نوشتهی سابق راهنمایی بود برای رهایی از چنین حسی، بعلت ازدیاد کامنتها و ایمیلها و عدم توانایی در پاسخگویی حذف شد. اگر از گوگل به این صفحه رسیدید نوشتههای زیر کمکتان میکند:
پیشنوشت:
– تمام کردن این پست سه ماه طول کشید. درواقع ارادهای برای تمام کردنش وجود نداشت ولی خودکشی ناموفق دوست صمیمیم باعث شد عزمم رو جزم کنم برای نوشتن و تمام کردنش. امیدوارم به درد شمایی که از گوگل به این صفحه رسیدهاید هم بخورد و بتوانید با موفقیت خودتان را بکشید.
جهت ابهامزدایی، این نوشته دعوت و راهنمایی برای خودکشی جسمی نیست ولی اگر با این ایده این پست را میخوانید ممکن است کمکتان کند.
خودکشی مرحله نهایی افسردگی هست. افسردگی وقتی بهوجود میآید که وضع موجود دیگر قابل تحمل نیست و وضع موجود از چیزهایی بوجود میآید که شما میخواهید ولی نمیتوانید به آنها برسید یا آنها را بدست آوردید.
در این شرایط اولین (یا کمی بعد از اولین) فکری که به ذهن هر کسی میآید خودکشیست. قطع ارتباط دائمی با دنیا و خودتان. خاموشی مطلق هرچیزی که درحال حاضر میشناسید.

خودکشی
خودکشی انواع مختلفی دارد:
– خودکشی مجازی، قطع ارتباط با تمامی شبکههای مجازی و حذف خودتان از اینترنت.
– خودکشی عاطفی، پایان رابطهی مخرب به نفع یک یا هردو طرف رابطه.
– خودکشی مالی، توقف تلاش برای رویه درآمدزایی آب باریکهای و پایان تلاش برای حرکت در مسیری که دولت یا گذشتگان (به شکل عرف) برایتان تعریف کردهآند.
– و البته خودکشی جسمی که یکی از انتخابهاست ولی بعد از انجام گزینههای قبلی و مراجعه به روانپزشک.
خودکشی در ابعاد زمانی هم متفاوت هست:
– خودکشی ماضی، مناسب برای افرادی که در گذشته گیر کردهاند.
– خودکشی مضارع، مناسب برای افرادی که فقط برای آینده زندگی میکنند.
– خودکشی حال، مناسب برای افرادی که گذشته و آینده را ول کردهاند و فقط درگیر همین لحظه و همین الان هستند.
اگر بخواهم این نوع از افراد را به نسبت تمرکزشان بر زندگی با نمودار نشان دهم همچین چیزی خواهد شد:
– نمودار قرمز برای افرادی که در گذشته گیرکردهاند.
– نمودار زرد (که به رنگ خردلی نشان داده شده) برای افرادی که همهچیز را ول کردهاند و چسبیدهاند به آینده.
– نمودار نارنجی برای افرادی که نه گذشته برایشان مهم است و نه آینده. چسبیدهاند به الان.
– و درنهایت نمودار آبی که بنظرم تعادل ایدهآلی دارد. با گوشه چشمی به آیندهی نزدیک و ممکن و همچنین توجه به درسهای گذشتهی نهچندان دور، تمرکز بر حال.

نمودار تمرکز-زمان
شما برای رهایی از وضعیتی که در آن گیر کردهاید چارهای ندارید جز خودکشی. جز اینکه خود گیرکرده در گذشتهتان را زیر آب خفه کنید چارهای ندارید. هیچراهی جز اینکه خود آیندهنگرتان روی صندلی برقی ببندید و جزغالهاش کنید ندارید. بگذارید تاوان بهتباهی کشاندن حال و آیندهتان را بدهد. چارهای جز حلقآویزکردن خودتان که چنان درگیر لحظه است که ۱۰ ثانیه بعد کوچکترین اهمیتی برایش ندارد نیست.
فقط بعد از این خودکشیهاست که خود واقعی شما مجال نفسکشیدن پیدا خواهد کرد.
برای خودکشی بهتر و بدوندرد، برای خودتون دلایل کافی برای به سیم آخر زدن پیدا کنید و به سیم آخر بزنید. با خود واقعیتان صلح کنید و تلاش کنید مشکلاتتون را حل کنید و اونهایی که حل نمیشوند رو از خیرشون بگذرید و ول کنید و رد بشوید و شعبدهبازی کنید و موفق شوید و از زندگی لذت ببرید و این آهنگ رو گوش بدید و سخت نگیرید.
اگر فکر میکنید این نوشته چرتوپرت هست این کلیپ قطعا کمکتان میکند:
اگر دلتان خواست با کسی درمورد شرایطتان حرف بزنید میتوانید به دهها نفری که من رو لایق همصحبتی دانستند ملحق شوید. من قضاوتتان نمیکنم و از شنیدن داستان زندگیتان لذت میبرم. صفحه ارتباط رو ببینید.
و در آخر:
انسان فقط با تجربهی درد و رنج به اوج عظمت میرسد.
ناپاکها آنانند که گزندی ندیدهاند، نسوختهاند، خونشان ریختهنشده، دریده نشدهاند. ارزشی درون خود ندارند و جایی در این دنیا ندارند. آنان خفتهاند. شادمان باش که شکستگان بیش از همه تکامل یافتهاند.
مرتبط:
– در باب آنلرن
– چرا و چطور با «خودمان» آشتی کنیم؟
بروزشده در یکشنبه، ۱۳۹۹٫۰۹٫۳۰
من جرعت خودکشی ندارم 🥺🙂ولی دارم زجر میکشم
هیچ کس حال دلمو نفهمید
از خودم از دور و بریام از این دنیا خسته شدم بخدا
فقد من یه نفر میخوام حرفمو بفهمه درکم کنه
منتظرم تا کسی خونه نباشه …. تیغ میارم دستمو پاره میکنم ولی نمیمیرممممممم