تایپوگرافی: فونتآیکنها
بعد از انقلاب گوشیهای هوشمند با صفحه نمایشهای بزرگ و همچنین مکبوکهای رتینای اپل قراردادن آیکن یا همان نمادهای کوچکی که برای شفافتر شدن وظیفه توابع در طراحی وب استفاده میشوند با چالش جدی مواجه شد. تصاویری که با نسبت ۱ به ۱ استفاده شده بودند یا تار دیده میشدند یا با زائده.
دو راهکار برای رفع این مشکل وجود داشت. تصاویر وکتورِ SVG یا فونتآیکنها. مزایای فونتآیکنها نسبت به SVG کاملا محرز هست و نیازی به توضیح اون نمیبینم. اما چیزی که باعث شد این پست رو بنویسم کشف سرویس Fontello بود که بهترین راهکار بود برای دو مشکل بزرگ فونتآیکنها. حجم زیاد و تنوع کم.
سرویس Fontello مجموعههای مختلفی از فونتآیکنهای آزاد رو جمع کرده و به شما این امکان رو میده که تنها آیکنهایی که نیاز دارید رو از این کلکسیون متنوع این مجموعه انتخاب کنید و تنها همونها رو در پروژهتون لود کنید نه صدها آیکن اضافی بلااستفاده رو.
سهشنبه، ۲۴ آوریل ۲۰۱۸
از ورای مرد بودن
مرد عموما از سمتی که داره شناخته میشه یعنی پسر یک مادر بودن، پدر یک فرزند بودن، مسئول یک خانواده بودن و البته عشق یک دختر بودن. معدود ایامی بوده که کسی بره سراغ خود مرد بودن و بنویسه در موردش.
مرد بودن از پسربچه بودن شروع میشه. مرحلهای بعد از نوزاد بودن. برای مردها از اون مرحله تفاوت با دخترها شروع میشه. جاییکه لباسهای رنگی نمیپوشی و با عروسکها هم بازی نمیکنی و اسباببازیهات هم عمومن چیزی مثل اسلحهها هستن. از اون مرحله دیگه کسی برات شکلک درنمیاره تا بخندی و بقیه هم بخندن بدنبالش. از اون مرحله هرچهقدر کمتر بچه باشی بیشتر ارزش داری. هرچهقدر لباسات متینتر باشن، کمتر بخندی، کمتر ورجهوورجه کنی کمتر از دیوار راست بالا بری میشی پسر خوب. تابستونها یا همون بینالمدرسهها ترغیب میشی که بهجای خونه نشستن یا تماموقت بیرون بازی کردن بری جایی کار کنی یا چیزی بفروشی یا بههرترتیب کسبدرآمد رو یاد بگیری.
یکم که بریم بالاتر میشی نوجوان، سنی که تا حد مرگ باید بزرگتر از سنت رفتار کنی. هرچهقدر سفتتر و سختتر بهتر. حق هیچکاری رو نداری جز مثل بزرگترها رفتار کردن و غیر از این هم محکوم میشی به سوسولبودن، مامانیبودن و الفاظی نظیر این که به هر نحوی تو رو از وابستهبودن، احساساتی بودن و امثالهم نهی میکنن. در این سن با اینکه امکان کسبدرآمد برات محدود هست ازت انتظار میره همیشه تو جیبت پول داشته باشی و وابستهی مالی نباشی به کسی. دخترها در این سن تو رو نمیخوان چون اونایی که سنشون ازت کمتره بچه محسوب میشن و اونایی که همسنت هستن دنبال کساییان که سنشون و قدرت و اختیارشون از تو بیشتره. این مسئله کم و بیش تو همهی مرحلههای بعدی هم تکرار میشه.
در مرحلهی بعدی تو یک مرد جوان هستی. اینجا پسری برای مادری هستی که ازت انتظار داره بخشی از مسئولیت زندگی خانوادهت رو به عهده بگیری. نگرانیهاش رو درک کنی و بهش آرامش بدی. دوستی هستی برای دختری که انتظار داره احساساتش رو درک کنی و بهش اطمینان بدی. براش از هیچ لحاظی کم نذاری. فرزندی هستی برای پدری که ازت انتظار داره اولین اولویتت خانوادهت باشه و تا جای ممکن کمک خانوادهت باشی.
مرحلههای بعدی هم همینطور. تو همواره برای سمتی که داری ارزش داری نه برای خودت. نیروی کار جامعه. نیروی نظامی و هرچیز شبیه دیگهای. هیچوقت هیچکس برای چیزی که خودت هستی و برای افکار و دغدغههایی که داری ارزشی قائل نیست.
درکنار همهی اینها یه چیزی آزاردهندهترین مسئله هست. تو هیچوقت نمیتونی از دلنگرانیها و ناراحتیهات برای کسی حرف بزنی. چون ذاتا کسی هستی که باید اینطور چیزها رو بشنوی نه اینکه بگی. تو سنگصبور بقیه هستی. تو باید قویترین باشی. امیدوارترین. کسی که به همه روحیه و امید بده. حتی اگه خودش اینها رو نداشته باشه.
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر،
کسشعرگویند، نشود.
– حافظ، با اندکی دخل و تصرف
سهشنبه، ۲۴ آوریل ۲۰۱۸
گشادان جهان متحد شوید
بلاد کفر اگر یک قانون خوب داشته باشد آن جدایی فرزندان از خانواده بعد از ۱۸ سالگی هست. جاییکه هم جامعه و هم خانواده و هم خودت برای این استقلال آماده شدی و همهچیز فراهم هست تا زندگی خودت رو شروع کنی با دغدغههای خودت و سبک زندگی خودت. درآمد خودت و تفریح خودت با استانداردهای خودت.
اما اینجا اینطور نیست. تا سن نامشخصی نه جامعه تورو قبول داره نه خانواده و نه خودت خودت رو قبول داری. چون مستقل نیستی و نه تنها هیچ تسهیلی برای مستقلشدنت نیست بلکه موانع بیشماری هم براش هست. خونه اجاره کردن و حتی خریدن برای یه فرد مجرد به معنای واقعی کلمه گذر از هفت خان رستم هست.
نتیجهتاً مسائل مختلف پیش میاد. یه فرد نزدیک به ۳۰ ساله که با روال دنیا باید ۱۰ سال قبل مستقل شده بود همچنان پیش خانواده و با محدودیتهای خانواده زندگی میکنه. دغدغههاش برای هیچکس مهم نیست و انگیزههاش هم. نیازی به درآمد مستقل داشتن نمیبینه و هیچ تفریح مجاز و غیرمجازی براش وجود نداره. البته که این کار سرانجامی جز گشادی نداره.
گشادی یا ابلوموفیسم (به فرانسوی: Oblomovisme) به سستی، خمودگی و بیرمقی، خستگی بیمارگونه، بیحسی و بیتوجهی به زندگی، دوری از عشق و احساسات و پناه آوردن به خواب گفته میشه. این واژه برگرفته از کاراکتر ابلوموف در رمانی به همین نام نوشته ایوان گنچاروف نویسنده روسی هست.
به عبارت دیگه در این شرایط طبیعیه که شما هیچ رمقی برای هیچکاری نداشته باشید.
اما برای رفع و گذر از گشادی لازمه مثل همهی کارهای به ظاهر ناممکن اینجا خلاقیت به خرج داد. باید از یه جایی شروع کرد. میشه از سی کاری شروع کرد که به جای دانشگاه رفتن یا مسافرکشی میتوان کرد. بالاخره یکی از هزاران کار دنیا انگیزه لازم برای حرکت کردن رو ایجاد خواهد کرد.
پینوشت:
عنوان نوشته صرفا بازی با کلمات هست و هیچ ربطی به هیچچیزی ندارد.
دوشنبه، ۲۳ آوریل ۲۰۱۸
برای تبریز ۲۰۱۸، پروژه تبریزتریپ لانچ شد
«سازمان کنفرانس اسلامی» معروف به «سازمان همکاری اسلامی» طرحی با عنوان شهر نمونه گردشگری کشورهای اسلامی رو در سال ۲۰۱۵ شروع کرد. در این طرح هر سال شهری از کشورهای اسلامی به عنوان «شهر نمونه گردشگری جهان اسلام» معرفی میشود.
در سال ۲۰۱۵ بیت المقدس، سال ۲۰۱۶، شهر قونیه ترکیه، در ۲۰۱۷ شهر مدینه عربستان و در نهایت در اجلاس کارشناسان ارشد نهمین کنفرانس وزیران گردشگری کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در شهر نیامی نیجریه برای سال ۲۰۱۸ کهنشهر تبریز به عنوان شهر نمونه گردشگری جهان اسلام معرفی شد.
در این انتخاب فاکتورهای تاریخی، فرهنگی، دینی و مذهبی، چندین قرن پایتختی و در حال حاضر مدرنترین، سالمترین، زیباترین و توسعهیافته ترین شهر ایران بودن باعث شد تبریز به این عنوان با گذر از رقیبانی چون تالینگ مالزی، پالقا و سیلد بنگلادش، ماردین ترکیه، مدینه عربستان و شهر یزد به عنوان شهر نمونه گردشگری ۲۰۱۸ انتخاب بشه.
چیزی که در این بین فکر من رو درگیر کرد این بود که هیچ مرجع کاملای برای معرفی اماکن تاریخی و تفریحی و درکل گردشگری تبریز وجود نداشت. هر سرویسی هم بود فقط قطرهای رو نمایش میداد از این دریای بیکران.
در غیبت مسئولینی که عین خیالشون نبود چهخبر هست تصمیم گرفتم دانشنامهای آزاد و رایگان برای گردشگری تبریز طراحی و پیادهسازی کنم که امکان کسب اطلاعات و مشاهده تصاویر و در کنار اون تور مجازی در این اماکن رو داشته باشه. نهایتا بعد از مدتی کار در اوایل اسفند پروژه تبریزتریپ لانچ شد و هماکنون اطلاعات و تصاویر بیش از ۱۷۰ مکان گردشگری رو منتشر کرده و بیش از ۴۰ مکان هم در دست تهیه و انتشار هست. همچنین در بخش دوم سایت راهنماهای گردشگری شامل اطلاعات توصیهها و پیشنهادات، غذاها و سوغاتیها، زبان، آداب و رسوم، معرفی مشاهیر تبریز، سفرنامههای تبریز، موسیقی و رقص آذربایجانی و اطلاعات دیگری شامل هتلها، انواع نقشه و امکانات ترابری وجود داره که اطلاعات کافی و وافی برای هر گردشگری رو درخودش جمعآوری کرده.
در این پروژه دوستان زیادی به من کمک کردند و هر گوشهی وبسایت حاصل کمکهای بیدریغ کسانی هست که بدون هیچ چشمداشتی و فقط به خاطر عشق و علاقه به این شهر زمان با ارزششون رو در اختیارم قرار دادند. جا داره از تکتکشون تشکر کنم.
این شما و این تبریزتریپ، دانشنامه گردشگری تبریز
دوشنبه، ۲۳ آوریل ۲۰۱۸
راهاندازی استارتآپ شما را نابود خواهد کرد
پیتر سانده (Peter Sunde) یکی از موسسین و سخنگوی پایرتبی در توییتی گفته:
Startups are a bit like smoking in the 50s. Cool people did it, no-one talked about the cancer or the passive smoke effects.
– @brokep
و چقدر خوب توصیفکرده این شرایط رو.
دوشنبه، ۲۳ آوریل ۲۰۱۸
اطمینان از خود، شروع انجام کارهای بزرگ است
بین هیتلر، جیمز هتفیلد، مارک زاکربرگ و هر شخصی که شما به واسطه انجام کاری اسمش رو میشناسید یه ویژگی مشترک هست. اون هم چیزی نیست جز اطمینان از خود. اطمینان از اینکه چهچیزی رو میخوای و اطمینان از اینکه میخوای چیکار کنی. دوری از سستی و دودلی. رد شدن از داشتن انتخابهای زیاد. رد شدن از تفریحهای بینتیجه. رد شدن از کارهای تکراری.
دوشنبه، ۲۳ آوریل ۲۰۱۸