چهطور از شر رابطهی مخربمان خلاص شویم؟
از آنجایی که من مذکر هستم، طرف مقابل نوشته مونث فرض شده، ولی بدیهست که بسیاری از این موارد شامل هر دو جنس و شامل هر نوع دیگری از روابط هم میشود.
بدانید و بفهمید که یک رابطهی خوب چه مشخصاتی دارد. بدانید و بفهمید که رابطه برای داشتن حس خوب و اضافهکردن چیزی به زندگی شماست. اگر ذرهای خلاف این در رابطهتان را تجربه میکنید باید بپذیرید که وقت جدایی رسیده است. بپذیرید که وضعیت شما در این رابطه خاص نیست. بیشتر چیزهایی که زندگی میکنید قبلا توسط دیگران تجربه شدهاند.
تنها نمانید. نگذارید شخص مقابل روابطتان را از بین ببرد و شما را تنها کند. تنهایی باعث خودخوری و حفظ رابطهی مخرب شما خواهد شد.
با کسی باشید که اقتضای سناش را زندگی کرده است. نه کسی بزرگتر از سناش و نه کسی کوچکتر از سناش به درد رابطهی مفید و سازنده نمیخورند. کسی که در شرف ۳۰ سالگی همچنان فتیش سوباسا و بازیگر و خوانندهی مشهور دارد نمیتواند شریک زندگی شما باشد.
به تهدیدها و ننهمنغریبمبازیها توجه نکنید. هیچ یکی از آنها تبدیل به واقعیت نخواهند شد، حتی اگر طرف مقابلتان خودش را بکشد هم شما مسئولش نیستید. شما موسسه خیریه نیستید که تنها فرصت زندگیتان را به دیگری ببخشید چون «اگر نباشید خودش را میکشد.»
با ماندن در یک رابطه بد هم به خودتان بدی میکنید و هم به آن نفر بعدی که اجازه نمیدهید زودتر با شما آشنا شود و حس خوب متقابلی را باهم زندگی کنید.
اوکی توجهم رو جلب کردی. چطور جدا بشم که درد نکشم؟
– دلایل نارضایتیتان از رابطه را بنویسید.
– بپذیرید که هیچ راه دیگری وجود نداشت. مرد باشید و بپذیرید که هیچ راهی جز جدایی ندارید.
– از تنهایی نترسید. تنهایی بسیار هم شیرین هست اگر بلد باشید چطور از آن استفاده کنید. روزهایی را به یاد بیاورید که آن شخص نبود و چقدر زندگی شیرینی داشتید.
– حضور دوستانتان را دست کم نگیرید. با دوستانتان صحبت کنید. موارد مشابه را بررسی کنید.
– سعی نکنید قبل از جدایی چیزی را به آن شخص اثبات کنید. اینکه به شما ظلم کرده با رفتار اشتباهی داشته. آن شخص اگر اهمیتی به این چیزها میداد مطمئنا در همان ابتدا انجامشان نمیداد.
بدنبال انتقام و مبارزه نباشید. کشتیگرفتن با یک خوک تنها اثری که دارد کثیفشدن لباسهایتان هست. حتی اگر آن خوک را زمین بزنید کسی بابت زمینزدنش شما را تشویق نخواهد کرد.
– رابطه را با قاطعیت و بدون هیچ توضیحی تمام کنید. فرصت دفاع ندهید.
– تاکیدن و مطلقا تمامی راههای ارتباطی را ببندید. هم برای آن شخص هم برای خودتان. کوچکترین تماس و ارتباط کافیست که همهچیز از هم بپاشد و دوباره بشوید بردهی آن رابطه. هیچ راهی مطلقا هیچ راهی برای ارتباط مجدد باز نگذارید. از شبکههای اجتماعی گرفته تا اسمس و ایمیل هرکدام میتواند به ابزاری برای اعمال فشار مجدد از طرف آن شخص شود. ممکن است آن شخص پیشبینی کند که شما پروفایلهای مجازیاش را چک میکنید و در آن پیامهای تحریککننده برای شما بنویسد. دم به تله ندهید. راه رهایی از آپاندیس چیزی جز عمل جراحی و کندنش نیست.
جدا شدم. الان چه کنم؟
قاعدتا اگر مواردی که گفتم را بطور کامل رعایت کنید احساس خلائی نخواهید داشت. ولی اگر به هردلیل همچنان حس خلا/ناراحتی/بیتابی دارید انجام اینکارها کمکتان میکند:
– خودتان را در یک رابطهی ایدهآل با یک شخص ایدهآل را تصور کنید.
– عزاداری نکنید. موسیقی خوب گوش کنید. کلهی پدر شجریان و نشت ارتاش و هرکسی که برای عشق التماس و عزاداری میکند.
– طرف مقابلتان همانطور که با تحقیرهای مخفیانه تا این لحظه شما را در رابطه نگه داشتهاست بعد از این هم با تحقیرهای آشکار همین تلاش را خواهد کرد. بدانید که شما با ارزش هستید. این را هزار بار به خودتان یادآوری کنید. حتی اگر چلاغ بیریخت و زشت باشید. دنبال نفر درست باشید. لیاقت این را دارید که با بهترین شخص باشید و از اعماق وجود دوست بدارید و دوست داشتهشوید.
– بپذیرید که هیچ انسانی، تاکیدن هیچ انسانی مقدس نیست و ارزش صرف گرانبهاترین لحظات عمر و باارزشترین احساسات شما را ندارد مگرآنکه به شما آرامش و حس خوب ارائه کند.
– بپذیرید که اگر در سوراخ دیوار فرو کنید بهتر هست تا اینکه عمر و سلامتی روح و روان و جسمتان را فدای یک رابطهی مخرب و مسموم کنید.
– از هرجایی که ممکن است اثری از آن شخص باشد (مثل شبکههای اجتماعی) دوری کنید.
– دلایل نارضایتی از رابطهتان را که نوشته بودید روزی ۴۸۶ بار (و نه کمتر) بخوانید.
اینطوری که تو راحت نوشتی نیست. دارم درد میکشم
سخت هست، بیشتر مردم از پسش بر نمیآیند. با یک تخمین سرانگشتی میتوانم بگویم هرکسی که در رابطه هست و هرکسی که جدا شده با همین مشکلات دستوپنجه نرم میکند. به عبارت دیگر، در هر رابطهای یک نفر ابیوزر هست و یک نفر قربانی تحملکننده. یکی با دوز شدید و دیگری با دوز کمتری. برای اثباتش کافیست کمی به دوربرتان توجه کنید. روزهای عذابآور حضورتان در رابطه را بیاد بیاورید. به خودتان فرصت دهید. انسان به هرچیزی عادت میکند. به فرصتهای جدیدی که در انتظارتان هستند فکر کنید. به روزی فکر کنید که به این رابطه نگاه میکنید و پوزخندی ناشی از تهوع میزنید.
همچنان دارم درد میکشم
سری به دادگاه خانواده بزنید و با کسانی که در سالن منتظر هستند صحبت کنید. خودتان میفهمید چه لطفی به خودتان کردهاید.
ولی اون خوشحاله الان.
بپذیرید که ممکن است آن شخص بعد از شما خوشحالتر یا ناراحتتر شود. مهم نیست. مهم شمائید و حس مزخرفی که در حین رابطه داشتید. شما دیگر بهنفع/بهضد احساس دیگری کار نمیکنید. کارهای بعدی شما برای خودتان و برای بهبود وضعیت خودتان هست. تمامی تلاشتان را بکنید که به آن شخص فکر نکنید. دوربرتان را پر کنید با دوستان و آشنایانتان و کارهایی که برای خودتان انجام میدهید. یاد بگیرید که فراموش کنید چون تنها راهحل شماست.
ترجیح میدهم مبارزه کنم و همهچیز را درست کنم.
موفق باشید.
چرا اینطور میشود؟
طبیعت زندگی همین بوده و هست. شاید بیربط به غرایض نباشد. تمدن و زندگی مدرن نمیتواند این غرایض را تغییر دهد. اگر کسی را پیدا کردید که بر خلاف غرایضش عمل میکند سلام من را بهش برسانید.
مواظب باشید. شما هبچگاه در مقابل این نوع از رابطهها مصون نخواهید شد. گندهلاتتان من بودم که ۹ ماه بعد از جدایی از چنین رابطهای باز هم درگیر رابطهای مشابه شدم.
چطور مواظب باشم؟
رابطه خوب نه با هیجان لحظهای و نه با عکسهای لخت و نه با احساسات شدید شروع میشود. رابطهی خوب رابطهایست که دو شخص بالغ و عاقل و هممسیر در آن برای رسیدن به یک حس خوب مشترک حضور دارند. این نوع از رابطهها حداقل ۶ ماه شناخت نیاز دارند تا بشود اسمشان را رابطه گذاشت. کوچکترین احساس منفی در طول این ۶ ماه میتواند سرنخ شما باشد که آیا آن هم تبدیل به رابطهی فعلی خواهد شد یا نه. به نشانهها (و البته تلاشها برای مخفیکردن نشانهها) توجه کنید.
اگر فکر میکنید شرایط شما در قالب نوشتهی فوق قرار نمیگیرد یا بهردلیلی نیاز به کمک دارید با من تماس بگیرید. من آمادهام که تا هرجای ممکن به هرکسی که چنین مشکلی دارد کمک کنم.
مرتبط:
چطور از یک جدایی جان سالم به در ببریم؟
پنجشنبه، ۲۵ مارس ۲۰۲۱