چرا و چطور وبلاگ مینویسم؟
اندیشه نمیتواند یکسر بیتفاوت باشد. اندیشه را نمیتوان به سادگی از رنج، امید یا محرکهای مشابه جدا کرد.
– تئودور آدورنو
وبلاگنویسی برای من همیشه با فراز و نشیبهایی همراه بوده. بیشترین مانع اینکار هم شبکههای اجتماعی بوده که هرکدوم بهنوعی فکری که اون لحظه داشتم رو جذب خودشون کردن و اجازه ندادن اون فکر تبدیل بشه به یه پست وبلاگ. هم قابل جستجو باشه هم قابل بازیابی از گذشته. برای همین شاید پیش از هرکاری خوندن اینکه چرا شبکههای اجتماعی رو ترک کردم خالی از لطف نباشه.
پستهای وبلاگ من چگونه شکل میگیرند؟
وبلاگنویسی برای من شبیه پازل درست کردن هست تا اختراع چیزی. هر بار به نکتهای برخورد میکنم سریع یادداشتش میکنم و انتقال میدم به پیشنویس پست. بعدن در فرصتهای آزادم به اون پیشنویسها سر میزنم و درباره هر نکته چیزهای بیشتری مینویسم. اگه مقدار قابل توجهی از چیزهایی که قصد منتقلکردن به خواننده رو دارم در اونها باشه میرم سراغ انتشارش.
همهی پستهای من کلمه به کلمه و جمله به جمله در طول روزها [ی گاهن طولانی] جمع میشن و تشکیل یه پست میدن. برای همین هم گاهن گسیختگی نوشتهها باعث سرگیجهی خواننده میشه ولی بازهم منتشر شدنشون رو نشدنشون ترجیح میدم و سعی میکنم در روزهای بعدش بطور مداوم جملهبندیها رو اصلاح کنم یا نکات جدید بهش اضافه کنم یا موارد غیر ضروری رو کم کنم. به عبارتی شاید لازم باشه هرکدوم از پستهای من رو که قبلا خوندید رو دوباره بخونید چون به احتمال زیاد چیزهای جدیدی بهش اضافه شده.
در حین کتاب/مقاله خوندن یا چیزی گوش کردن یا وبگردیها اگه نکتهی خاصی به ذهنم برسه که قبلا توییتش میکردم الان مینویسمش تو پیشنویس اون موضوع و همین مسئله باعث میشه در این لحظه ۱۶۲ پیشنویس داشته باشم که هرکدوم بطور میانگین ۵۰۰ کلمه درونشون نوشته شده.
شاید خوندن این ۱۶ نکتهی وبلاگنویسی از حرفهایترها هم براتون مفید باشه.
دوشنبه، ۲ آوریل ۲۰۱۸