آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen Coffee Cup
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᛟᛏᛖ ᛏᚺᛁᛊ ᚱᚢᚾᛁᚲ ᛒᛚᛟᚷ
SINCE 2006

۱۵ نکته‌ی کلیدی یک ذهنیت خوب

۱. اتکا به صرفا انگیزه ناپایدار است. عادات خوب برای خودتان بسازید.
به محض اینکه احساس کردید حالتان خوب است، عادات مفید و خوب برای خودتان تعریف کنید و انجام دهید. خواب خوب، غذای سالم، حذف روابط سمی، دوری از شبکه‌های اجتماعی و اخبار منفی و کارهای مفید چیزهایی هستند که به هنگام داشتن انگیزه (Motivation) باید انجام دهید. نه کار شدید.

۲. شکست برای رسیدن به اهداف قطعی، ضروری و غیرقابل اجتناب است.
با یک یا چند شکست متلاشی نشوید. پیش‌بینی‌شان کنید، آماده باشید و بطور مستمر به سمت هدفی که تعیین کرده‌اید حرکت کنید.

۳. باهوش‌ترین فرد اتاق بودن یعنی در اتاق اشتباهی هستید. همیشه خودتان را در معرض یادگیری و عقایدتان را در معرض چالش قرار دهید.

۴.  برای شروع منتظر ابزارها و پیش‌نیازها نباشید. با هرچه دارید شروع کنید. چیزی ندارید؟ یک بار دیگر با دقت نگاه کنید.

۵. خواب خوب و کافی پیش‌نیاز قطعی هر حرکت مفیدی است.

۶. گوش ندهید که جواب بدهید. گوش بدهید که یاد بگیرید.

۷. بیشتر از بورس و املاک و چیزهای این‌چنینی روی روابط‌تان سرمایه‌گذاری کنید. روابط خوب غیرقابل از دست دادن هستند.

۸. تحصیلات پایانی دارد، ولی برای یادگیری هیچ پایانی نیست. دنبال یادگیری باشید.

۹. تنها در صورتی که می‌خواهید شکست بخورید مطابق نظرات دیگران رفتار کنید.

۱۰. بجای انتظار برای فرصت مناسب، با هر چیزی که دم دستتان هست هر چیز ممکنی را امتحان کنید.

۱۱. با ثبات و عدم تزلزل و صبر کافی، می‌توانید نتایج خیره‌کننده‌ای بدست آورید.

۱۲. کاری که باید انجام دهید بسیار سخت و غیرممکن بنظر می‌آید؟ صرفا قدم اول را بردارید. به احتمال زیاد نظرتان تغییر خواهد کرد.

۱۳. در مواجهه با هر مشکلی دو راهکار وجود دارد، اعتراض و کاری کردن. لازم به ذکر نیست که کدام بهتر است.

۱۴. بیشتر از آنچه که فکر میکنید باید به بیشتر چیزها نه بگویید.

۱۵. دیروز هرچه که بوده تمام شده. امروز را بسازید.

منبع: Strong Minded

آراز غلامی
شنبه، ۶ آگوست ۲۰۲۲

فاصله‌گیری از دغدغه‌های روزمره: مدیتیشن، ذن، فنگ‌شویی، وابی‌سابی و چیزهایی از این دست

من تا مدت‌ها در مورد شرق و فرهنگش حس خوبی نداشتم تا اینکه با چیزهای جدیدی آشنا شدم که ارزش وقت‌گذاشتن را داشتند. در مورد عناوین فوق به زودی نوشته‌های کاملتری منتشر می‌کنم. ولی تا آن موقع:

چطور مدیتیشن کنیم؟
ذن چیست؟
فنگ‌شویی چیست؟
وابی‌سابی چیست؟
بو و تاثیر آن در زندگی و بهره‌وری روزمره

 

 

آراز غلامی
یکشنبه، ۲۹ می ۲۰۲۲

هفتم خرداد ۱۴۰۱، تبریز

وقتی مدت زیادی هر اتفاقی را کنترل می‌کنی یا حداقل این توهم را داری که هر چیزی تحت کنترل‌ات هست، قدرتی فرا-انسانی برای خودت متصور می‌شوی و فکر میکنی آن بلاهایی که سر سایرین می‌آید سر تو نمی‌آید. می‌توانی هر وقت که خواستی هر حسی که خواستی داشته باشی و به هر مسیر و هدفی که خواستی حرکت کنی، ولی ناگهان موجی بزرگ می‌آید و خودت و قایق اختیار کوچکت را در هم می‌شکند و تو می‌مانی و دریایی بزرگ از چیزهایی که نمی‌دانی و نمی‌توانی کنترل کنی.

مرتبط:
تنهایی‌شناسی

آراز غلامی
شنبه، ۲۸ می ۲۰۲۲

از شنبه شروع نخواهی کرد، اگر این نوشته را نخوانی

از شنبه ورزش می‌کنید؟
از شنبه ترک می‌کنید؟
از شنبه صبح زود بیدار می‌شوید و به کارهای ناتمام‌تان می‌رسید؟
کمی خفیف‌تر، بعد از تمام شدن این فیلم به کارهای‌تان می‌رسید؟
یک دور توی اینستاگرام می‌چرخید بعد کتاب‌تان را خواهید خواند؟

فکر نمی‌کنم.

مجله‌های موفقیت با تصاویری از سخنران‌های کت‌شلوار پوش با دسته‌گلی در دست، کتاب‌های بیشمار سلف‌هلپ با عناوین اغواکننده و هزاران وب‌سایت و مقاله هیچ کدام و هیچ کدام به شما نمی‌گویند چطور باید شروع کنید. صرفا لیستی کوتاه یا بلند از کارهایی که باید بکنید به شما ارائه می‌دهند ولی هیچ کدام نمی‌گویند چطور قرار است قدم اول را بردارید؟ چطور قرار است این کارها را انجام دهید؟ چطور انرژی لازم برای انجام این کارها را پیدا کنید؟ چطور قرار است از شنبه شروع کنید؟ چطور به دودلی و گشادی فارغ بیایید؟ چطور غم درون‌تان را سرکوب کنید و آن لیست بلندبالا را انجام دهید؟ چطور باید به دلتنگی ناشی از جدایی غلبه کنید و زندگی بهتری شروع کنید؟ چطور تَرک کنید؟ چطور عادات جدیدی شروع کنید؟ چطور چسناله را کنار بگذارید و واقعا کاری برای بهبود وضعیت‌تان انجام دهید؟ این گروه از مربیان زندگی جوابی برای این سوال‌ها ندارند، طبعا برای حس عذاب‌وجدان ناشی از عدم موفقیت در انجام دستورات‌شان هم برنامه‌ای ندارند. هیچ کدام‌شام نمی‌خواهند بفهمند یا نمی‌فهمند که دغدغه‌ها و چیزهای ناپایدار زندگی اجازه حرکت این چرخ را نمی‌دهد. نمی‌خواهند بفهمند یا نمی‌توانند بفهمند که وقتی خانه از پای‌بست ویران است کیفیت آجرها تاثیری در روند برج‌سازی روی آن خانه نخواهد داشت.

در مورد تئوری انتخاب قبلا نوشته بودم. یکی از نکات کلیدی که در این تئوری یاد گرفتم این بود که در هر خواسته‌ای اولین چیزی که به ذهنمان می‌آید ماتم و ناله است. گریه برای چیزی که می‌خواهیم اولین راهکاری‌ست که در نوزادی یاد گرفته‌ایم چون ناخودآگاه‌مان یاد گرفته بعد از هر ناله‌ای مطلوب‌مان برایمان فراهم خواهد شد. سن‌مان کمی که بالاتر می‌رود تامین این مطلوب‌ها قطع می‌شود ولی ما نمی‌فهمیم راهکار بدست آوردن چیزهایی که می‌خواهیم ناله نیست. این دست‌آورد فکری همانطور مثل روز اولش با ما می‌ماند و تمامی اوقات‌مان را تلخ می‌کند. نمی‌فهمیم که ناله و ناراحتی راهکار بدست آوردن چیزها نیست.

احتمالا کم‌کم حوصله‌تان سر رفته و می‌خواهید راهکار را بدانید.

چیزی که شما باید بدنبالش بگردید دلیل برای انجام کارهایتان نیست، دلیل باعث حرک‌تان نمی‌شود. دلیل صرفا باعث عذاب وجدان ناشی از عدم حرکت‌تان خواهد شد. بیشتر از دلیل برای انجام کارها، باید به دنبال دلایلی برای عدم انجام کارها باشید. لیست همه‌ی کارهایی که باید انجام دهید را بنویسید و در دو مسیر به این مسئله فکر کنید، یکی اینکه چرا باید کارهای بیشماری که منتظرتان هستند را انجام ندهید، اگر دلیلی برای این سوال پیدا کردید، آن کارها را حذف کنید. حالا کارهایی که باید انجام دهید مجددا لیست کنید. حالا دوباره به این سوال فکر کنید، چرا نمی‌توانید آن کارها را انجام دهید؟ جواب‌هایتان را تجمیع کنید. احتمالا یکی از پاسخ‌هایتان نبود محرک روانی و عاطفی‌ست. نبود حداقل چیزهای خوشایند در زندگی. این کمبودها باعث می‌شود چک کردن توییتر و اینستاگرام بر هر فعالیت مفید دیگری اولویت پیدا کند. پس شما به محرک عاطفی نیاز دارید. بله، شما به لذت نیاز دارید. باید به سراغ لذت‌سازی بروید؟ نه، به احتمال بسیار زیاد همین حالا چیزهای بیشماری در زندگی‌تان دارید که از آن‌ها لذت ببرید. تنها مشکل اینجاست که همه‌ی این چیزها برای‌تان عادی شده‌اند و هیجان و انرژی لازم را ایجاد نمی‌کنند. اینجاست که دیتاکس دوپامین بدردتان می‌خورد. نوشته‌ی مرتبطش را بزودی منتشر خواهم کرد.

پاراگراف بالا را در سه جمله خلاصه می‌کنم:
– حذف چیزهایی که دلیلی واقعی برای خواستان یا انجام دادنشان ندارید.
– پیدا کردن دلایل واقعی عدم انجام چیزهایی که دلیلی برای انجامشان دارید.
– دیتاکس دوپامین برای بازیابی انرژی و انگیزه از هر چیزی که دارید.

به قدم‌های بالا این رویکردها را هم اضافه کنید:
– تلاش برای کنترل چیزهایی که می‌توانید کنترل کنید بجای دست‌وپا زدن و اصرار در کنترل چیزهایی که نمی‌توانید کنترل کنید.
– نخواستن خیلی از چیزهایی که نمی‌توانید بدست بیاورید.
– پذیرش عدم توانایی شما در انجام بعضی از چیزهایی که نمی‌توانید انجام دهید و بجای آن تمرکز بر روی چیزهایی که می‌توانید انجام دهید.
درک سیستم لذت از زندگی و نحوه ساز و کار آن 
برنامه‌ریزی برای انجام کارهایی که دلیلی واقعی برای انجام دارید (بعد از خواندن و انجام گزینه‌ی بالا)

مرتبط:
– چطور در ناپایداری، پایداری ایجاد کنیم؟ (بزودی)
– پاک‌کردن دوپامین (دیتاکس دوپامین) چیست و چگونه به افزایش تمرکز و لذت روزمرگی کمک می‌کند؟ (بزودی)
نخواه تا رستگار شوی

آراز غلامی
یکشنبه، ۲ ژانویه ۲۰۲۲

سواستفاده و دستکاری ذهنی: شناخت و جلوگیری از خطرناک‌ترین قابلیت بشریت

دستکاری ذهنی، دستکاری روان‌شناختی، مهندسی افکار، یا Manipulation یکی از قدیمی‌ترین دستاوردهای فکری بشر برای پیشبرد اهدافش هست. مثال ساده‌اش ماهی‌گیری‌ست که به شکل طعمه‌گذاری و شکار انجام می‌شود. این رویکرد را به شکل خفیف می‌توان در حیوانات هوشمند دیگر نظیر اورکاها (نهنگ‌های قاتل) نیز دید. بطور کلی اگر شما یا دیگری، در روابط‌تان با هرکسی، کار A را انجام می‌دهید تا شخص مقابل کار B را انجام دهد در حالی که نمی‌داند شما آن کار A را برای رسیدن به هدف B انجام داده‌اید، درواقع درحال دستکاری ذهنی فرد مقابل هستید.

شکل سنتی و بسیار رایج دستکاری ذهنی پروپاگانداست که دولت‌ها/حاکمان و نیروهای زیردست‌شان برعلیه ملل دیگر یا ملت خودشان انجام میدادند و می‌دهند. در عصر معاصر یکی از بزرگترین متخصصان این عمل ادوارد برنیز بود که نزدیک به ۳۰ سال پیش شرش را از دنیا کم کرد.

دستکاری ذهنی را تقریبا در همه‌جا می‌شود دید. از تبلیغات رنگی محصولات مختلف تا روابط شخصی/عاطفی تا روابط بین پزشک و بیمار و بین اعضای خانواده و هرجای دیگری که فکرش را بکنید. از تزریق اکسیژن به کازینوها برای نعشه‌کردن حاضرین تا استفاده از ژتون برای جلوگیری از درک اینکه پول‌هایی که در حال باختنشان هستید دلارهایی‌اند که برای تک‌تک‌شان جانتان درآمده تا رنگ‌های اشتهاآور در رستوران‌ها تا قیمت‌گذاری‌های فروشگاه‌های آنلاین و هزار و یک چیز دیگر. واقعا یک کتاب هزارصفحه‌ای برای صرفا شمردن این دستکاری‌ها کافی نیست. توضیحاتش بماند. اینکه یک آزارگر چرا آزارگر می‌شود یا چه احساسی دارد موضوع بحث ما نیست. برای همین در این نوشته صرفا تلاش می‌کنم در مورد دستکاری ذهنی در روابط عاطفی و دوستانه توضیح میدهم، به نشانه‌ها و تکنیک‌های یک آزارگر اشاره می‌کنم و راهکارهای مقابله با این تکنیک‌ها را هم می‌نویسم.

پیش از هر چیز، ابتدا باید ببینیم کسی که مورد دستکاری و آزار ذهنی‌ست چه مشخصاتی دارد:

۱. پشت سرهم و برای چیزهای سطحی عذرخواهی میکند
۲. با هر اختلاف نظر و انتقادی از هم می‌پاشد
۳. احساس کمبود و خودکم‌بینی می‌کند
۴. گفته‌ها و رفتارهایش ناپایدار و بی‌ثبات است
۵. مکررا نیاز به تایید توسط دیگران دارد. به دنبال اطمینان خاطر می‌گردد
۶. احساساتش را مخفی می‌کند، لبخندهای مصنوعی می‌زند، نگران است.

اگر شما هم چنین احساسی دارید،‌ یا کسی را می‌شناسید که اینگونه است، احتمالا تحت تاثیر یک یا چند فرد آزارگر و دستکاری‌کننده‌ی ذهنی قرار دارید/دارند. آزارگر می‌تواند هرکسی باشد، دوست‌پسر/دخترتان، دوست نزدیک‌تان، پدر یا مادرتان و هرکسی که در رابطه‌ی مداوم با شماست. نکته‌ی کلیدی در مورد آزارگرها یا سواستفاده‌گرها این است که آن‌ها از پس افراد غیرمنطقی یا مثل خودشان بر نمی‌آیند. برای آنها افراد منطقی (با کمی چاشنی کمبود عزت‌نفس) بهترین طعمه است.

برخی از تکنیک‌های رایج آزارگرها:

  • سواستفاده از فرهنگ عمومی و احترام و مدارای موجود در روابط انسانی
  • حمله به کمبودهای قربانی و تلاش برای خجالت‌زدگی وی
  • تلقین بازنده‌بودن یا بدشانس بودن به قربانی و القای اینکه با حفظ رابطه یا پذیرش حرف‌های آزارگر دیگر یک بازنده نخواهید بود
  • القای ایده‌ی پارانویا به قربانی و اینکه نسبت به همه‌چیز و همه‌کس مشکوک است.
  • استفاده از مغلطه در بحث‌ها (کتاب مغلطه‌های پرکاربرد را بخوانید)
  • خسته‌کردن ذهن قربانی از تلاش و مقاومت و در نهایت اعمال حاکمیت بر آن و هدایتش به مسیر دلخواه آزارگر (کتاب دستکاری ذهنی را بخوانید)

راهکارهای مقابله با آزارگرها

خبر بدی برایتان دارم. اکثر انسان‌ها از پس آزارگرها برنمی‌آیند. آن‌ها ساخته‌شده‌اند تا افکار شما را هدایت کنند. برای‌تان استدلال کنند. شما به شکل منطقی از پس آن‌ها برنخواهید آمد. سلاح‌های شما در مقابل این افراد بسیار محدود هستند:

  • تشخیص پیش‌بینی‌های آزارگر و رفتاری خلاف پیش‌بینی‌های وی در نتیجه بهم ریختن محاسباتش
  • قطع ارتباط کامل و دائمی

اول را به من بسپارید و شما صرفا دومی را انجام دهید و به زندگی آرام‌تان برگردید.

از دید من آزارگرها و دستکاری‌کنندگان ذهنی مساوی هستند با متجاوزان به کودکان. همانقدر ویرانگر و همانقدر آسیب‌زننده و همانقدر بی‌رحمانه. من به این گونه افراد اعلان جنگ کرده‌ام، اگر از ارتباط با آن ها رنج میبرید با من تماس بگیرید. کمک‌تان خواهم کرد. حتی با اولویت بیشتر نسبت به ایمیل‌های خودکشی‌کنندگان.

مرتبط:
چه‌طور از شر رابطه‌ی مخرب‌مان خلاص شویم؟
ضد حمله: تکنیک‌هایی برای مقابله با دستکاری‌کنندگان ذهنی

آراز غلامی
شنبه، ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱

مینیمال (۱۳) چطور با کسی که Emotionally unavailable است وارد رابطه شویم؟

نشوید. نمی‌توانید بشوید. بپذیرید که نمی‌شود.

پی‌نوشت:
کسی که Emotionally unavailable است درهای احساسش عموما برای همه و در مواردی برای شخص خاص شما بسته است. هرکاری تاکیدا هرکاری برای این گونه افراد هیچ محرک احساسی را فعال نمی‌کند. با شروع رابطه یا ادامه‌ی آن هم آن شخص را آزار خواهید داد هم سلامت روان خودتان از دست خواهد رفت. قدر احساس و زمان‌تان را بدانید و بگذرید. به خودتان زمان و فرصت بدهید. هر نوع رابطه‌ی دیگری بهتر از رابطه با این گونه افراد است.

سوال: نمی‌خواهم با چنین شخصی در رابطه باشم، صرفا می‌خواهم کمکش کنم، چه کنم؟
جواب: شما هیچ‌کاری مطلقا هیچ‌کاری از دست‌تان برنمی‌آید. کاری نکنید. دور شوید به زندگی خودتان برسید.

سوال: یه دیقه مسخره نکن، جدی‌ام.
جواب: من هم همینطور.

سوال: خب چرا این‌طوریه این شخص؟
پاسخ: دلایل زیادی دارد که کسی که Emotionally unavailable می‌شود. از خانواده و فرهنگی که در آن بزرگ شده تا اتفاقات کودکی تا شخصیت ریسک‌ناپذیر و یا ضربه‌دیده. این آخری از اصلی‌ترین دلایل این مسئله و بسیار ساده و قابل درک هست. وارد رابطه‌ای شده که پدر پدربزرگش را درآورده و چه خواسته چه ناخواسته درهای احساسش و محرک‌های احساسی‌اش از کار افتاده‌اند. به اینگونه افراد احترام بگذارید و آزارشان ندهید. به حد کافی کشیده‌اند.

سوال: امیدی نیست یعنی؟
جواب: نه.

سوال: شت.
جواب: متاسفم.

سوال: من Emotionally unavailable ـم. چه کنم؟
جواب: بروید پیش روانشناس کاربلد و آثار ضرباتی که دیده‌اید را از روح و روان‌تان پاک کنید. زندگی شگفت‌انگیزتر از تجربیاتی‌ست سختی که با یک شخص خاص داشته‌اید. انسان‌ها هم همینطور.

آراز غلامی
شنبه، ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱
Nazar Amulet