چیزهایی که بعد از یکسال زندگی مجردی یاد گرفتم
دقیقا یک سال از ۱۱ می ۲۰۱۸ روزی که تبریز رو به مقصد استانبول ترک کردم و یک سال از روزی که شروع کردم به تنهایی زندگی کردن میگذره. درسهایی از این یک سال یاد گرفتم که در اینجا مینویسمشون. احتمالا با گذشت زمان تکمیلتر هم خواهند شد.
- اگر به پدر و مادرتان دسترسی دارید همین الان بروید دست و پاهایشان را ببوسید و سپس ادامهی این نوشته را بخوانید.
- زندگی همین هست که هست. قرار نیست اتفاق جادویی بیافتد یا معجزهای رخ دهد مگر به خواست و تلاش بهینه|واقعی|درست خودتان. (با خرکاری اشتباه گرفته نشود)
- جای خواب مهمترین و با ارزشترین چیزی هست که دارید. اگر کسی جای خواب به شما میدهد، لطف بسیار بزرگی در حقتان میکند. غذا دومین چیز با ارزشی هست که دارید و بصورت خودکار درست نمیشود. ظرفها و لباسها خودکار شسته نمیشوند. لباسها بعد از شستهشدن خودکار خشک و اتو نمیشوند.
- بیشتر کسانی که تبریز رو ترک کردند (حداقل کسانی که دوربر من هستند) فرهنگ تبریز رو هم ترک کردند. اگر انتظار رفتار مشابه زندگی در تبریز از اونها رو دارید به سختی در اشتباه هستید.
- پیشلازمهی تنها زندگی کردن، توانایی قابل اثبات در مدیریت بحران و احساسات و افسردگی و هر حالت غیرطبیعی روحی هست. اگر از پسش برنمیآیید بمانید ور دل مادرتان.
- زمان اصلیترین نقش را در زندگیتان بازی میکند. باید یاد بگیرید ارزشش را بدانید وگرنه خودش ارزشش را یادتان میدهد.
- به دوستانتان ارزشی که لایقش هستند بدهید (نه کمتر و نه بیشتر) تا آنها هم مطابق با لیافت شما رفتار کنند.
(ادامه دارد)
شنبه، ۱۱ می ۲۰۱۹