مینیمال (۸) پاییز و چیزی بهنام حس شهریوری
شهریور که میرسد حس شیرین و عجیبی تمام وجودم را میگیرد. هیچ اسمی برایش ندارم برای همین حس شهریوری خطابش میکنم. این حس با چیزهای دیگری هم تشدید میشود. مثل این آهنگ یانی در اجرای لاسوگاسش. خصوصا آن قسمت ویولن شگفتانگیزش. یا موسیقی کانتری و فضای شیرین آهنگهای لوک برایان. یا بوی قهوه و شکلات تلخ. یا هرچیز مینیمالیستی. یا چراغ آبی رنگ خیابان در سکوت شب. یا نسیم خنکی که کاپشن طلب میکند و نوید پاییز را میدهد. آن هم پاییزی که من برای اولین بار در زندگیام استرس مدرسه و دانشگاه و سربازی و پادگان کذایی ۰۳ و ناراحتی غربت و بیکاری و دغدغههای شغلی ندارم.
سهشنبه، ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰
تلهی آداب معاشرت
شنیدهاید که میگویند «طرف طوری دروغ میگوید که آدم دلش نمیآید باور نکند؟» آدمهای بیشعور از این تکنیک زیاد استفاده میکنند.
اجازه دهید چند مثال بزنم:
- موقعی با اینکه میدانید طرف دیگر رابطه از هر ۵ کلمهش شش کلمه دروغ است ولی نمیتوانی رابطه را تمام کنی.
- موقعی که کسی صراحتا به تو دروغ میگوید ولی بهخاطر آداب معاشرت دروغش را روی صورتش نمیکوبی.
- موقعی که میدانی شرکت محل کارت به قولهایش عمل نخواهد کرد ولی باز هم مثل برده کار میکنی و دم نمیزنی.
- موقعی که همسایهات تامین کنندهی اعصابخوردی ۲۴ ساعتهات هست ولی بهخاطر اینکه هر روز چشمدرچشم میشوی امکان اعتراض رو از خودت میگیری.
- موقعی که در بحثی طرف مقابل با مغالطه و سفسطه سعی میکند به هر قیمتی در بحث پیروز شود و تو مشت گرهکردهات رو روی صورتش فرود نمیاری.
اینجا شما در باگ یا تلهی آداب معاشرت گیر کردهای. راهی نداری جز خارج شدن از سیفزون و پرداخت هزینه.
سهشنبه، ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰
بیستودوم سپتامبر ۲۰۲۰، تبریز | آغاز پاییز
بعد از گذشت ۵ ماه از برگشتم به ایران، و اتفاقات بیشماری که در این مدت افتاده کموبیش احساس استیبلی دارم. رابطهای متشنج رو به کمک مادرم و دوست عزیزی تموم کردم و صدها بار برای خودم تاسف خوردم که چنین مدت طولانی رو چطور تحت تاثیر چنین اتفاقی بودم. هرچند بقول کسی بازهم با هزینهی (مادی و غیرمادی) بسیار معقولی به رهایی رسیدم.
بیشتر از ۴ ماه هست که بصورت ریموت با شرکتی بسیار خوب همکاری میکنم. پنجمین تجربه کار تمام وقت در ترکیه در ظاهر و باطن بسیار بهتر از تجربههای قبلی هست. اینبار مسئله ویزای کار رو تا مراحل خوبی جلو رفتم. در صورتی که مشکل حادی پیش نیاد احتمالا بزودی این برگه گرانقیمت به پاسپورتم خواهد چسبید.
چند وقت پیش دهها مشکل ریز و درشت ظاهری و باطنی وبلاگ رو حل کردم و یه بخش جدید به اسم زیرزمین هم بهش اضافه کردم. زیرزمین محلی هست برای اتشار آرشیوی شخصی از روزنامهها و مجلات یا چیزهایی که از «گذشته» در اینترنت پیدا میکنم. اولین پست در این کتگوری رو میتونید در انتهای این پست ببینید. در ادامه ۲۰۰ پست پیشنویش رو خلاصه کردم تو ۴۵ مورد. بسیاریشون رو که دیگه دغدغهم نبودند حذف کردم و تعدادی رو هم با یکدیگه ترکیب کردم تا محتوا و شانسشون برای انتشار بیشتر باشه.
ماه گذشته با شیرجهای که خواهرزادهام به روی شکمم زد دچار آپاندیس شدم و بعد از رد پذیرش شدن از ۵ بیمارستان دولتی در نهایت به بیمارستان خصوصی رفتم و با پرداخت ۴.۵ م.ت برای یک و نیم شب بستریشدن و ۲.۵ م.ت برای عمل ۴۰ دقیقهای ترخیص شدم و به مدت یک ماه خانهنشین بودم. دوست عزیزی که یادگار دوران سربازی بود بسیار لطف کرد و یک شب همراهم موند تا پدرم بتونه چندساعتی استراحت کنه. هرچند که در آن بیمارستان پذیرش بیمار کرونایی وجود نداشت ولی با درنظر گرفتن خطر احتمالی کار بسیار بزرگی کرد و من رو مدیون خودش. با غنیمت شمردن محدودیتهای بعد عمل و ادامه دادنشون تونستم نزدیک به ده کیلوگرم وزن کم کنم. تاثیر فیزیکی و روحیش بسیار محسوس هست و از این بابت خوشحالم.
مورد بعدی که اتفاق افتاد فشار دندان عقل به ریشه دندان دیگر بود که دهنم را با مستراح اشتباه گرفته بود. جراحی یک ساعته آن دندان یک م.ت، عصبکشی و ترمیم ریشه دندان دیگر یک م.ت و کشیدن آن یکی دندان ۳۰۰ ه.ت روی دستم خرج گذاشت و درد ممتد فک به مدت دو هفته زندگیم رو بهم زد. برای سرویس کامل دندانهای دیگر چندماهی باید بخشی از حقوقم رو کنار بذارم.
زندگیم در این روزها خلاصه شده در کار ۹ ساعته ریموت (که به گواه همکاران دیگر دهها برابر از کار حضوری سختتر هست) و پیادهرویهای عصرگاهی به همراه کتابهای صوتی و پادکستهای داستانی. تو آینده نزدیک امیدی به بهبودی وضعیت کرونا نیست و آن هیجان اولیه برای خانهنشینی و انجام کارهای عقبمانده هم از بین رفته. تنها نکته مثبت حضور در کنار خانواده هست که به مدت دو+دو سال ازش محروم بودم. در آخرین پاییز قرن چهاردهم.
سهشنبه، ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰
۸ چیز که باید برای داشتنشان خوشحال باشید
یکی از تکنیکهایی که برای فرار از سکون/افسردگی/عدم رضایت از زندگی معرفی میشود یادآوری چیزهای مثبت زندگیتان هست. چندتایی رو من مینویسم. بقیهش رو خودتون با نگاه به زندگی خودتون کشف کنید.
۱. سلامتی
نزدیک به یک میلیارد نفر در دنیا به نحوی دارای معلولیت و ناتوانی جسمی هستند.
۲. غذا
نزدیک به یک میلیارد نفر در دنیا (یعنی یک نفر از هر ۸ نفر) به غذای کافی دسترسی ندارند.
۳. آب
بیش از ۲.۵ میلیارد نفر در دنیا (یعنی نزدیک به سه نفر از هر ۸ نفر) به آب سالم برای آشامیدن دسترسی ندارند. این رقم تا سال ۲۰۵۰ به ۳.۲ میلیارد نفر خواهد رسید.
۴. سرپناه
بیش از ۱.۶ میلیارد نفر در دنیا سرپناه ندارند.
۵. پدر و مادر
بیش از ۱۵.۱ میلیون کودک در دنیا هر دو والد خود را از دست دادهاند. نزدیک به ۲۰ درصد از کل کودکان جهان تنها با پدر یا مادر خود زندگی میکنند و نه هردوی آنها.
۶. اینترنت
۳.۸ میلیارد نفر در دنیا بطور کامل آفلاین هستند و به هیچ نحوی به اینترنت دسترسی ندارند. همان اینترنتی که احتمالا شما با چشمپوشی از بینهایت محتوای علمی با چرخیدن در محتوای زرد اینستاگرام وقتتان را درآن تلف میکنید.
۷. تلفن
بیش از ۳ میلیارد نفر در دنیا صاحب تلفن نیستند. ۲.۵ میلیارد نفر هم تلفنشان غیرهوشمند و با امکانات محدود هست. ۲.۵ میلیون سرپرست خانوار در ایران به علت نداشتن سیمکارت امکان دریافت «وام کمکهزینه یک میلیون تومانی» را نداشتند.
۸. ارتباط
از هر ۴ آمریکایی ۳ نفرشان هیچ کسی برای ارتباط و دوستی ندارند.
۸+۱. آزادی
۱۰٫۳۵ میلیون نفر در دنیا زندانی هستند.
چهارشنبه، ۱۹ آگوست ۲۰۲۰
ترجمه فارسی مستقل کتاب هرچهکه میخواهی از Derek Silvers

طرح جلد کتاب هرچهکه میخواهی از Derek Sivers
از ماهها پیش عصرها و آخرهفتهها رو صرفا برای گذران وقت شروع کردم به ترجمهی کتاب هرچهکه میخواهی (Anything you want) از درک سیورز. متاسفانه تلاشم برای انتشار چاپی کتاب به نتیجه نرسید و در نهایت تصمیم گرفتم ترجمه کتاب رو بصورت رایگان در وبلاگم منتشر کنم. بعلت عدم امکان انتشار چاپی پروسه ویرایستاری رو لغو کردم و متون قطعا دارای ایرادات گرامری و ویرایستاری هستند برای همین اگه ایدهای برای بهود ترجمهها داشتید ممنونم میشم باهام تماس بگیرید.
برای دریافت رایگان کتاب به این صفحه مراجعه کنید.
دوشنبه، ۲۰ جولای ۲۰۲۰
آموزش سریع Vim
پیشنوشت: این نوشته یک متن آموزشی سریع در مورد ابزار یا مفهومی خاص هست. چیزهایی که در پایین میخوانید عصاره اصلی چیزی هست که باید سریعا یاد بگیرید برای استفاده از این ابزار یا مفهوم. این سری نوشتهها رو با نام WTF Course منتشر میکنم.
Vi یک ویرایشگر متن است که توسط بیل جوی در سال ۱۹۷۶ برای سیستم عامل Unix ساختهشده است. نام Vi از دو حرف اول کلمه Visual گرفته شده است. علت نامگذاری Visual از آنجا میآید که در آن زمان Vi نسبت Ex که یک ویرایشگر خطی بود امکان ویرایش کل سند با امکانات کموبیش Visual میداد. خود Ex نسخه توسعهیافتهتر Ed بود که در سال ۱۹۷۱ توسط کن تامپسون نوشته شده بود.
Vim (یا Vi Improved به معنی Vi بهبودیافته) یک ویرایشگر متن است که بر مبنای Vi توسط برام مولینار در سال ۱۹۸۸ (بیش از ۳۰ سال پیش) ساختهشده است.
Vim تمامی امکانات Vi رو داراست ولی بهبودهایی از لحاظ عملکرد و توسعهپذیری داشته است. همچنین Vim بیشتر از Vi به سیستمعاملهای دیگر پورت شدهاست.
Vim تقریبا روی هر سیستم شبهیونیکسی (مثل لینوکس و BSD) بصورت پیشفرض نصب شده. آخرین نسخهی اون در زمان نوشتن این پست ۸.۱ هست.
علت اول محبوبیت Vim این است که نیاز نیست حین کار با آن دست از کیبرد بردارید. همهچیز حتی پیچیدهترین تغییرات بر روی متن (یا کد) را میتوان با کلیدها و رشتههای میانبر انجام داد. هرچند اگر برای یادگیری این میانبرها مقداری وقت صرف نکنید همین مسئله تبدیل میشود به معایب Vim.
علت دوم این است که Vim تحت خط فرمان اجرا میشود. وقتی با SSH به سروری در آلمان وصل میشوید هیچ محیط گرافیکی برای اجرای ادیتورهای امروزی مثل Sublime یا Atom و غیره وجود ندارد. Vim تقریبا تنها راهکار شما برای ویرایش کد بصورت راهدور هست.
علت سوم اینکه Vim به شدت توسعهپذیر هست. برای هرکاری یک افزونه برای آن وجود دارد. اگر کمی وقت صرفش کنید میتوانید بیشتر از PHPStorm از Vim کار بکشید.
علت چهارم این است که گردنمان کلف است و حال میکنیم که کسی از ابزار کارمان سردر نمیآورد وگرنه گزینههای منطقیتری مثل Micro وجود دارد که تحت همان خط فرمان از ماوس پشتیبانی میکند.
اطلاعات اضافی:
(برای کسانی که به فلسفه پشت هر ابزار هم علاقهمند هستند.)
– Vim اولین نرمافزاری است که با لایسنس خیریهافزار منتشر شده. خیریهافزار به مجوزی گفته میشود که از شما میخواهد در ازای استفاده از این مجوز به خیریه مدنظر سازنده محصول کمک کنید.
– Vim سرور و سالار و پیروز همیشگی جنگ ویرایشگرهاست.
شروع:
ویرایشگر Vim از سه Mode یا حالت Insert، Command و Visual تشکیل شده. هر حالت تعیین میکند که با فشردن دکمههای (حروف) کیبرد چه عملی انجام شود. حالت Insert برای تایپ و حالت Visual برای کارهایی مثل انتخاب کاراکترها/متنها و حالت Command برای ذخیره سند یا جستجو در متن سند استفاده میشود.
برای انتقال از Command Mode به Insert Mode (که بتوانید تایپ بکنید) میتوانید از کلیدهای a یا i (هم بزرگ هم کوچک) استفاده کنید. تفاوتشان به ظاهرشدن نشانگر در بخشهای متفاوت متن هست که در این نوشته برای مخاطب مهم نیست.
برای انتقال از Insert Mode و Visual Mode به Command Mode کلید Esc کافیست.
برای حرکت در Command Mode میتوانید از کلیدهای جهت استفاده کنید. در صورتی که به گذشته سفر کردهاید و کیبردتان کلیدهای جهت ندارد و یا میخواهید خفن دیده شوید کلیدهای HJKL بهترتیب از چپ بعنوان چپ، پایین، بالا، راست برای جایگزین استفاده کنید.
برای نمایش فایلهای شاخهی فعلی از دستور :Ex استفاده کنید.
برای برگشت به عقب (همان Ctrl+Z خودمان) از کلید u در حالت Command Mode استفاده کنید. برای تکرار مجدد/برگشت به جلو یا همان ReDo از میانبر Ctrl+ای استفاده کنید.
برای نمایش شماره سطرها دستور set number رو بعد از کاراکتر : تایپ کنید.
برای جستجو در کل در حالت Command ابتدا / سپس متن مورد نظر رو بنویسید و سپس Enter رو بزنید. برای وارد شدن به حالت ویرایش کلید i رو بزنید. برای انتقال نشانگر به گزینهی بعدی پیداشده کلید n رو فشار بدید. برای برگشت Shift+n.
در صورتی که میخواهید از جایی که نشانگر قرار دارد به بعد را جستجو کنید به جای / کاراکتر ? بگذارید.
برای Replace یا جایگذاری text1 با text2 از دستور s/text1/text2/gc% استفاده کنید. g به معنی تمامی نتایج ممکن و c به معنای ابتدا تایید بگیر سپس تعویض کن. در صورتی که c رو ننویسید بدون تایید تمامی گزینههای پیدا شده را تعویض میکند.
برای کپیکردن مقداری که در Visual Mode انتخاب کردهاید از y، برای کپیکردن کل خط از yy، برای کپیکردن کلمه از yw و برای Paste کردن از p یا P استفاده کنید.
برای Cutکردن هم به ترتیب d و dd و dw رو استفاده کنید.
برای تکرار دستور قبلی از کلید . استفاده کنید.
برای ذخیرهکردن فایل برای اولین بار از w filename: استفاده میکنیم که filename نام فایل ما است. دفعات بعد برای ذخیره کردن از w: استفاده میکنیم.
برای خروج از q: استفاده میکنیم، اگر که فایل خود را ذخیره نکرده باشیم Vim به ما اخطاری به مضمون “no write since last change” میدهد که از ما میخواهد فایل خود را ذخیره کنیم. ولی اگر نمیخواهید که این پیغام را به شما بدهد و قصد ندارید تا تغییراتی که در فایل دادهاید اعمال شود، از !q: استفاده کنید. تلفیق این دو برای ذخیره و خروج دستور پرکاربرد qw: هست.
دستوران فوق در ۹۰٪ مواقع کارتان را راه میاندازد. ولی در صورتی که میخواهید بیشتر یاد بگیرید منبع نوشته بدردتان میخورد.
بیشتر:
– پلاگین PHP برای Vim
– سند راهنمای دانشگاه میسیسیپی جنوبی
– اگه هوس کردید بدونید Ed چه شکلی بود که Vi ویرایشگر Visual محسوب میشده اینجا رو ببینید.
شنبه، ۱۸ جولای ۲۰۲۰