من منفیترین نفس این حوالیام
وقتی میگیم کسی منفیه یا فاز منفی داره یا حس منفی میده به آدم، آیا به این دقت میکنیم که این «منفی» بودن یا این «انحراف از معیار» بر چه اساسی هست؟ اون معیار چی هست که اون شخص در جایگاهی منفی از معیار وایستاده؟ یا منفی میبافه؟ یا حس منفی میده بهمون؟
بذارین یه مثال بزنم، شما تصمیم میگیرید از ارتفاع ۱۰ متری بپرید، کسی هست که بهتون میگه نباید اینکارو بکنید و صدرصد این کار اگه شمارو نکشه بهتون آسیب جدی میزنه. در این لحظه اون شخص داره حس منفی میده بهتون، ولی این حس منفی نسبت به موقعیت شماست، یعنی شما جایی ایستادید که بیش از حد مثبته. تصمیمی که گرفتید یا کاری که قراره انجام بدید بیش از حد مثبت و تقریبا خلاف واقعیته. سادهانگاریه. و منجر به شکست میشه. و هر نظری منطقیتر از نظر شما[یی که اون لحظه میخواید از ارتفاع ۱۰ متری بپرید] برای شما و زاویهای که از اون نگاه میکنید منفی، ولی در حقیقت و از زاویهای منطقی مثبت هست. اون شخص مثبته و داره حرف مثبتی میزنه و حرفی میزنه که به نفع شماست. منتها نه از زاویه دید شما، از زاویه واقعیت. از زاویه اینکه پریدنتون از ارتفاع بیش از یک و حداکثر دومتر آسیب جدی بهتون میزنه.
حرف حسابم اینه که، وقتی شما/پروژهتون/تیمتون یا شرایط حاکم برای اجرای پروژه بالقوه شکستخورده هست طبیعیه که من یا هرکسی که به امکانپذیر بودن پروژه و نه فانِ ناشی از انجام پروژه فکر میکنه خیلی رک منفی بگه درموردش. Dost Acı Söyler و یا، مواظب باشیم که دوربرمون پر نشه از مگسای گرد شیرینی.
پینوشتها:
۱. این نوشته رو تقدیم میکنم به همهی منفیهای دنیا.
۲. قضاوت بد است. (جدی؟)
۳. هیچوقت موقعیتم رو بخاطر به زاویه دید دیگران تغییر نخواهم داد.
یکشنبه، ۴ فوریه ۲۰۱۸