رستگاری
پیشنوشت: علی سخاوتی نویسنده کتاب امکان و یکی از جالبترین انسانهای کره خاکی رفته بلغارستان و تجربیات سفر و اقامت نهچندان عادیش رو به شکل پادکست با نام به راه بادیه با همکاری آرش طاهر داره منتشر میکنه. پست زیر پاسخ دوم من به یکی از سوالاتی هست که در اپیزود دوم پادکست پرسیده شد در مقابل جواب اولیه من به سوال اپیزود اول.
اولین شکهای من تو اوایل نوجوانی به خطوط ترسیمشده برای زندگیم با دوتا سوال شروع شد. «چرا؟» و «که چی؟» این سوالها موتور مغزم رو به حرکت درآوردن. هر اتفاق یا خبر یا هر نوع چیز دیگهای که وارد این موتور میشه میره زیر این چرخدندهها و خورد و خاکشیر میشه. تو هر مرحله باعث میشه یه سطح بالاتر برم و به چیزهای جدیدتر و جدیتری فکر کنم. باعث شدن با گذر از مراحل مختلف برسم به سطح اونهایی که این خطوط رو ترسیم میکنن. مدتی بیشتر گذشت و رفتم بالاتر و همین ترسیمکنندههای خطوط هم برام مزحک شدند.
بعد از مدتی دیگه چیزی نمیمونه برای وارد این موتور شدن و کمکم باعث میشه خودم دستبهکار بشم و بیشتر بگردم و کشف کنم و چیزهای جدیدی به خورد این موتور بدم تا زندگیم همچنان در جریان باشه.
مثل کتابخوندن. سفرکردن. پادکست گوشدادن. صحبتکردن با دیگران. داستان زندگی انسانها رو شنیدن. مثل تغییر محیط و مثل مهاجرت. فقط سختترین بخش کار دوران سربازی بود که محیط تو کف زنجیره ورودی بود و تنها پناه من کتاب Man’s Search for Meaning نوشته Viktor Frankl بود. شباهت محیط پادگان به اردوگاههای آشویتس باعث میشد عشقم به این کتاب بیشتر و بیشتر هم بشه.
بگذریم، مهاجرت، یکی از این تلاشهام برای تامین ورودی این موتور بود. کشور جدید، زندگی جدید، فرهنگ جدید و انسانهای جدید. شغل جدید و زندگی روتین جدید. سرگرمیهای جدید و در کل هر ثانیهای از روزهای بعد از مهاجرت به نوعی تامینکنندهی این زنجیره ورودیهاست.
مهاجرت شاید چیز ترسناکی بنظر بیاد. همونطور که واقعا ترسناک بود برای من. هزار و یک سوال و اما و اگر و اتفاقات غیرمترقبه میتونست بیافته و من رو در یه قاره دورتر از شهرم به ناکجا آباد بفرسته. اما همونطور که صمد بهرنگی میگه «همهاش که نباید ترسید، راه که بیفتیم، ترسمان می ریزد.» واقعا بعد از ۴-۵ روز همهچیز عادیِ عادی میشه و زندگی برمیگرده به همون روزمرگی که بود. فقط تم تغییر میکنه.
سهشنبه، ۲۹ می ۲۰۱۸
چطور تصاویر سهبعدی استریوگرام یا چشم مخفی رو ببینیم؟
نمیدونم از لحاظ بیولوژیکی ممکن هست که کسی مطلقا قادر به دیدن چنین تصاویری نباشه یا نه ولی اگه به هردلیلی نمیتونید این تصاویر رو ببینید کسی مثل شما که توامان برنامهنویس هم بوده دستبهکار شده و ابزاری درست کرده که تصویر سهبعدی مخفی در تصویر رو استخراج میکنه. هرچند نه بصورت کامل ولی برای رفع حسرتش از هیچچی بهتره.
سهشنبه، ۲۹ می ۲۰۱۸
چرا سایتبلاگ را به هرچیز دیگهای ترجیح میدم؟
کلمه سایتبلاگ یه جورایی اختراع خودم هست برای ترکیب وبسایت و وبلاگ. جایی برای معرفی پروژهها و کارها و راههای تماس و امثالهم و توامان جایی برای انتشار روزنوشتهها و مقالات. از این بابت که چرا سایتبلاگ بهتر از هر پلتفرم دیگهای برای هرکسی هست که احساس میکنه به جایی برای انتشار چیزی نیاز داره دلایل زیر برای من صادق هست:
مشکل اصلی دراینباره زمان هست. برای مثال جادی در این پست ۷-۸ تا کانال معرفی کرده برای انتشار انواع محتوایی که قراره بسازه. بلفرض که کل روز رو صرف تولید این محتوا کنه بازم یه چند نفر کارمند لازم هست برای مدیریت این کانالها.
در کنار اون اگه محتوای شما با سرعت بیشتری به چشم کاربران میرسه محتواهای دیگهای هم با همین سرعت بهش میرسه و درنتیجه زمانی درخور صرف نوشتهها یا محتوای شما نمیکنه.
مشکل دوم، گسستگی بیش از حد هست طوری که من برای دیدن عکسهای شما باید اول برم اینستاگرام، برای دیدن عکسهای حرفهایتر برم فلیکر، برای دیدن وضعیت حال حاضرتون برم توییتر، برای دیدن وضعیت کلیترتون برم فیسبوک و واقعا فکر میکنید کسی همچین زمانی داره برای هدردادن؟ سایتبلاگ جایی هست برای همهی اینها. دسترسی سریعتر و بهتر و مدیریت راحتتر.
مشکل سوم ایندکس نشدن و قابل جستجو نبودن پلتفرمهای دیگه هست. محتوایی که تو جایی به غیر از سایتبلاگ منتشر میکنید (مثل فیسبوک، توییتر، اینستاگرام یا تلگرام) ایندکس نمیشن و به غیر کسایی که همون لحظه دیدنش برای کس دیگهای قابل دسترس نیست. دلیل از این مهمتر؟
مشکل اصلی و مهمتر از بقیه سلب آزادی توسط این پلتفرمهاست. من تو سایتبلاگم آزادم هرطور و هر نوعی که دوست دارم مطلب و محتوا منتشر کنم و به هیچ قانون و شرایط استفادهای هم مقید نباشم. اطلاعاتم دست خودم باشه و هر موقع بخوام بیارمش پایین و هرموقع بخوام ببرمش بالا. پستها رو هر طور و هر شکلی که دوست دارم بنویسم بدون هیچ ساختار ثابتی. هرموقع بخوام ویرایششون کنم بدون اینکه یه آیکن ویرایششده بیافته ته نوشته.
معلومه که شبکههای اجتماعی بلای آسمونی هم نیستن و یه مزایایی هم دارن اما اگه هرکسی از مزایای شبکههای اجتماعی بگذره و همهچیز رو متمرکز کنه تو یکجا اولا امکان دسترسی به اون محتوا همواره فراهم هست ثانیا در زمانی که تونستید محتوایی تولید کنید دیگه دنبال کارهای عجیب غریب و استانداردسازی بر اساس قوانین اون شبکه نخواهید بود. خیلی سریع سایتبلاگتون رو باز میکنید و روی دکمه انتشار کلیک میکنید و تمام.
آن دو در بهشت دو انتخاب داشتند. شادی بدون آزادی، یا آزادی بدون شادی. انتخاب سومی در کار نبود.
– «ما» نوشتهی Yevgeny Zamyatin
دوشنبه، ۲۸ می ۲۰۱۸
تجربهای متفاوت، کنفرانس PHP استانبول ۲۰۱۸
چند روز پیش صمد بهم اطلاع داد که بزودی کنفرانس پیاچپی تو استانبول برگزار میشه و منم که دلدادهی اینطور چیزا سریع قبول کردم.
کنفرانس در طی دو روز از طرف گروه کاربران PHP استانبول تو دانشگاه صنعتی استانبول (İTÜ) برگزار میشد که تا بهحال کاردرستیشون رو چندبار اثبات کرده بودن. طوری که سال قبل خود سازنده PHP یکی از سخنرانان این رویداد بود.
روز موعود با اینکه مسافت زیادی بین محل اقامتم و دانشگاه وجود نداشت یه مقداری تاخیر داشتم و صمد رو هم منتظر گذاشتم یکم.
کنفرانس با سخنرانی Gary Hockin شروع شد و بعد از اون به دو ترک پارالل Peak Games و Insider تقسیم شد که ارائههای اولی به انگلیسی و دومی به ترکی استانبولی بود. لیست ارائهها به ترتیب زمانی:
روز اول، ترک Peak Games
Things I Wish I Knew When I Started Playing “Developer”?
What’s new in Xdebug?
Crafting Quality PHP Applications
Deep dive into Symfony 4 internals
Monitoring of Your PHP Applications
Introduction to PHP Extensions
Behat for characterization on tests
روز اول، ترک Insider
PHP Projelerinde Test, CI ve CD Süreçleri
Insider’da ayda 5 milyar Web Push bildirimini nasıl gönderiyoruz?
Temiz Kod Tasarımı
Son Trend Konteyner Teknolojileri ve Bulut Bilişim
XSS Zafiyetinin Oluşumunu Anlamak ve Tarayıcı Güvenliği
Front-end’in 1 saniyesi
روز دوم، ترک Peak Games
Testing the Untestable
Zero to Jenkins: Automatic builds + deploys
PostgreSQL is not your traditional SQL database
Don’t work for PHPCS, make PHPCS work for you
On Internationalization and Localization
Serve PHP Happily
روز اول، ترک Insider
Future Proof Frontend Coding: Decouple your dependencies
OWASP Proactive Controls
GraphQL: Yeni Nesil Uygulama Geliştirme Arayüzleri
Google Cloud ile mükemmel PHP API’leri geliştirin
PHP ile Defansif Programlama ve Statik Analiz
Bir Veri Analistinin Web Geliştirme Maceraları
همهچیز خیلی حرفهای و سطح بالا بود. اینترنت سالن سکته نمیزد و برای دسترسی بهش هم نیازی به رد شدن از هفتخوان رستم نبود. داخل دانشگاه که بیشتر شبیه یه شهرک بزرگ بود هر نوع کافه و رستورانی پیدا میشد. فقط شاید سطح فنی کنفرانس میتونست یکمی بهتر باشه. خصوصا مواردی که مرتبط با توسعه فرانتاند بود.
یکشنبه، ۲۰ می ۲۰۱۸
اختلاف طبقاتی
شنبه، ۱۹ می ۲۰۱۸
قالب جدید سایتبلاگم، Notepad
همونطور که تو نوشتههای قبلی گفتم، بعد از ترک شبکههای اجتماعی نیاز به جایی برای انتشار دیدگاهها و دلنوشتهها به طرز محسوسی افزایش پیدا میکنه و این نیاز برای من مسبب به وجود اومدن این نسخه از وبلاگم به شکل سایتبلاگ شد. آرشیو تمامی وبلاگهای سابق و پستهای شبکههای اجتماعی و دستنوشتهها به همراه تعدادی از کارها و پروژهها.
نسخه قبلی قالبی که ساخته بودم بیش از حد پیچیده شد و کلا از مسیری که براش ترسیم شده بود فراتر رفت و تبدیل به چیز عجیبغریبی شد. نتیجتاً با تغییر انتظارات و برنامهها تصمیم گرفتم نسخه دیگهای از قالب رو طراحی کنم که حال و هوای صمیمیتری داشته باشه و در این میان نیمنگاهی به اسکیومورفیسم داشتم.
نتیجه بعد از چندساعت طراحی و یک روز کدزنی شد چیزی که میبینید. بعد از یه مقدار اصلاحکردن کدش رو روی گیتهاب منتشر خواهم کرد.
پینوشت: اون موقعها که آرزوی داشتن امکانات فعلی برای طراحی و توسعهی وب رو داشتیم خلاقیت تو طرحها موج میزد. الان که همین امکانات تو دستمون هست کل طرحهامون شدن کپی با یه ساختار ثابت و این اصلا خوب نیست.
پنجشنبه، ۱۷ می ۲۰۱۸