چنین گفت استاد (۱)
عصر یک روز شهریوری که در اسکله بشیکتاش قدم میزدم برای استراحت روی نیمکت نشستم و به دریا خیره شدم. مدتی بعد پیرمردی آمد و اجازه خواست که بشیند. با اشاره سرم گفتم که موردی ندارد. لباسهای تمیز و موی مرتبش او را از همسن و سالهایش متمایز میکرد. هرچند سناش هم زیاد نبود. حداکثر ۶۰ یا ۷۰.
با گوشه چشمش نیمنگاهی به من انداخت و اسمم را پرسید. گفتم. همچنین گفتم اینجا نشستهام و از منظره لذت میبرم. سرش را تکان داد. گفت من هم استاد هستم.
پوزخند محوی زدم و به آرامی گفتم استاد؟ حتما استاد دانشگاه یا هنری چیزی هستید.
سرش را به نشانه رد بالا برد.
نه، استاد دانشگاه و هنر و غیره نیستم.
پس چرا استاد صدایتان میزنند؟
حرفی نزد.
اهل کجایی؟
شما هنوز به سوال من جواب ندادهاید.
بگو، حالا جوابت را هم بعدا میدهم.
تبریز.
اینجا چه میکنی؟
کار و هر ازگاهی زندگی.
دیگر؟
فکر.
به چه؟
ترکیبی از گذشته و حال و آینده و واقعیت و رویا.
نتیجهای هم دارد؟
الزاما نه، شبیه نوعی سرگرمیست. از این سر دنیا وارد میشوم و از سر دیگرش بیرون میآیم. کسی نمیتواند کوچکترین مزاحمتی برایم ایجاد کند. درون دنیای خودم هستم و خودم.
پیرمرد لبخندی میزند و سری تکان میدهد.
چند لحظهای به سکوت میگذرد. صدای موج آب که به سکوی اسکله میخورد تمرکز چشمانم را به خودش جلب میکند.
پیرمرد در دستانش یک سیمیت نصفه دارد. هرازگاهی تکهای از آن را میکند و به روی زمین میاندازد. مطمئن نیستم نصفش را خوردهاست یا آن را هم قبلا به زمین انداخته. لابد برای کبوترها میاندزاد. ولی الان که کبوتری نیست. هوای خنک به صورتم میخورد و چشمانم را میبندم.
Death does not concern us, because as long as we exist, death is not here. And when it does come, we no longer exist.
– Epicurus
(ادامه دارد)
شنبه، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۰
آموزش سریع LaTex
پیشنوشت: این نوشته یک متن آموزشی سریع در مورد ابزار یا مفهومی خاص هست. چیزهایی که در پایین میخوانید عصاره اصلی چیزی هست که باید سریعا یاد بگیرید برای استفاده از این ابزار یا مفهوم. این سری نوشتهها رو با نام WTF Course منتشر میکنم.
لاتک (LaTex) (با تلفظ دقیق لتخ) سیستم آمادهسازی اسناد (بطور دقیقتر مقالات علمی) بر اساس تک (Tex) هست که توسط لزلی لمپورت در سال ۱۹۸۴ نوشتهشده است. Tex نیز در سال ۱۹۷۸ توسط دونالد نیوت نوشته شده. خود Tex بر اساس troff پیادهسازی شده که در سال ۱۹۷۱ توسط جو اوسانا نوشتهشده شدهاست. لاتک در کنار تک به مسابه Bootstrap در کنار HTMl هست. لاتک ساختهشده تا نویسنده بجای صرف وقت روی ظاهر سند، بر روی محتوای سند تمرکز کند.
لاتک زمانی ساختهشده که نرمافزارهای پردازش متن مثل Word وجود نداشتند. اساتید و محققین دانشگاهها برای نوشتن مقالات و اسنادشان از تک و بعدها لاتک استفاده میکردند و هنوز هم میکنند. چیزی که لاتک را تا به امروز زنده نگه داشته سرعت افسانهای آن در پیادهسازی متون با ساختار مشخص (مثل فهرست و فرمولبندی) هست. که البته برای بدست آوردن این سرعت باید زمان مشخصی رو صرف یادگیری نحوه نوشتن اسناد لاتک بکنید. برای بسیاری LaTex یک سرمایهگذاری زمانی محسوب میشود. صرف چند ساعت امروز از صرف روزها در آینده جلوگیری خواهد کرد.
شنبه، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۰
درک اصطلاحات بومیسازی (l10n)، بینالمللیسازی (i18n) و چند اصطلاح دیگر
هر زما که میخواهید دادههای قالببندی و پشتیبانی چندزبانه را بر اساس منطقه/محلی آنها پیادهسازی کنید در نهایت با این دو اصطلاح i18n و l10n مواجه میشوید، حتی گاهی ممکن است اصطلاحاتی مانند G11n یا Globalization (جهانیسازی) را دیدهباشید. در این نوشته سعی میکنم تعریف و تفاوت این اصطلاحات رو توضیح بدم.
G11n یا Globalization (جهانیسازی)
این اصطلاح زمانی وارد کار میشود که یک شرکت بخواهد بازار خود را خارج از مکان محلی خود گسترش دهد و به یک بازار جهانی منتقل شود. جهانیسازی به طور خلاصه کلمهایست که برای توصیف روند وارد کردن i18n و l10n به محصول شما استفاده میشود.
در صورتی که کسبوکاری مایل است محصول خود را در سطح بازار جهانی گسترش دهد اولین قدم جهانیسازی آن است. ساخت محصول در فضای جهانی کار سادهای نیست، بلکه باید با زمان کافی برنامهریزی شده و اقدامات لازم را برای اطمینان از پشتیبانی آن از تمامی زمینههای اشارهشده انجام دهید.
L10n یا Localization (بومیسازی)
اصطلاح بومیسازی به معنای منطبقسازی یک محصول در فرهنگ و زبان یک کشور/منطقه خاص میباشد. بومیسازی یک محصول شامل ترجمه زبان، قالببندی اعداد، قالبهای تاریخ، ارز، ظاهر و احساس و غیره است، ترجمه نقش اصلی را بازی میکند و اجرای آن آسان نیست، عمدتا به مترجمهای حرفهای بومی آن مطقه خارجی واگذار میشود.
I18n یا Internationalization (بینالمللیسازی)
بین المللیسازی فرآیندی در طراحی و توسعه محصول است تا بتواند بدون وابستگی مهندسی به راحتی در بازارهای هدف مختلف بومیسازی شود.
به عنوان مثال ، تصمیم گیری در مورد Encoding متون در پایگاه داده خود با استانداردهای Unicode مثل utf-8 به جای latin-1 یا Arabic و یا ذخیره و نمایش TimeStamp در مناطق زمانی مختلف.
S13n یا Standardization (استانداردسازی)
این اصطلاح به معنی فرآیند پیادهسازی و تدوین استانداردهای فنی براساس اجماع طرفهای مختلف است که شامل شرکتها، کاربران، گروههای علاقهمند، سازمانهای استاندارد و دولتهاست.
اطلاعات بیشتر در اسناد اپل.
شنبه، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۰
چطور قدم بزنیم؟
قدمزدن از آنچیزهاییست که هر بنیبشری به آن نیاز دارد. برای برخی این نیاز پنهان است. از وجودش اطلاع ندارند. در نتیجه به درستی هم به آن جواب نمیدهند یا برطرفش نمیکنند. مثل وقتی که احساس میکنی باید قضای حاجت کنی ولی در حقیقت اعصاب ماتحتت بخاطر نشستن روی جسم سرد (در اینجا صندلی فلزی پارک) بهم ریختهاند. آنچه که حس میکنی با آنچه که برای رفعش انجام میدهی زمین تا آسمان فرق دارد. برای رفع این مشکل باید روی چیز گرمی بنشینی. برای رفع چیزهایی هم باید قدم بزنی.
قدمزدن در مرحله اول به زمان نیاز دارد. البته اگر چیزهایی مثل اینستاگرام یا توییتر یا دوستدختر روانیات اجازه بدهد. گرچه، درست مثل همان احساس قضای حاجت، سروکلهزدن با هیچکدام از اینها مشکلت را حل نخواهد کرد. باید وقتش را پیدا کنی یا بسازی و راه بروی.
مرحله بعد به دو چیز تقسیم میشود. اینکه آیا چیزی داری درموردش فکر کنی یا نداری. اگر نداری، پادکست و کتاب صوتی به شدت کارت را راه میاندازد. یکهو به خود میآیی و میبینی رسیدهای به میدان اصلی شهر.
اما، وقتی چیزی داری که به آن فکر کنی اوضاع کمی فرق میکند. هرگونه صوتی حتی زنگ زدن گوشیات جلوی قدمزدنت را میگیرد. در نتیجه بدون هندزفری و از جای خلوتتر شهر شروع میکنی و تا به خودت بیایی رسیدهای آن سر شهر. بیشتر وقتها احساس میکنی کافی نیست و دوباره از آن سر شهر میآیی این سر شهر. این سر شهر که میرسی بیشتر فکر میکنی. به هرچه که تو را مجبور کرده راه بروی. راه بروی و سرمای هوا به صورتت بخورد بلکه کمی از حرارت درونیات کاسته شود.
جمعه، ۱۳ نوامبر ۲۰۲۰
آپاندیسشناسی
آپاندیس عضوی از بدن هست که وستیجال محسوب میشود. وستیجال یعنی چیزی که قبلا به درد میخورد ولی الان نه. مثل لباسی که قبلا اندازهات بود و دیگر نمیشود. یا باید دورش بیاندازی یا بدهی کسی دیگر استفادهاش کند. یا مثل نفتفروشی در زمستان.
در زندگی هم چیزهای زیادی با گذشت زمان وستیجال محسوب میشوند. یک رابطه، یک دوستی، یک شهر، یک کشور، یک سرگرمی، یک روزمرگی. وقتی چیزی زمانی بدرد میخورد الزاما امروز هم بدرد نمیخورد. بعضی وقتا قبل از اینکه مثل آپاندیس دردش نفستان را ببرد خودتان پیدایش کنید و ببریدش و دورش بیاندازید.
پینوشت:
۱۶ مرداد ۱۳۹۹ بعد از دو روز سخت و دردناک عمل آپاندیس انجام دادم. شدیدترین دردی بود که تا بهحال تحمل کردم. نصیب دشمن آدم نشود.
مرتبط:
تنها کلید واقعی برای حل تمامی مشکلات بشریت
پنجشنبه، ۱۲ نوامبر ۲۰۲۰
زبان آنتولوژی یا هستیشناسی وب
کنسرسیوم وب جهانی در نوامبر 2002، زبان OWL را به عنوان زبان نشانهگذاری معنایی به منظور انتشار و تسهیم هستیشناسیهای وب پیشنهاد کرد. این زبان بر مبنای RDF و برگرفته از DAML+OIL است. OWL یکی از زبانهای نشانهگذاری معنایی است که با تعریف کلاسها، نمونهها و روابط به طور واضح و رسمی در توسعه و ساخت هستیشناسیها به کار میرود. OWL نسبت به XML، RDF و RDFS امکانات بیشتری برای بیان مفاهیم و معانی دارد و به دلیل قابلیت نمایش محتوای میانکنشپذیر رایانهها در وب، برتر از سایر زبانها است. این زبان دارای سه زبان فرعی OWL Lite، OWL DL و OWL Full است که هر یک ویژگیهای خاص خود را دارند و برای گروه خاصی از کاربران طراحی شدهاند.
آنتولوژی ریشهای لاتین دارد، از دو واژه (آنتو) به معنی هستی و (لوجیا) به معنی شناخت و مطالعه به وجود آمده است و درکل به معنی هستیشناسی یا شناخت هستی است. قسمت نخستین این ترکیب، اشاره به هستی و قسمت دوم آن، همان شناخت فردی است که انسان یونانی درصدد دستیابی به آن بوده است بنابراین، یونانیان با آنتولوژی، قصد شناخت جهان را داشتند و به همین دلیل آنتولوژی را هستیشناسی میگویند. ازاینرو معنی و مفهوم واژه آنتولوژی که از انجمن هوش مصنوعی گرفتهشده است، معنای صریح وب معنایی را تشریح میکند. آنتولوژی تعاریف، طبقهبندی فراگیر و جامع اشیاء و ارتباطات میان آنها را در تمام عالم هستی معرفی میکند که درواقع برآمده از مفاهیم و ایدههای قدیمیتر و ژرفتر آن در فلسفه است. تعریف اصلی آنتولوژیها که امروزه معنای حقیقی خود را به دست آوردهاند، توسط توماس گروبر انجامشده است او عقیده دارد که آنتولوژی یک مشخصه رسمی و یک موجودیت از ادراک و مفهوم است، مشخصه یک آنتولوژی از تشریح رسمی مجموعه عبارات و ارتباطات میان آنها که با یکزبان خاص و در یک فایل که برای رایانهها نیز قابلفهم باشد، به دست میآید.
زبان هستیشناسی وب یا آوُل (جغد) (Web Ontology Language – OWL) یک زبان نشانهگذاریست که جهت نشر و تبادل دانش در فضای اینترنت در دامنه وب معنایی توسط Mike Dean و Guus Schreiber در سال ۲۰۰۲ ساخته شد. هستیشناسی هم نام شاخهای از فلسفه و هم بخشی است از علوم کامپیوتریست که با رشدی سریع در حال پیدایش و گسترش است. نسخه دوم در ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹ منتشر شد.
OWL به عنوان ابزاری برای مدل کردن دانش مربوط به یک حوزهٔ خاص به کار میرود. تمام دانش موجود در آن حوزه، به صورت خانوادهای از مفاهیم وابسته مدلسازی میشوند که میان آنها روابط شمول برقرار است. به عبارت دیگر کل اطلاعات مزبور به صورت درختی سلسله مراتبی مدل میشود که هر چه در آن پایینتر میرویم، با مفاهیم تخصصیتر آن حوزه مواجه میشویم.
هستیشناسیهای آول (OWL) را میشود در سه نوع (زیرزبان) به شرح زیر طبقهبندی نمود. صفت اصلی جداکننده در هر یک از این انواع بیانگری آن است.
- آوُل-لایت دارای کمترین بیانگری نسبت به دو زیرزبان دیگر است.\
- آوُل-دیال بیانآوری مابین دو نوع آوُل-لایت و آوُل کامل را در خود دارد.
- آوُل کامل حداکثر بیانگری را داراست.
دریافت نسخه بهینهشدهی OWL Web Ontology Language Guide
مرجع کامل و اطلاعات بیشتر در کنسرسیوم جهانی وب
پنجشنبه، ۱۵ اکتبر ۲۰۲۰