهان چیست؟ نظر به اینکه برخی از ساختههای بشر به ورای منظومه شمسی راه یافتهاند، با پایان انرژی خورشید و انفجار آن و احتمالا نابودی آن دستآوردهای دورتر، اثری از انسان باقی نخواهد ماند. مگر برخی از امواجی که به سرتاسر کیهان ارسال کردهایم.
۳۲. چرا مردم باید بمیرند؟
پیری و بیماری و رویدادهای اینچنینی باعث مرگ انسانها میشوند. اگر بتوانیم این رویدادها را کنترل کنیم، (برای مثال، قبل از شروع رانندگی کمربند ایمنی ببندیم) الزامی به مرگ وجود ندارد.
یکشنبه، ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲
درباره ویکیپدیا و گردانندگان نژادپرستش
وقتی این مقاله رو تو ویکیپدیا مینوشتم میخواستن به دلیل عدم سرشناسی حذفش کنن. الان ببنین چقد منبع و لینک براش هست.
نزدیک به 20-30 بار هم رفتم ویرایشات مغرضانه رو اصلاح کردم. متاسفانه ویکیپدیا فارسی شدیدن تحت تسلط گروهی با افکار نه چندان جالب هست. کینهتوزی و خودستایی و تخریب دیگران سه مشخصه اصلی گردانندگان فعلی ویکیپدیا فارسی هست. جالبه با نهایت بیشرمی میرن مقالات زبانهای دیگه رو هم به نفع خودشون ویرایش میکنن. علتش مشخصه. بقیه کسانی که اطلاعات درست و دقیق دارن بلد نیستن با ویکیپدیا کار کنن یا علاقهای هم به اینکار ندارن. یاد گرفتن نحوه کار کردن با ویکیپدیا و قوانینیش نیم ساعت بیشتر وقت نمیبره. یاد بگیرین و مقالاتش رو اصلاح کنین. این یک نصحیت نیس، یه خواهش هست. وقتی اولین منبع اطلاعات اکثر مردم ویکیپدیا هست باید اطلاعات درستی توش نوشته بشه نه حرفهای کینهای و مغرضانه یه عدهی خاص.
یکشنبه، ۲۰ جولای ۲۰۱۴