آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS1408 Subscriber
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

اعتراف به شکست و پایان درمان (۲) ۲۲ آگوست ۲۰۲۳

پیش از این نوشته بخوانید:
اعتراف به شکست و شروع درمان (۱) ۱۴ ژوئن ۲۰۲۳

بعد از جلسه‌ی سوم حضوری و جلسه چهارم آنلاین به درخواست “دکتر” روی طراحی وب‌سایت‌شون شروع به کار کردم و بعد از چندین بار کافه‌نشینی و مهمانی‌نشینی ایشون فرمودند که بعلت “دوستی” ایجاد شده امکان ادامه جلسات نیست. و من ماندم و من. باز هم.

داروهایی که بعد از جلسه سوم پیشنهاد شد بخورم رو بعلت عدم تاثیرگذاری بعد از حدود یک ماه مصرف قطع کردم.

حالم در کل بهتر از روزهایی هست که جلسات رو شروع کردم ولی این بخاطر داروها یا جلسات نیست. بخاطر این هست که بعد از سه سال و نیم همکاری با این شرکت بالاخره بعد از یک سال خودخوری استعفا دادم و خودم رو مجبور کردم که این فصل زندگیم رو ببندم و فصل جدیدی شروع کنم.

بطرز اعجاب‌آوری حس بهتری نسبت به همه‌چیز دارم. علی‌الظاهر مشکل اصلی من همین شرکت بوده و بس. بهرترتیب به خوددرمانی ادامه می‌دم تا روزی که بتونم دکتر جایگزینی پیدا کنم که بعید می‌دونم پیدا کنم اصلا.

پایان درمان.

آراز غلامی
سه‌شنبه، ۲۲ آگوست ۲۰۲۳

مینیمال (۱۷) کمال

دوربرتان را خلوت کنید و به پاسخ این سوال فکر کنید: اگر به هیچ وجه امکان شکست‌خوردن نبود، دوست داشتید تا کجا پیش بروید؟ چه چیزی و چه کسی باشید؟ چه تغییری ایجاد کنید؟

آراز غلامی
یکشنبه، ۲۵ ژوئن ۲۰۲۳

نشانه‌های اضطراب، و راهکارهایی برای رهایی از آن

چندروزی شاید چند هفته‌ای هست که به پیام‌ها و ایمیل‌هاتون جواب ندادید؟ تماس‌هایی که باهاتون گرفته میشه رو جواب نمی‌دید؟ کارهای مهم و تعیین‌کننده‌ی زندگی‌تون رو تا جای ممکن عقب می‌ندازید؟ به طور مداوم در حال مرتب کردن خونه و چیدمان کابینت‌هاتون هستید؟ تا جایی که میشه از ارتباط با آدم‌های جدید دوری می‌کنید و صرفا با یک یا چند نفر فرد ایمن در ارتباط هستید؟ خبر بدی براتون دارم، متاسفانه شما دچار اضطراب هستید.

در مورد اینکه اضطراب چیست و چطور بوجود میاد نیازی به توضیح نمی‌بینم. احتمالا خود شما هم علت اصلی اضطراب‌تون رو می‌دونید. راهکار من همیشه برای چنین چیزهایی حذف اون‌ها بوده. مگر اینکه امکان حذف‌شون در کوتاه مدت نباشه. مثل شغل فعلی من که بطور کامل روانم رو داغون کرده ولی امکان حذفش نیست. پس چاره‌ای نیست جز مدارا و کنترل اضطراب. این هم راهکارهایش:

۱. تنفس صحیح: مطمئن شوید که سیستم تنفسی‌تان درست کار می‌کند. می‌توانید بطور مداوم با دماغ‌تان نفس بکشید. اگر مشکلی از این بابت ندارید، قدردان کائنات بوده و سعی کنید چند ساعت یک بار چند تنفس عمیق داشته باشید.
۲. خواب صحیح: مطمئن شوید که در شبانه‌روز حداقل ۸ ساعت خواب سالم (دارای خواب عمیق طولانی) دارید.
۳. تغذیه صحیح: از مصرف غذاهای فراوری شده و آماده خودداری کنید. یک بسته مولتی‌ویتامین غیرتقلبی (گود لاک ویت دت) بگیرید و مصرف کنید. خوردن چند لیوان آب خنک را در برنامه روزانه‌تان جا دهید.
۴. از مصرف سیگار، الکل، کافئين و شکر خودداری کنید.
۵. روزانه نیم ساعت برای خودتان وقت بگذارید. گوشه‌ای بشینید و بدون حضور گوشی یا هرچیز جلب‌توجه‌کننده‌ای ریلکس کنید.
۶. ورزش کنید. لازم نیست حرکت بزرگی بزنید، صرفا لباس‌هایتان را بپوشید و آهنگی پخش کنید و تا هرجایی که می‌توانید با سرعت  تند راه بروید.
۷. کمک بگیرید.

مرتبط:
– چطور شاد و مفید زندگی کنیم؟ راهنمای عملی و قطعی شادی و بهره‌وری روزمره
– چطور برای زندگی برنامه‌ریزی کنیم؟ راهکاری ساده و سریع برای رسیدن به اهداف‌تان

آراز غلامی
یکشنبه، ۲۵ ژوئن ۲۰۲۳

اعتراف به شکست و شروع درمان (۱) ۱۴ ژوئن ۲۰۲۳

نزدیک به یک سال شاید بیشتر هست که فقدان انرژی و بی‌رمقی کل زندگیم رو مختل کرده. نه توان کار کردن دارم نه می‌تونم با آرامش بخوابم نه از لحظه لذت ببرم نه از چیز دیگه‌ای. از چند هفته‌ی پیش بالاخره به این نتیجه رسیدم که تو پروسه‌ی خودشناسی و خوددرمانی به طرز شدیدی شکست خوردم و تصمیم گرفتم کمک بگیرم.

جستجوهام برای پیداکردن روانشناس خوب من رو به دکتری هدایت کرد که تا به این لحظه اثرات مثبت خفیفی رو می‌تونم حس کنم. بعد از سه جلسه به این نتیجه رسید که لازم هست به‌شکل دارویی هم در وضعیت فعلی تداخل ایجاد کنیم و استادش که حقیقتا روان‌پزشک پشم‌ریزونی هست رو بهم معرفی کرد. هم خودم هم روانشناسم و هم روان‌پزشکم به این نتیجه رسیدیم که مشکل اصلی من از بی‌خوابی هست. و علت این بی‌خوابی چیزی نیست جز مشکل تنفسی. بله، من سال‌هاست که نمی‌تونم به درستی نفس بکشم و حین خواب بارها از خفگی بیدار میشم و همین کل زندگی من رو مختل کرده و انرژیم رو ازم گرفته. به این ترتیب پزشک سومی هم وارد پروسه‌ی درمان من شده برای حل این مشکل و احتمالا به‌زودی مجبور میشم عمل کنم تا دردی سی ساله که به تازگی تشدید و کشف شده درمان بشه.

امیدوار نیستم برگشتم به روزهای خوبم چندان سریع اتفاق بیافته ولی امیدوارم تا به اون لحظه تخریب زیادی توی زندگیم اتفاق نیافته.

آراز غلامی
چهارشنبه، ۱۴ ژوئن ۲۰۲۳

کلاسیک‌گرایی و تعمیم آن به زندگی مدرن

تا به حال از خودتون پرسیدید چرا در مقایسه با حجم عظیمی از خزعبل و جنون چیزهایی مثل موسیقی، فیلم، کتاب، پوشش، مدل مو و … بی‌کیفیتِ امروزی، چیزهای کلاسیک با درخشندگی کورکننده‌ای خودنمایی می‌کنند؟ آیا صرف قدیمی بودن یا نوستالژیک بودن چنین چیزی رو باعث شده یا واقعا در گذشته همه‌چیز بهتر بوده؟

بنظرم هیچ‌کدام.

در گذشته نیز فیلم‌های بی‌کیفیت، موسیقی بی‌کیفیت، مدل مو عجیب‌غریب و هرچیزی بی‌کیفیت و من‌درآوردی وجود داشته، منتها، این چیزها بالکل فراموش/حذف شده‌اند و تنها چیزهایی که با کیفیت بودند به یاد مانده‌اند. پس، صرف اینکه چیزی قدیمی هست باعث نشده که حس خوبی به ما انتقال بده. اینکه بهتر و اصیل بوده باعث چنین حسی حتی بعد از سال‌ها شده.

نکته‌ای که روش متمرکز هستم اینه: اصیل بودن.

اگه اکثر فیلم‌هایی که می‌بینید مزخرف هستند، موسیقی‌هایی که می‌شنوید بولشت محض هستند، یا کتاب‌هایی که می‌خونید چیزی جز خزعبل نیستند، مشکل نه در شما و نه در صنعت هیچ‌کدوم از این‌ها نیست. مشکل در انتخاب محتواست.

فیلتر اصیل بودن رو در انتخاب‌هاتون لحاظ کنید تا ذهن آروم‌تر و با کیفیت‌تری داشته باشید.

آراز غلامی
دوشنبه، ۵ ژوئن ۲۰۲۳

فومو (ترس از جاماندگی) چیست و با دوراهی آن چه کنیم؟

پی‌نوشت: این از آن نوشته‌هایی هست که کمبود وقت اجازه بال و پر دادن و اضافه‌گویی درموردش نمی‌دهد ولی بقدری مهم و الزام به گفت‌وگو درموردش هست که به همین شکل یادداشت‌های جست و گریخته منتشرش می‌کنم.

سال‌ها پیش وقتی یکی از دوستانم خانه خرید، به مدت دو هفته از خواب و خوراک افتادم. انگار ضربه‌ای مهلک به سرم خورده بود و هر کاری که به شکل روزمره مشغولش بودم برام احمقانه به‌نظر میومد و این جمله توی سرم تکرار می‌شد که تو چه چیزی از اون شخص کمتر داری که اون خونه گرفته و تو نشستی برای مثال داری موسیقی گوش میدی صرفا.

دو هفته کذایی به شکل عذاب‌آوری در حال گذشتن بود که مادرم با پرسش اینکه دوستت چند سالش هست؟ و جواب من که ۱۰ سال از من بزرگتر هست کمی آرومم کرد اون لحظه. ولی همچنان نمی‌تونستم از وضعیت خودم راضی باشم و با وجود اینکه می‌دونستم شرایطی که در اون هستم آرزوی بلکه میلیون‌ها نفر هست بازم روح و روانم به شدت بهم خورده بود.

خودم همواره این حس رو نوعی حسادت در نظر می‌گرفتم ولی هنگام توضیح دادنش به دیگران تاکید می‌کردم که مطلقا از اینکه شخصی موفقیتی داشته ناراحت نیستم و حتی برایش خوشحال هم هستم. صرفا از اینکه من موفقیت مشابهی نداشتم ناراحتم.

مدت‌ها بعد کسی روشنم کرد و گفت چیزی که تو درگیرش هستی اسمش فومو هست. درموردش بخون.

فومو (به انگلیسی: fear of missing out یا به شکل اختصاری FOMO) یا «ترس از جا ماندن/از دست دادن» هست. بعضا این حس یا ترس به اشتباه حسادت هم در نظر گرفته می‌شود ولی همونطور که گفتم مطلقا هیچ ارتباطی با حسادت ندارد. فومو اون حس غمناکی هست که وقتی شما مشغول درس‌خوندن هستید ولی از کوچه صدای بازی بچه‌ها می‌آید درگیرش می‌شوید.

فومو همان حسی هست که بعد از سفارش غذا در رستوران در شما ایجاد می‌شود و احساس می‌کنید غذای بقیه از غذای شما بهتر هست.

فومو همان حسی هست که از هزاران سال پیش انسان‌ها رو آزار داده ولی فقط از ۱۹۹۶ در موردش تحقیق شده.

فومو ترس شما از پاسخ‌های این سوالات هست: آیا من فراموش شده‌ام؟ آیا کسی من رو به‌یاد نمیاره؟ آیا برای هیچ‌کس مهم نیستم؟

دو خبر در این مورد دارم، خبر بد اینکه هیچ درمان و راهکاری برای این ترس نیست. چون این ترس و حس ناشی از بنیادی‌ترین سوالات انسان هست و هیچ راهکاری برای حذف این سوالات وجود ندارد.

خبر خوب این هست این ترس قابل کنترل و در مواردی قابل سوخت اصلی برای به حرکت درآوردن چرخ‌های زندگی. به یک شرط، کنترل احساسات و خودآگاهی و تسلط کامل در این مورد.

حالا می‌رسیم به آن دوراهی. شما می‌توانید با تکنیک‌های زیر بر فومو غلبه کنید:

۱. محرک‌هایتان را شناسایی کنید: درک و شناسایی چیزهایی که باعث برانگیختن حس فومو می‌شوند به شما قابلیت جلوگیری از آن‌ها را می‌دهد.

۲. از جا ماندن لذت ببرید: اعتراف و پذیرش اینکه جا مانده‌اید و کاری هم از این بابت از دست‌تان برنمی‌آید می‌تواند تا جایی این حس را از بین ببرد. [به تخته‌نرد فکر کنید، تا قبل از اینکه حریف جفت شش بیا‌ورد استرس تمام وجودتان را می‌گرد ولی بعد از آن صرفا بازی می‌کنید که کرده باشید. همین.]

۳. مدیتیشن کنید: این لامصب جواب هر درد بی‌درمانی هست.

۴. روی حال تمرکز کنید: چه بخواهید و چه نخواهید جامانده‌اید، حالا نشستن و دپرس شدن چه چیزی را تغییر می‌دهد؟ درمقابل، تمرکز روی زمان حال و کارهایی که الان درحال انجام‌شون هستید و شاید خیلی هم خوب از پسشان بربیایید قرار هست به شما کمک کند.

یا از فومو و تنش ناشی از اون استفاده کنید و به جایی که می‌خواهید برسید. چطور؟ با برنامه‌ریزی و پایبندی به اون برنامه‌ریزی.

آراز غلامی
جمعه، ۱۹ می ۲۰۲۳
Nazar Amulet