آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS1408 Subscriber
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

یادداشتی در باب مدرسه

نوشته‌ی تورج صابری‌وند درمورد مدرسه و تجربیات تخلش باعث شد منم یاد اون روزا بیافتم. حالم از اون نیمکت‌های سه نفره بهم میخورد. مدت زیادی رو آرزو کردم کسی که وسط مینشست یه بلایی سرش بیاد و من و دوستم بتونیم دونفره بشینیم. و البته چشماش رو عمل کرد و از ثلث اول دیگه نبومد. از هر لحظه‌ی کذایی که تو دبستان ابن سینا گذروندم متنفرم. از اون کسی که اولین سیلی رو تو کلاس اول ابتدایی بهم زد. جای انگشتاش تا یه هفته رو صورتم بود. خیلی سال گذشته، ولی قیافه‌ی اون لاکردار هیچ‌وقت از ذهنم پاک نمیشه.

آراز غلامی
پنج‌شنبه، ۵ ژوئن ۲۰۱۴
انا:

تبریز ام از این مدرسه ها داره 🙃


Nazar Amulet