آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS1408 Subscriber
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

مینیمال (۸) پاییز و چیزی به‌نام حس شهریوری

شهریور که می‌رسد حس شیرین و عجیبی تمام وجودم را می‌گیرد. هیچ اسمی برایش ندارم برای همین حس شهریوری خطابش می‌کنم. این حس با چیزهای دیگری هم تشدید می‌شود. مثل این آهنگ یانی در اجرای لاس‌وگاسش. خصوصا آن قسمت ویولن شگفت‌انگیزش. یا موسیقی کانتری و فضای شیرین آهنگ‌های لوک برایان. یا بوی قهوه و شکلات تلخ. یا هرچیز مینیمالیستی. یا چراغ آبی رنگ خیابان در سکوت شب. یا نسیم خنکی که کاپشن طلب می‌کند و نوید پاییز را می‌دهد. آن هم پاییزی که من برای اولین بار در زندگی‌ام استرس مدرسه و دانشگاه و سربازی و پادگان کذایی ۰۳ و ناراحتی غربت و بیکاری و دغدغه‌های شغلی ندارم.

آراز غلامی
سه‌شنبه، ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰
مسعود:

چه خوب احساست رو با قلم سرازیر میکنی!

    آراز غلامی:

    ممنونم ❤️


Nazar Amulet