آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS۲۴۸۸ مشترک
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

زندگی در Earthship: استقلال کامل از دنیای بیرون

Big Sky Earthship | sustainable eco retreat Montana USA

Earthship

من عاشق ایده‌ی ساخت و زندگی در یک Earthship هستم. نه فقط به خاطر محیط زیست. نه صرفاً به خاطر استقلال. بلکه به خاطر امکان طراحی و ساخت یک سیستم زندگی کامل با دستان خودم.

تصور کنید: صبح با طلوع خورشید از خواب بیدار می‌شوید، در خانه‌ای که خودتان ساخته‌اید. آبی که می‌نوشید از باران‌های فصل قبل جمع‌آوری شده. صبحانه‌تان از تخم‌مرغ‌های مرغ‌های خودتان و سبزیجات باغچه‌تان تهیه شده. و وقتی شب می‌شود، زیر نور لامپی می‌نشینید که با انرژی خورشیدی روشن است.

همه آدم‌ها به چیزهای متفاوتی علاقه دارند. برخی به ماشین‌ها، برخی به لباس. من به سیستم‌ها علاقه دارم. Earthship یک سیستم خودکفاست که رویای ساخت آن را در سر می‌پرورانم.

Earthship چیست؟

Earthship یک خانه پایدار است که با هدف استقلال کامل از شبکه‌های شهری طراحی شده. این سازه‌ها از مواد طبیعی و پایدار مانند چوب، خاک فشرده، سنگ و کاه‌گل ساخته می‌شوند. الهام گرفته از معماری بومی و سنتی، اما با تکنیک‌های مدرن برای کارایی بیشتر.

عاشق این هستم که می‌توان با دستان خود و با استفاده از مواد طبیعی اطراف، خانه‌ای ساخت که با محیط‌زیست هماهنگ باشد. چوب درختان محلی برای سازه اصلی، سنگ‌های طبیعی برای دیوارهای حرارتی، و خاک رس منطقه برای اندود نهایی.

این خانه‌ها فقط یک سرپناه نیستند. آنها سیستم‌های کاملی هستند که:

  • گرمایش و سرمایش خود را تنظیم می‌کنند
  • آب خود را جمع‌آوری و تصفیه می‌کنند
  • انرژی خود را تولید می‌کنند
  • غذای خود را پرورش می‌دهند
  • فاضلاب خود را تصفیه می‌کنند

به بیان ساده، Earthship یک سیستم زنده است. نه یک خانه معمولی که فقط جایی برای خوابیدن باشد.

چگونه یک Earthship کامل بسازیم؟

برای ساخت یک Earthship که به طور کامل مستقل باشد، به موارد زیر نیاز دارید:

۱. زمین مناسب

زمین مناسب همه چیز را تعیین می‌کند. یک زمین حاصلخیز در منطقه‌ای امن و دور از شهر ایده‌آل است.

نکته‌ای که اکثر مردم نادیده می‌گیرند: اقلیم منطقه باید با طراحی Earthship سازگار باشد. مناطق با تابش خورشید کافی برای پنل‌های خورشیدی و بارندگی مناسب برای جمع‌آوری آب بهترین گزینه هستند.

۲. امنیت

امنیت فقط احساس خوب نیست. یک نیاز اساسی است:

  • حصار یا دیوار کامل دور زمین
  • دوربین‌های نظارتی در نقاط استراتژیک
  • سیستم هشدار
  • روشنایی محیطی با سنسور حرکتی

قانون اول امنیت: بیشتر مردم به چیزی که نبینند، علاقه نشان نمی‌دهند. خانه‌تان را از دید عمومی دور نگه دارید.

۳. انرژی مستقل

برق مانند اکسیژن در دنیای مدرن است. می‌توانید بدون آن زنده بمانید، اما زندگی راحتی نخواهید داشت:

  • پنل‌های خورشیدی کافی برای تولید انرژی روزانه
  • سیستم UPS و باتری‌های قوی برای ذخیره انرژی
  • توربین‌های بادی کوچک به عنوان منبع ثانویه
  • ژنراتور اضطراری (بیوگاز یا دیزلی)

نکته مهم: انرژی خورشیدی به تنهایی کافی نیست. همیشه طرح B داشته باشید.

۴. سیستم آب

بدون آب، همه چیز متوقف می‌شود:

  • چاه آب عمیق با پمپ خورشیدی
  • سیستم جمع‌آوری آب باران از پشت بام و سطوح
  • دستگاه استخراج آب از هوا (AWS)
  • سیستم تصفیه آب چند مرحله‌ای
  • مخازن ذخیره بزرگ (حداقل برای مصرف سه ماه)
  • سیستم آبیاری قطره‌ای برای باغ

یادتان باشد: هر قطره آب مهم است. سیستم بازیافت آب خاکستری برای استفاده مجدد در آبیاری گیاهان ضروری است.

۵. تولید غذا

پول را می‌توان چاپ کرد، اما غذا را نه:

  • باغچه سبزیجات فصلی و دائمی
  • درختان میوه مناسب با اقلیم منطقه
  • گلخانه کوچک برای کشت در تمام فصول
  • مرغ، بوقلمون و غاز برای تخم مرغ و گوشت
  • گوسفند یا بز برای شیر و گوشت
  • سیستم آکواپونیک (پرورش ماهی و گیاه با هم)
  • انبار بذر با گونه‌های مختلف بومی

اصل مهم: تنوع. هرگز به یک نوع محصول وابسته نباشید.

۶. مدیریت پسماند

پسماند در Earthship وجود ندارد، فقط منابع در مکان نادرست:

  • سیستم بیوگاز برای تبدیل پسماند آلی به سوخت
  • کمپوست برای تبدیل زباله آلی به کود
  • توالت کمپوست برای صرفه‌جویی در آب
  • سیستم تصفیه فاضلاب طبیعی با گیاهان تصفیه‌کننده

نکته طلایی: در طبیعت، خروجی یک سیستم، ورودی سیستم دیگر است. از این الگو پیروی کنید.

۷. ذخیره‌سازی و نگهداری غذا

تولید غذا کافی نیست، باید بتوانید آن را نگهداری کنید:

  • زیرزمین خنک یا سردخانه طبیعی
  • سیستم خشک کردن خورشیدی
  • ابزار کنسرو و فرآوری غذا
  • نمک‌سود و ترشی‌جات به عنوان روش‌های سنتی نگهداری

چیزی که در برنامه‌ریزی‌هایم آموخته‌ام: با کمترین تکنولوژی شروع کنید. پیچیدگی، دشمن پایداری است.

۸. ارتباطات

حتی اگر می‌خواهید از دنیا دور باشید، گاهی به ارتباط نیاز دارید:

  • اینترنت ماهواره‌ای (مانند Starlink)
  • رادیو دو طرفه و بی‌سیم
  • تلفن ماهواره‌ای برای موارد اضطراری
  • آنتن‌های تقویت‌کننده سیگنال موبایل

توصیه من: همیشه روش‌های ارتباطی متنوع داشته باشید. به یک سیستم وابسته نباشید.

۹. سلامت و پزشکی

پزشک نزدیک نیست، پس باید آماده باشید:

  • ذخیره داروهای اساسی و آنتی‌بیوتیک‌ها
  • کیت کمک‌های اولیه پیشرفته
  • آموزش پزشکی پایه
  • کتاب‌های مرجع پزشکی
  • گیاهان دارویی در باغچه

باور عمیق من: سلامتی مهم‌ترین دارایی شماست. در آن سرمایه‌گذاری کنید.

۱۰. دانش و مهارت

فناوری خوب است، اما دانش بهتر است:

  • کتابخانه‌ای از مراجع عملی (کشاورزی، ساخت و ساز، پزشکی)
  • مهارت‌های اساسی تعمیر و نگهداری
  • دانش نجاری، لوله‌کشی و برق‌کشی پایه
  • آشنایی با تکنیک‌های بقا در طبیعت

به یاد داشته باشید: در Earthship، گوگل همیشه در دسترس نیست. دانش باید در سر شما باشد.

ساخت و زندگی در یک Earthship کامل آسان نیست. زمان می‌برد. هزینه دارد. نیاز به برنامه‌ریزی دقیق دارد. اما چیزی که مرا به این رویا پایبند می‌کند، حس آزادی و استقلالی است که می‌تواند به همراه داشته باشد.

هر وقت به این رویا فکر می‌کنم، خودم را می‌بینم که در ایوان چوبی خانه‌ام نشسته‌ام، به باغچه‌ای که با دستان خودم کاشته‌ام نگاه می‌کنم، و می‌دانم که برای تأمین نیازهای اساسی‌ام به هیچ کس و هیچ چیز وابسته نیستم. آرامشی که این تصویر به من می‌دهد، ارزش تمام سختی‌های مسیر را دارد.

در مطالعاتم درباره این سبک زندگی، بزرگترین درسی که آموخته‌ام این است:

پیچیدگی، دشمن پایداری است. هر چه سیستم‌ها ساده‌تر باشند، کمتر خراب می‌شوند. هر چه به تکنولوژی کمتری وابسته باشید، آزادتر خواهید بود.

و در نهایت، مهم‌ترین منبع یک Earthship نه خورشید است، نه آب، بلکه همسایگان خوب است. کسی نمی‌تواند کاملاً مستقل باشد. ما همه به هم نیاز داریم. شاید جالب‌ترین تناقض Earthship همین باشد: در جستجوی استقلال، به اهمیت ارتباط پی می‌بریم.

آراز غلامی
یکشنبه، ۱۳ آوریل ۲۰۲۵

مینیمال (۲۰) انگیزه

(تجربه‌ی شخصی من نشان می‌دهد که) بدون درآمد ثابت/کافی/پایدار خواندن هر کتاب و مقاله‌ای درمورد انگیزه (Motivation) وقت تلف کردنی بیش نیست.

پی‌نوشت ۱: ذاتا هیچ یک از منابع و استدلال‌های انگیزشی در این جغرافیای ما چندان Valid نیستند. چه با درآمد چه بی درآمد.

پی‌نوشت ۲: بیشتر مواقع خود واقعی و ذات واقعی و خواسته‌های واقعی هر شخص بعد از بدست آوردن مبلغ مشخصی از پول عیان می‌شود.

آراز غلامی
شنبه، ۲۹ مارس ۲۰۲۵

۴۹۳ روز بیکاری و چیزهایی که یاد گرفتم

۱۵ سپتامبر دو سال قبل و استعفا از شغلی ~۴ ساله نقطه‌ی عطفی در زندگی من بود و پایانی بود بر ماجرای مهاجرت من به ترکیه و آغاز ده‌ها سوال در مورد ادامه‌ی زندگی کاری‌ام. سه ماه بعدش همچنان به درک دقیقی از وضعیتی که درونش بودم نرسیده بودم. بحرانی که از ماه‌های قبل از استعفا شروع شده بود (اعتراف به شکست و شروع درمان و پایان درمان) بعد از مدت‌ها مقاومت بالاخره مجبورم کرد از نقطه‌ی امنم خارج شوم و بدنبال تغییر در وضعیت شغلی‌ام باشم.

در این مدت تصمیم گرفتم تا جایی که امکانش هست هرچیزی که از زندگی قبلی‌ام باقی‌مانده و منتظر تمرکز برای تعیین تکلیف بود را بازسازی/بازیادگیری کنم. یکی از نتیجه‌هایش شد پروژه‌ای که افتخار این روزهایم هست. نصرالدین، مجموعه‌ای از ابزارهای زبان ترکی آذربایجانی. برخی هم با رویکرد حذف به‌جهت جا بازشدن برای ایده‌های جدید پاک شدند، یکی از آن‌ها پروژه‌ای بود که دو سال مداوم روی آن کار کرده بودم ولی تقریبا به این نتیجه رسیدم که کسی نمی‌خواهد با آن کار کند. در نتیجه بدون معرفی حذفش کردم.

در کنار همه‌ی این‌ها، فریلنسری، این عشق و نفرت قدیمی هم زنده شد. چند پروژه‌ی بسیار هیجان‌انگیز برای دوستانم انجام دادم که باعث شد از نظر مالی کمی از فشارها کاسته شود. به توصیه‌ی چند نفر از دوستانم تلاش کردم تا این کانال را کمی رسمی‌تر هم بکنم که البته موفقیت‌آمیز نبود.

مورد دیگری که برایش تلاش کردم ایجاد کانال Passive Income بود. برای من راحت‌ترین و در دسترس‌ترین گزینه نوشتن بود. حساب پرمیوم مدیوم و حدود ۴۰ نوشته‌ی مداوم نتیجه‌ای جز ۳ دلار نداشت. سوپرایز هم نشدم. اگر از پیش فرد شناخته‌شده‌ای نیستید (که من نبودم) یا باید نوشته‌ای به شدت وایرال بنویسید یا به همین ۳ دلار قناعت کنید.

و البته موازی با همه‌ی این کارها، عملیات مردافکن اپلای شروع شد. در طول ۱۵ ماه و ۵ روز، یا به عبارتی ۴۹۳ روز بالغ بر ۳۰۰۰ اپلای به طرق مختلف انجام شد. از لینکدین و سایر سرویس‌های کاریابی بگیرید تا معرفی‌های دوستان و آشنایان و تحقیقات شخصی و هزار و یک روش دیگر. همگی بلااستثنا منتهی به شکست به این علت‌ها:

  • ایرانی بودن
    این یک مورد اصلی‌ترین دلیل کش آمدن این پروسه بود. کسی نمی‌خواهد یک ایرانی را استخدام کند. خصوصا آن که آن شخص در خود ایران هم سکونت داشته باشد.
  • عدم حضور فیزیکی در کشور محل کار
    با جرات ۹۹/۹۹٪ اپلای‌هایی که از لینکدین انجام دادم حتی دیده هم نشد چون فیلتر سیستمی‌اش اپلای‌هایی که از کشورهایی جز کشور مورد نظر انجام می‌شد را نشان نمی‌داد. در نتیجه شانس رقابت هم نداشتم.
  • آگهی‌های شغلی تقلبی
    بله، دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد. از تخفیفات مالیاتی بگیرید تا تبلیغات برای اینکه نشان دهند شرکت‌شان فعال است. یا صرفا نمایش اسمشان در سایت‌های کاریابی.
  • وضعیت اقتصادی نامناسب جهان
    این یک مورد هم از شانس من همزمان شد با پروسه‌ی کاریابی من. از طرفی انقلاب هوش مصنوعی و از طرف دیگر اصلاح بازار بعد از همه‌گیری کرونا و اخراج‌های پی‌درپی شرکت‌های بزرگ و کوچک بازار زخم‌خورده‌ی برنامه‌نویسی را تا مرز از بین رفتن پیش برده.
  • وایب: انرژی نامرئی که دنیای ما را شکل می‌دهد
    برخی هم صرفا از قیافه، اسم و یا نحوه صحبت‌کردنتان خوششان نمی‌آید!

تا اینکه در نهایت، اوایل ژانویه پیامی دریافت کردم از طرف یک Recruiter که مایل بود در مورد فرصت شغلی‌شان صحبت کنیم. به عبارتی باید اعتراف کنم که در نهایت همچنان پیدا کردن شغل جدید «توسط من» شکست خورده و صرفا به‌خاطر یک شانس توانستم این زنجیره‌ی شکست رو قطع کنم و با جایی شروع به کار کنم تک‌به‌تک فاکتورهایی که بدنبالشان بودم را داراست.

از شرایط روانی و فشاری که به مغزم وارد شد هرچه‌قدر بگویم کم گفته‌ام. صرفا این توصیه را می‌کنم که مادامی که موقعیت شغلی جدیدتان نهایی نشده هرجایی که هستید دو دستی بچسبید.

به‌هرترتیب، این فرایند تمام شده و من سال جدید میلادی و البته خورشیدی را با شرایط جدید و البته خوش‌آیندی شروع کردم و می‌کنم.

 

آراز غلامی
یکشنبه، ۱۶ مارس ۲۰۲۵
Nazar Amulet