کولهپشتی ۱۳۹۳ و فرصتی تازه
به همین زودی سال ۹۲ تموم شد و رسیدیم به ۹۳. اگه بخوام یه جمعبندی داشته باشم، دوستان جدید، ایونت استارتآپ ویکند، پروژههای تازه و مستقرشدن تو دفتر جدید مهمترین اتفاقاتی بود که تو این سال برام افتاد. درکل سال ۹۲ به نسبت سالهای پیش بهتر بود، درگیری و مشغلههای سابق نبودن و اون علاقه مفرط برای تنهایی هم کمکم از بین رفته. برای سال برنامههای زیادی دارم، درسته که حصار محدودیتها و شعارها همیشه هست ولی اینطور موقعها یاد The Shawshank Redemption میافتم. بعضی موقعها لازمه مثل اندی۵۰۰ یارد تو فاضلاب سینهخیز بریم تا بتونیم به آزادی برسیم.
برای سال جدید اساسی ترین تصمیمی که دارم دوری از افراد نمک نشناس و نالایقه. بزرگترین فشارهای فکری که امسال تحمل کردم ناشی از همین فرصت دادن و لبخند زدن به اینطور آدما بود. برای همین حجم زیادی از #کولهپشتی ـم برای سال ۹۳ رو تجربیاتم از ارتباط با انسانها پر کرده. فکر میکنم برای کسی که مدت خیلی زیادی رو تو تنهایی سپری کرده پیشرفت خوبیه. شرایط محیطی و شخصیت درونگرای من باعث شده فرصتهای زیادی رو از دست بدم ولی خوبیش این بوده که اجازه داده همیشه از کودکی رویاپرداز باشم، بدیهیه که برای سال جدید هم رویاپردازی کردم، البته مثل گذشته این رویاپردازیها بیاساس و بیدروپیکر نیست؛ تو سال جدید تثبیت وضعیت کاری و تکمیل پروژههایی که خیلی وقته شروع شدن ولی به نوعی به حال خودشون رها شدن اولین کارهایی هست که انجام میدم.سعی میکنم با دید بهتر و مثبتتری به دنیا نگاه کنم. بیشتر بخندم و بیشتر برای دوستانم وقت بذارم.
یادت باشه رد، امید چیز خوبیه، شايد بشه گفت بهترين چيزها.
(The Shawshank Redemption)
دوشنبه، ۳ مارس ۲۰۱۴