مینیمال (۱۹) خودآگاهی
دفعهی بعدی که میخواستید چای بخورید، کنار پنجره بنشینید، یک گل کوچک هم جلوی چشمتان بگذارید و سعی کنید با نگاه کردن به گل و تمرکز بر عطر و طعمی که در دهانتان پخش میشود، چایتان را میل کنید. این عمیقشدن و تمرکز در لحظه را به سایر نقاط زندگیتان هم انتقال دهید.

خودآگاهی
چهارشنبه، ۲۹ می ۲۰۲۴
نشانههایی از اینکه تحت تاثیر دستکاری ذهنی هستید
زندگی به خودی خود بسیار ساده هست. چرا که پانزده هزار سال قبل ساده بود. اما امروزه، با پیچیدگیهای تکنولوژی و ارتباطات انسانی، این سادگی به نوعی کمرنگ شده است. شاید برایتان پیش آمده باشد که احساس کنید در یک بازی موش و گربه با کیفیت اینترنت خود هستید، یا در رابطهتان یک یا چند جای کار میلنگد و تلاشهای شما برای حل این مشکلات به در بسته میخورد. اگر چنین است، تبریک میگویم! ممکن است کسی یا کسانی نمیخواهند شما این مشکلات را حل کنید.
این مشکلات، یا به طور دقیقتر مشکلنماها، ممکن است صرفاً ساخته شده باشند تا ذهن شما را به سمت مشخصی سوق دهند یا مشغول نگه دارند تا به سمت دیگری نرود. برای شناسایی این دستکاری ذهنی، به این نشانهها دقت کنید:
1. احساس ناتوانی مداوم
اگر به طور مداوم احساس میکنید که هر چقدر هم تلاش میکنید، به جایی نمیرسید و انگار همه چیز علیه شماست، ممکن است تحت تأثیر دستکاری ذهنی باشید. این احساس ناتوانی میتواند نتیجهی تلقینها و القائات مداوم باشد.
2. اطلاعات متناقض
یکی از نشانههای دستکاری ذهنی، دریافت اطلاعات متناقض از منابع مختلف است. این تناقضها میتوانند شما را گیج کنند و از تصمیمگیری صحیح بازدارند.
3. احساس اضطراب و استرس بیدلیل
دستکاری ذهنی میتواند باعث افزایش اضطراب و استرس بیدلیل شود. اگر بدون دلیل مشخصی همواره در حالت نگرانی و استرس هستید، ممکن است تحت تأثیر این دستکاریها باشید.
4. تغییر در الگوهای فکری و رفتاری
دقت کنید که آیا الگوهای فکری و رفتاری شما به طور ناگهانی تغییر کردهاند یا خیر. این تغییرات ممکن است نشاندهندهی تأثیرگذاری نیروهای خارجی بر ذهن شما باشند.
5. مواجهه با مقاومت در برابر تغییرات مثبت
اگر در تلاشهای خود برای بهبود زندگیتان با مقاومتهای غیرمنطقی مواجه میشوید، این میتواند نشانهای از دستکاری ذهنی باشد. این مقاومت ممکن است از سوی افرادی باشد که حفظ وضع موجود را ترجیح میدهند.
به یاد داشته باشید که آگاهی از نشانههای دستکاری ذهنی، اولین قدم برای مقابله با آن است. با تقویت ذهن و بهرهگیری از روشهای صحیح تفکر، میتوانید از تأثیرات منفی این دستکاریها در امان بمانید.
چهارشنبه، ۲۹ می ۲۰۲۴
چرا فرقهگرایی میتواند به زوال عقل منجر شود؟
در دوران شکارچی-گردآورنده بودن انسانها، عضویت و سرسپردگی به قبیله نقش حیاتی در بقا ایفا میکرد. در آن زمان، فردیت و تصمیمگیری مستقل میتوانست خطرات جانی به همراه داشته باشد و افراد برای محافظت از خود و خانوادهشان، مجبور به پیروی از تصمیمات جمعی قبیله بودند. این نوع زندگی گروهی نیازمند همسویی و همفکری بود و مغز انسان به طور طبیعی به سمت سازگاری با محیط اجتماعی و قوانین گروهی هدایت میشد. تعطیل کردن تفکر انتقادی و سرسپردگی به قبیله در آن زمان به بقا کمک میکرد.
اما در دنیای مدرن، فرقهگرایی میتواند اثرات منفی جدی بر سلامت روانی و شناختی افراد داشته باشد و حتی خطر زوال عقل را افزایش دهد. در اینجا به چند دلیل اصلی اشاره میکنم:
- ایزولهسازی اجتماعی: اعضای فرقهها اغلب از خانواده، دوستان و جامعهی بیرون از فرقه جدا میشوند. این ایزولهسازی اجتماعی میتواند منجر به انزوای اجتماعی و کمبود تعاملات اجتماعی شود. تحقیقات نشان میدهند که تعاملات اجتماعی منظم و گسترده میتواند به حفظ سلامت مغز کمک کند و کاهش این تعاملات میتواند به زوال شناختی منجر شود.
- استرس مزمن: فرقهها اغلب با ایجاد محیطهای پرفشار و استرسزا، اعضای خود را تحت فشار روانی قرار میدهند. استرس مزمن میتواند به تولید هورمونهای استرس مانند کورتیزول منجر شود که در طولانیمدت به مغز آسیب میرساند و خطر ابتلا به بیماریهای شناختی مانند زوال عقل را افزایش میدهد.
- محدودیت در دسترسی به اطلاعات و تحصیلات: بسیاری از فرقهها به اعضای خود اجازه نمیدهند که به منابع اطلاعاتی بیرونی دسترسی داشته باشند یا تحصیلات خود را ادامه دهند. این محدودیتها میتواند باعث کاهش فعالیتهای ذهنی و تحریک فکری شود، که هر دو برای حفظ سلامت شناختی حیاتی هستند.
- تحمیل الگوهای فکری منفی: فرقهها اغلب با تحمیل الگوهای فکری منفی و محدودکننده به اعضای خود، تفکر انتقادی و خلاقیت را سرکوب میکنند. این الگوهای فکری منفی میتواند باعث کاهش تواناییهای شناختی و انعطافپذیری ذهنی شود.
عدم تفکر آزاد و عدم انعطافپذیری فکری باعث درجا زدن اعضای فرقه و جلوگیری از حل مشکلاتی میشود که به خاطر آن مشکلات، فرقه به وجود آمده است. این وضعیت نه تنها مانع از پیشرفت فکری و روانی میشود، بلکه به تدریج سلامت شناختی افراد را نیز به خطر میاندازد.
چهارشنبه، ۲۹ می ۲۰۲۴
تراپی و مشکلات آن
بخش بزرگی از مشکلات روانی و روحی افراد با کمک یک روانشناس مجرب قابل حل است. با این حال، با کمی جستجو در اینترنت میتوان دریافت که مشکل اصلی، عدم مراجعه افراد به روانشناس یا روانکاو نیست، بلکه کمبود روانشناسان ماهر، باتجربه و متعهد است. علاوه بر این، چندین مشکل سیستمی دیگر نیز وجود دارد:
- مدت زمان جلسات: مدت زمان هر جلسه از ۱٫۵ ساعت به ۱ ساعت، سپس به ۵۰ دقیقه و اکنون به ۴۵ و حتی ۴۰ دقیقه کاهش یافته است. در این مدت زمان محدود، امکان مطرحکردن و تکرار مشکلات به سختی فراهم میشود، چه برسد به ارائه درمان مؤثر.
- هزینه جلسات: در جایی که حداقل حقوق رسمی کمتر از ۲۰۰ دلار است، هزینه جلسات به بیش از ۱۵ دلار رسیده است که تقریباً با کشورهای غربی همسطح است. علاوه بر این، تعداد کمی از پزشکان به تعرفههای مصوب پایبند هستند و در برخی از مطبها هزینهها تا سه برابر تعرفه مصوب دریافت میشود.
- شخصیسازی رابطه تراپیست و مراجع: شخصیسازی و غیررسمیسازی رابطه توسط برخی از پزشکان حوزه روانشناسی به امری رایج تبدیل شده است. تماس فیزیکی و تغییر رابطهی پزشک و مراجع به رابطهای خصوصی یا دوستانه، چه از طرف پزشکان مرد و چه از طرف پزشکان زن، سلامت روان مراجعان را به خطر میاندازد.
- نقض محرمانگی: عدم پایبندی به محرمانگی جلسات و مطرحکردن موضوعات صحبتشده خارج از اتاق مطب تقریباً به شکل قطعی توسط بسیاری از پزشکان انجام میشود.
- پیشنهادات غیرعلمی و دستهبندی نادرست: روانشناسان گاهی اوقات پیشنهادات غیرعلمی و مبتنی بر عرف ارائه میدهند، مسائل را سادهسازی میکنند و مراجعان را در دستهبندیهای بدیهی قرار میدهند. این شامل تجویز داروهای غیرضروری با عوارض جانبی شدید و در برخی موارد، نداشتن سلامت روانی خود پزشک است.
- دسترسی به روانشناسان مجرب: در تبریز، شهری با جمعیتی بیش از ۳ میلیون نفر، یافتن روانشناسان متعهد، ماهر و حرفهای تقریباً غیرممکن است، حتی اگر چنین افرادی وجود داشته باشند.
این مشکلات نشاندهنده نیاز به اصلاحات در حوزه بهداشت روانی است تا اطمینان حاصل شود که افرادی که به دنبال کمک هستند، مراقبتهای کیفی، حرفهای و اخلاقی دریافت کنند.
چهارشنبه، ۲۹ می ۲۰۲۴
مینیمال (۱۸) حقیقت
شما میتوانید مواجهه با حقیقت را به تاخیر بیاندازید ولی نمیتوانید تا ابد فرار کنید.
پنجشنبه، ۲۱ مارس ۲۰۲۴
چطور بحث کنیم؟
مدتیست که پیرو تنشهایی که در حین بحث کردن در مورد مسائل مختلف با افراد مختلف (مجددا) با آنها مواجه شدهام، تصمیم گرفتم یک بار برای خودم، و البته برای دیگران (خصوصا که ممکن است حین دید و بازدید نوروز زیاد اتفاق بیافتد)، در مورد آداب بحث کردن بنویسم.
۱. بحث باید مودبانه باشد
تغییر تن صدا در حین بحث دلیل کافی و وافی برای پایان بحث و حفظ دوستی (اگر ارزشش را داشته باشد) هست.
۲. بحث باید هدف داشته باشد
بحث باید برای رسیدن به هدفی مشخص، دریافت دیدگاههای طرف مقابل، یا ارائه دیدگاههای خودتان، جهت ترسیم طرز فک طرفین اتفاق بیافتد. غیر از این، بحث صرفا یک گفتگوی دوستانه و در حالت تاریکتر، تلاش برای القای نظر یکی از طرفین به سایرین هست.
۳. بحث باید قابل رجوع باشد
تنها و صرفا یک بار شکست در یکی از موارد بحث کافیست تا درک کنید نیازی به بحث نیست. البته صرفا در صورتی که آن طرف شکستخورده با وجود غیر منطقی بودن استدلالش همچنان بر گزارهی مورد دفاع خودش اصرار میکند.
۴. بحث باید در چارچوب کانتکست باشد
انتقال بحث از لایههای شروع شده به لایههای عمیقتر عموما توسط آن گروهی انجام میشود که قصد القای عقاید شخصیاش را دارد. نه کسی که مایل به رسیدن به نتیجهای هست. با اتفاق افتادن این تغییر لایه، سریعا به پایان بحث فکر کنید.
(ادامه دارد | شما نیز نظرتان را بنویسید.)
مرتبط:
۷+۱ اصل نسبتا کافی
چهارشنبه، ۲۰ مارس ۲۰۲۴