مینیمال (۱۰) اگر در یکی از این سه حالت هستید فرار کنید
رابطه با شخص قربانی
دوستی با شخص نارسیسیت
کار در شرکت با رئیس سادیست
هر کدام از اینها برای نابودی زندگی شما کافیست. اگر درگیر یکی از اینها هستید، به احترام خودتان و سلامتی جسم و روانتان فرار کنید.
جمعه، ۵ فوریه ۲۰۲۱
چرا و چطور کتاب بخوانیم؟
اینکه کتاب و کتابخوانی ۵ هزار سال است که وجود دارد و منسوخ هم نمیشود بهخاطر یک دلیل هست: چون جواب میدهد. کتابخواندن باعث میشود بیشتر بدانید، بیشتر بفهمید، بهتر تصمیم بگیرید و بهتر زندگی کنید. کتابخواندن چیزی هست که هر کسی دوست دارد بیشتر انجام دهد. اگر کلا کتابی نمیخوانید دوست دارید چندتایی بخوانید. اگر چندتایی میخوانید دوست دارید خیلی بیشتر بخوانید و اگر خیلی زیاد کتاب میخوانید بخاطر هزاران کتاب خوب که وقت ندارید بخوانید حسرت میخورید.
پیش از این نوشته بخوانید: چطور وقت کتابخواندن پیدا کنیم؟
برای ایجاد زمان مطالعه، برای زندگیتان برنامهریزی کنید. اگر نه هم مهم نیست، ادامهی این نوشته را بخوانید.
نکته کلیدی (حداقل برای من) هنگام کتابخواندن این است که خودتان را بزرگتر از آن کتاب تصور کنید. به عبارتی، اجازه ندهید عنوان یا حجم کتاب باعث خودکوچکبینی شما شود. این رویکرد باعث میشود مانع ذهنی مقاومت در برابر خواندن هرچیزی از شما رانده شود. همانطور که اگر کتاب اول دبستان را در دست بگیرید خواندن کل آن چند دقیقه بیشتر زمانتان را نمیگیرد، هر کتاب دیگری در صورتی که با همین رویکرد به آن نزدیک شوید چند روز بیشتر زمانتان را نخواهد گرفت. البته باید دقت داشته باشید که زیادهروی در این رویکرد باعث نشود خودتان را علامهدهر بدانید و نوشتههای کتاب را کوچک بشمارید.
شیوه کتابخوانی ما از دوران مدرسه تغییر نکرده است. تصور عمومی این است که باید کل سطرهای هر کتابی که در دست گرفتید را بخوانید و حتی کامل حفظش کنید. این رویکرد به شدت اشتباه و یادگار دوران تحصیل هست. شیوهی درست این است که فهرست مطالب را بخوانید و صفحاتی که بیشتر به درد شما میخورد را ابتدا بخوانید. سپس سایر بخشهایی که ممکن است مکمل آن بخشها باشد را بخوانید و بپذیرید که قرار نیست هیچ جملهای از کتاب را حفظ باشید یا بیاد بیاورید. صرف خواندن روزنامهوار هر کتابی تاثیرش را روی نحوه تفکر شما خواهد گذاشت.
برویم سراغ انگلیسی. ایدهآلترین گزینه این است که انگلیسی یاد بگیرید. یا اگر تا جایی بلد هستید شجاعت این را به خودتان بدهید که کتابهای انگلیسی بخوانید و کتابهای صوتی انگلیسی گوش کنید. لازم به ذکر نیست که چه دنیای بینهایتی بهرویتان باز خواهد شد.
بعد میرسیم به منابع. تقریبا هر کتابی که اندک ارزشی برای خواندن داشته باشد روی Libgen پیدا میشود. هرچند برای شروع بهتر است که از Blinkist شروع کنید. هر کتاب طولانی و خستهکنندهای را در ۱۵ دقیقه خلاصه کردهاند و نکات مهماش را برایتان تعریف میکنند. این یک مورد رایگان نیست ولی بعنوان کسی که گرانترین چیز غیر فیزیکی که خریدهام اشتراک یکسالهی این سرویس هست تضمین میکنم که پشیمان نمیشوید. سایر کتابهای PDFـی که از اینور و آنور دانلود کردهاید را میتوانید به ابزارهایی مثل Natural Reader و Speechfy به صوت تبدیل کنید البته به شرطی که نسخهی با کیفیت و بهترش را در AudioBookBay پیدا نکنید. در صورتی که بازهم محتوای موردنظرتان را پیدا نکردید کتابهای صوتی Audible و کتابهای فیزیکی/دیجیتالی آمازون مقصد نهایی شماست.
درمورد کتابهای فارسی اگر دنبال دردسر نیستید بهترین گزینه برای کتابهای متنی و صوتی همان فیدیبو و دوستانش هست. بیشتر مواقع تخفیف دارند و قیمتشان هم معقول هست.
حالا آموزش اینکه چطور کتاب بخوانید:
ابتدا لباس مناسب پیادهروی طولانی بپوشید. کتاب مورد نظر را به گوشیتان انتقال داده و هندزفریتان را درون گوشهایتان قرار دهید. دکمه پخش را بزنید و شروع به راهرفتن کنید.
جمعه، ۵ فوریه ۲۰۲۱
راهنمای مردن و زندگی پس از آن، یا چه کنیم که هر روزمان یک غنیمت با ارزش شود؟
یک فرد اعدامی را تصور کنید که فردا ۵ صبح حکمش اجرا خواهد شد. او چطور به زندگی نگاه میکند؟ دوست دارد چه کارهایی انجام دهد؟ چه چیزهایی برایش مهم هستند و چه چیزهایی کوچکترین ارزشی ندارند؟ نذر/آرزو میکند که اگر از طناب دار نجات پیدا کند چطور زندگی کند؟
شاید (قطعا) شما هم بعضا فکر میکنید زندگیتان خستهکننده شده. از همهچیز و همهکس شاکی هستید و حجم وصف ناپذیری از خشم و ناامیدی تمام سلولهایتان را پر کرده است. خودتان را محکوم به تحمل دردهایی میدانید که هیچ راه فراری از آنها ندارید. دهها تعهد و مسولیت سرتاسر ساعات بیداری و خوابتان را پر کرده است. مجبورید به هزاران چیز فکر کنید و برایشان تصمیم بگیرید یا به نحوی در مسیرشان هدایتشان کنید. صبحها که بیدار میشوید طعم تلخ دهنتان و زندگیتان باهمدیگر مسابقه میدهند. شبها از سردرد خوابتان نمیبرد. هیچکس دوست ندارد جای شما باشد. در یک جمله، زندگیتان مفت نمیارزد.
اگر همهی یا بخشی از اینها شامل شما هم میشود، برایتان خبر خوبی دارم. من راهکار رهایی شما را میدانم. میدانم که چه کنید که از لحظهی بیداری تا لحظهی خواب برای تکتک لحظاتتان شکرگذار/قدردان باشید و از تکتک لحظاتتان لذت ببرید.
تحمل خواندن ادامهی متن را ندارید؟ باشد. همین حالا میگویم: شما باید بمیرید.
اجازه بدهید شما را با مسیری که من را به این نتیجه رساند آشنا کنم.
اینروزها خودم را مثل یک اعدامی که نجات پیدا کرده میبینم. اینکه امروز میتوانم مثل یک اعدامی نجاتیافته فکر کنم و زندگی کنم را هم مدیون اتفاقی هستم که ماهها پیش افتاد.
حقیقتش از همان اوایل میخواستم درموردش بنویسم ولی شجاعت لازم برای حرف زدن در اینباره را نداشتم. حس نفرت و درماندگی از بلایی که به سرم آمده بود هم قاطی دلایل دیگر شده بود که در موردش حرف نزنم. جدا از آن آنچه میخواستم بگویم با آنچه که ممکن بود برای شمای خواننده مفید باشد کیلومترها فاصله داشت. من میخواستم از آزادیام و حس شادی آن بگویم ولی مطمئن بودم که چنین چیزی برای کسی مهم نیست. ولی حالا تاثیر آن اتفاق در زندگی من چیزیست که هم نوشتنش برای من دلچسب است و هم خواندنش برای خواننده.
ماهها قبل درگیر رابطهای سیار مخرب و ویرانگر بودم که طناب دار محسوب میشد. رابطهای که از لحظهی پیدایشش (و ماهها قبل از آن) زندگی من را بهم ریخت و تا لحظات آخرش اسباب استرس و اضطراب و ناراحتی و سایرچیزهایی که در ابتدای نوشته گفتم بود. یا خود رابطه باعث آنچیزها بود یا شروعکننده چیزی که تاثیرش آن نتیجهها را داشت. هر ثانیهای که میگذشت سفتتر و سفتتر میشد و باور کنید یا نه، حسم دقیقا شبیه یک اعدامی بود که هیچ چیزی جز اجرای قریبالقوع حکمش متصور نبود. مشکل این بود که طرف دیگر رابطهام امپاتی نداشت. و به طبع آن هیچ ایدهای در مورد زجرکشیدن دیگران نداشت و محض تفریح خودش هم که شده تمایلی به توقف کارهایی که دیگران را عذاب میداد نداشت. و طبعا من بعنوان اولین شخص زندگی او، اولین هدف این شکنجههای روانی تمامنشدنی بودم.
نقطه عطف آزادی من صحبتهای یک دوست و استدلالهایش بود که باعث شد طور دیگری به همهچیز این رابطه نگاه و حماقتی که در جریان بود را شناسایی کنم و در نهایت هم نابودش کنم. در این بخش چیز زیادی برای گفتن وجود ندارد. برای هرکسی چیز متفاوتیست و اینجا هم قرار نیست درمورد «چطور از شر رابطهی ویرانگرمان خلاص شویم؟» بنویسم. مهم این است که من مثل یک اعدامی که عفو شده یا فرار کرده شانس زندگی دوباره پیدا کردم و درست مثل یک اعدامی توانستم به چیزهایی فکر کنم و به چیزهایی ارزش دهم که قبل از آن برایمان گنگ و مات بودند. یا شاید مثل جاچا۱ بعد از مبارزهاش با چند گرگ و زندهماندنش فهمید که خانهنشینی خیلی بیشتر از قهرمانبازی میارزد.
شاید بتوان اسمش را دیتاکس زندگی گذاشت. درست مثل دیتاکس دوپامین. تخلیه ذهن و جسم از لذتهای اشباعشدهی مصنوعی و غیرواقعی و استراحتدادن به آن و اجازه مجدد دادن به خودت برای بازتعریف همهچیز و بعد از برنامهریزی برای زندگی به شیوه سریع و درستش.
درحال گوش دادن به «قهوه برای یک نفر» از Dennis Kuo
۱. جاچا اسم سگ پدربزرگم بود که در درگیری با چند گرگ به شدت زخمی شد و بعد از بهبودیاش تا آخر عمر از خانهی پدربزرگم بیرون نرفت.
مرتبط:
چطور خودم رو بکشم؟
همین حالا لیستهای انتظارتان را تخلیه کنید
دوشنبه، ۱ فوریه ۲۰۲۱
مینیمال (۹) چطور خیلی سریع حس بهتری داشته باشیم؟
نوشیدن دو شات اسپرسو، شکلات تلخ، موسیقی بدون کلام، صحبت با کسی که شما را تحت تاثیر قرار میدهد. پیادهروی بدون هدف بهجهت خستهکردن جسم و ذهن. مدیتیشن. دوش گرفتن با آب داغ یا خیلی سرد. تغییر بوی محیط با ادکلن ناآشنا.
یکشنبه، ۲۴ ژانویه ۲۰۲۱
چطور برای زندگی برنامهریزی کنیم؟ راهکاری ساده و سریع برای رسیدن به اهدافتان
یک محیط ساکت و آرام پیدا کنید. تمرکز کنید و:
به این سوال به صورت لیست پاسخ دهید: من چه چیز میخواهم؟
در مقابل هر گزینه اینکه چرا این چیز را میخواهید و چه چیزی مانع رسیدن شما به این چیز هست را بصورت جداگانه بنویسید.
یکبار دیگر به علل چیزهایی که میخواهید فکر کنید. مطمئن شوید که این علل واقعی هستند.
به سوال دوم هم بصورت لیست پاسخ دهید: چرا این موانع مانع رسیدن شما به چیزهایی که میخواهید میشوند؟
در مقابل هر مانع، علت وجود این مانع را بنویسید. به احتمال زیاد علل مشترکی باعث بوجود آمدن این موانع شدهاند. این علتها را تجمیع کنید.
به سوال سوم پاسخ دهید: چطور میتوانید این علل را برطرف کنید؟
راهکارهایتان را بصورت لیست بنویسید و برای انجام راهکارها زمان خالی پیدا کنید. شروع به انجام راهکاریتان بکنید. بعد از رفع موانع ساعات روزانهتان را تقسیم کنید و هر روز قسمتی از چیزهایی که برای رسیدن به اهدافتان لازم است را انجام دهید.
فقط داناترينها و احمقترينها نمیتوانند خودشان را تغيير دهند.
– کنفوسیوس (فیلسوف چینی)
یکشنبه، ۲۴ ژانویه ۲۰۲۱
پیشنهاد ۲۱ کتاب برای مطالعه در ۲۰۲۱
پیشنوشت: چطور فرصت کردم کتاب بخوانم؟
این کتابها برای کسانی که علاقهمند به کارآفرینی هستند مفیدتر هست ولی خواندنشان برای هرکسی خالی از لطف و مزایا نیست.
- کتاب The Black Swan از Nassim Nicholas Taleb
قوی سیاه، نسیم نیکولاس طالب
چطور برای مواجهه با احتمالات نامحتمل (عموما منفی) آماده شویم؟ - کتاب Unlearn از Barry O’Reilly
فراموشی، بری ارایلی
برای دستیابی به نتایج فوقالعاده، موفقیتهای سابق را فراموش کنید. مرتبط: در باب آنلرن - کتاب ReWork از David Heinemeier Hansson و Jason Fried
بازنگری از جیسون فراید و دیوید هینمیر
بازنگری در پیشدانستههای مرتبط با کسبوکار - کتاب Remote از David Heinemeier Hansson و Jason Fried
ریموت از جیسون فراید و دیوید هینمیر
چرا دیگر به شرکت فیزیکی نیاز ندارید؟ (این کتاب سالها قبل از پاندمی کرونا نوشت شده) - کتاب Never Get a “Real” Job از Scott Gerber
هیچوقت کار واقعی پیدا نکنید از اسکات گربر
چطور از شر رئیستان خلاص شوید، کسبوکار خودتان را راه بیاندازید و ورشکست هم نشوید - کتاب The Worst Business Model in the World از Danny Schuman
بدترین مدل کسبوکار از دنی شومان
نوع جدیدی از راهنما برای نوع جدیدی از کارآفرینان - کتاب The Freaks Shall Inherit the Earth از Chris Brogan
دیوانگان زمین را به ارث میبرند از کریس بروگان
راهنمای کارآفرینی برای خلوچلها و ناسازگارها و سلطهگرها - کتاب EntreLeadership از Dave Ramsey
میانکارآفرینی از دیو رمزی
حکمتهای عملی کسبوکار از ۲۰ سال تجربهی خط مقدم - کتاب Predictable Success از Les McKeown
موفقیت قابلپیشبنی از لس مککیون
رساندن کسبوکارتان به خط رشد و نگهداشتنش در همانجا - کتاب How to Have a Happy Hustle از Bec Evans
چطور تکاپوی شادی داشته باشیم از بک ایوانز
راهنمای کامل عملی کردن ایدههای شما - کتاب The Happiness Project از Gretchen Rubin
پروژه خوشبختی از گرچن رابین
نتایج یکسال تحقیق و جستجوی خوشبختی در زندگی روزمره - کتاب 10 Days to Faster Reading از Abby Marks-Beale
۱۰ روز تا خواندن سریعتر از ابی مارکسبیل
چطور خیلی سریع کتاب و مجله و روزنامهها را بخوانید و آنچه خواندهاید را هم به یاد بیاورید.
اگر فرصت خواندن این کتاب را ندارید تماشای این راهنمای تندخوانی از مارک منسون هم کارتان را راه میاندازد. - کتاب 168 Hours از Laura Vanderkam
۱۶۸ ساعت از لورا وندرکام
مدیریت زمان: شما بیشتر از آنچه فکر میکنید زمان دارید. مرتبط: سرم شلوغ نیست، فقط بیشعورم - کتاب Hooked از Nir Eyal
قلاب از نیر ایال
چطور محصولات اعتیادآور بسازیم؟ - کتاب Atomic Habits از James Clear
عادات اتمی از جیمز کلیر
یک راه ساده و ثابتشده برای ساخت عادات خوب و ترک عادات بد. به شدت توصیهش میکنم. - کتاب Contagious از Jonah Berger
همهگیری از جوناح برگر
چرا بعضی ایدهها اصطلاحا «میگیرند؟» - کتاب Business Model Generation از Alexander Osterwalder و Yves Pigneur
ساخت مدل کسبوکار از الكساندر استروالدر و ایو پیگنور
راهنمایی برای کارآفرینان متفاوت - کتاب The Four Steps to the Epiphany از Steve Blank
چهار قدم تا رستگاری از استیو بلنک
استراتژی خوب برای موفقیت محصول - کتاب The Lean Startup از Eric Ries
استارتآپ ناب از اریک ریس
چگونه کارآفرینان امروزی از نوآوری مداوم برای ایجاد کسبوکارهای موفق استفاده میکنند. - کتاب The Mom Test از Rob Fitzpatrick
تست مامان از راب فیتزپاتریک
چطور از موفقیت ایدهمان مطمئن شویم وقتی هرکسی به ما دروغ میگوید. - کتاب The Entrepreneurial Bible to Venture Capital از Andrew Romans
راهنمای مقدس کارآفرینی از اندرو رومنز
رازهایی از رهبران موفق استارتآپها
و البته از آنجایی که هیچ بقالی نمیگوید ماستم ترش است:
کتاب هرچهکه میخواهی (Anything you want) از درک سیورز
۴۰ درس برای نوع جدیدی از کارآفرینی
شنبه، ۹ ژانویه ۲۰۲۱