آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS1408 Subscriber
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

تراپی و مشکلات آن

بخش بزرگی از مشکلات روانی و روحی افراد با کمک یک روان‌شناس مجرب قابل حل است. با این حال، با کمی جستجو در اینترنت می‌توان دریافت که مشکل اصلی، عدم مراجعه افراد به روان‌شناس یا روان‌کاو نیست، بلکه کمبود روان‌شناسان ماهر، باتجربه و متعهد است. علاوه بر این، چندین مشکل سیستمی دیگر نیز وجود دارد:

  • مدت زمان جلسات: مدت زمان هر جلسه از ۱٫۵ ساعت به ۱ ساعت، سپس به ۵۰ دقیقه و اکنون به ۴۵ و حتی ۴۰ دقیقه کاهش یافته است. در این مدت زمان محدود، امکان مطرح‌کردن و تکرار مشکلات به سختی فراهم می‌شود، چه برسد به ارائه درمان مؤثر.
  • هزینه جلسات: در جایی که حداقل حقوق رسمی کمتر از ۲۰۰ دلار است، هزینه جلسات به بیش از ۱۵ دلار رسیده است که تقریباً با کشورهای غربی هم‌سطح است. علاوه بر این، تعداد کمی از پزشکان به تعرفه‌های مصوب پایبند هستند و در برخی از مطب‌ها هزینه‌ها تا سه برابر تعرفه مصوب دریافت می‌شود.
  • شخصی‌سازی رابطه تراپیست و مراجع: شخصی‌سازی و غیررسمی‌سازی رابطه توسط برخی از پزشکان حوزه روان‌شناسی به امری رایج تبدیل شده است. تماس فیزیکی و تغییر رابطه‌ی پزشک و مراجع به رابطه‌ای خصوصی یا دوستانه، چه از طرف پزشکان مرد و چه از طرف پزشکان زن، سلامت روان مراجعان را به خطر می‌اندازد.
  • نقض محرمانگی: عدم پایبندی به محرمانگی جلسات و مطرح‌کردن موضوعات صحبت‌شده خارج از اتاق مطب تقریباً به شکل قطعی توسط بسیاری از پزشکان انجام می‌شود.
  • پیشنهادات غیرعلمی و دسته‌بندی نادرست: روان‌شناسان گاهی اوقات پیشنهادات غیرعلمی و مبتنی بر عرف ارائه می‌دهند، مسائل را ساده‌سازی می‌کنند و مراجعان را در دسته‌بندی‌های بدیهی قرار می‌دهند. این شامل تجویز داروهای غیرضروری با عوارض جانبی شدید و در برخی موارد، نداشتن سلامت روانی خود پزشک است.
  • دسترسی به روان‌شناسان مجرب: در تبریز، شهری با جمعیتی بیش از ۳ میلیون نفر، یافتن روان‌شناسان متعهد، ماهر و حرفه‌ای تقریباً غیرممکن است، حتی اگر چنین افرادی وجود داشته باشند.

این مشکلات نشان‌دهنده نیاز به اصلاحات در حوزه بهداشت روانی است تا اطمینان حاصل شود که افرادی که به دنبال کمک هستند، مراقبت‌های کیفی، حرفه‌ای و اخلاقی دریافت کنند.

آراز غلامی
چهارشنبه، ۲۹ می ۲۰۲۴

مینیمال (۱۸) حقیقت

شما می‌توانید مواجهه با حقیقت را به تاخیر بیاندازید ولی نمی‌توانید تا ابد فرار کنید.

آراز غلامی
پنج‌شنبه، ۲۱ مارس ۲۰۲۴

چطور بحث کنیم؟

مدتی‌ست که پیرو تنش‌هایی که در حین بحث کردن در مورد مسائل مختلف با افراد مختلف (مجددا) با آن‌ها مواجه شده‌ام، تصمیم گرفتم یک بار برای خودم، و البته برای دیگران (خصوصا که ممکن است حین دید و بازدید نوروز زیاد اتفاق بیافتد)، در مورد آداب بحث کردن بنویسم.

۱. بحث باید مودبانه باشد
تغییر تن صدا در حین بحث دلیل کافی و وافی برای پایان بحث و حفظ دوستی (اگر ارزشش را داشته باشد) هست.

۲. بحث باید هدف داشته باشد
بحث باید برای رسیدن به هدفی مشخص، دریافت دیدگاه‌های طرف مقابل، یا ارائه دیدگاه‌های خودتان، جهت ترسیم طرز فک طرفین اتفاق بیافتد. غیر از این، بحث صرفا یک گفتگوی دوستانه و در حالت تاریک‌تر، تلاش برای القای نظر یکی از طرفین به سایرین هست.

۳. بحث باید قابل رجوع باشد
تنها و صرفا یک بار شکست در یکی از موارد بحث کافی‌ست تا درک کنید نیازی به بحث نیست. البته صرفا در صورتی که آن طرف شکست‌خورده با وجود غیر منطقی بودن استدلالش همچنان بر گزاره‌ی مورد دفاع خودش اصرار می‌کند.

۴. بحث باید در چارچوب کانتکست باشد
انتقال بحث از لایه‌های شروع شده به لایه‌های عمیق‌تر عموما توسط آن گروهی انجام می‌شود که قصد القای عقاید شخصی‌اش را دارد. نه کسی که مایل به رسیدن به نتیجه‌ای هست. با اتفاق افتادن این تغییر لایه، سریعا به پایان بحث فکر کنید.

(ادامه دارد | شما نیز نظرتان را بنویسید.)

مرتبط:
۷+۱ اصل نسبتا کافی

آراز غلامی
چهارشنبه، ۲۰ مارس ۲۰۲۴

نوروز ۱۴۰۳، آنچه گذشت و آنچه خواهد گذشت

یک سال دیگر خورشیدی گذشت و این بار، بعد از ۶ سال زندگی مرتبط با مهاجرت به ترکیه (و مهاجرت معکوس و همچنان کار با ترکیه)، با خروج (که چه عرض کنم، نابودی) نقطه‌ی امن و استعفا، چالش بازسازی زندگی کاری از پاییز سال گذشته برای من آغاز شد و همچنان ادامه دارد. در هفته‌ی اخیر اتفاقات نسبتا مثبتی در این باره افتاده است ولی تصمیم دارم تا نهایی شدن همه‌چیز صبر کنم و سپس درموردش بنویسم. صرفا، جهت یادآوری گذر عمر و گذرا بودن همه‌چیز و البته حس خوب شروع دوباره، نوروزتان مبارک!

آراز غلامی
چهارشنبه، ۲۰ مارس ۲۰۲۴

معرفی نصرالدین، ابزارهای زبانی و مبدل الفبای ترکی آذربایجانی

 

نصرالدین مجموعه‌ای از ابزارهای زبانی ترکی آذربایجانی‌ست که امکان تبدیل الفبا بین لاتین، عربی، سیرلیک و اورخون، ترجمه‌ی متون از ترکی آذربایجانی به سایر زبان‌ها و سایر زبان‌ها به ترکی آذربایجانی، تصحیح املای ترکی آذربایجانی و تشخیص نویسه‌های اپتیکی (OCR) را با و بدون املای دقیق (اورتوگرافی ۱۳۸۱) فراهم می‌کند. نصرالدین با استفاده از لغت‌نامه‌ی قدرتمند و سریع خود می‌تواند واژه‌های وام گرفته‌شده از زبان‌های انگلیسی (لاتین)، روسی، عربی و فارسی را به‌طور دقیق و با دقتی نزدیک به ۱۰۰٪ تبدیل و ترجمه کند.

این پروژه در ابتدا در سال ۲۰۱۴ با نام «کؤچورن» وارد دنیای فناوری شد و در سال ۲۰۲۴ بطور کامل بازنویسی و بازسازی شد. قابلیت‌های جدیدی نظیر تبدیل آنی متن و تبدیل سریع اسناد به آن اضافه شد و واژه‌نامه‌ای با بیشمار کلمه‌ی دارای ریشه خارجی در پس‌زمینه فعال شد تا اطمینان حاصل شود تبدیل متون با دقت صدرصدی انجام می‌شود.

امکانات نصرالدین:
– تبدیل آنی متون ترکی آذربایجانی بین الفباهای لاتین، عربی، سیرلیک و اورخون
– تبدیل آنی متن و تبدیل متوالی اسناد Word
– امکان ساده‌سازی الفبا برای خوانش راحت‌تر
– امکان تغییر لهجه (فعلا لهجه معیار و تبریز)
– پشتیبانی از ۶ زبان مرتبط در رابط کاربری
– ترجمه آنی متون ترکی آذربایجانی به هرزبانی و از هر زبانی به ترکی آذربایجانی
– OCR ترکی آذربایجانی
– اصلاح املای ترکی آذربایجانی

اگر علاقه‌مند به کمک در این زمینه بودید حتما با من تماس بگیرید.

آراز غلامی
سه‌شنبه، ۱۲ مارس ۲۰۲۴

سه ماه پس از استعفا

نوشتن برای من علاوه بر همه‌ی مزیت‌هایش یک پیام شاخص دارد. اینکه در حال پیشرفت هستم. پیشرفت ذهنی و فکری. اگر در برهه‌ای از زندگی‌ام نمی‌توانم بنویسم به این معنیست که پیشرفتی در افکارم نداشته‌ام. این برهه معادل یک سال آخری بود که در شرکت سابق کار می‌کردم. آشفتگی ذهنی و بی‌رمقی و بی‌انگیزگی هم نتایج‌اش بود. اعتیاد به پولی که ماهانه به دستت می‌رسید و کم‌کم فراموشی آزادی‌یی عملی که قبل از آن داشتی شاید برای خودآگاه من خوشایند بوده ولی ناخودآگاهم با تمام توان مقاومت می‌کرد و چاره‌ای جز ترک این نقطه‌ی امن برایم نگذاشت.

والد درونم ساکت نشسته بود؟ عمرا. همانطور که اگر الان (اگر شغلی دارید) به ترک شغل فکر کنید کل تن و بدنتان می‌لرزد من هم روزهای آخر دچار پانیک شدید بودم. توی وضع فعلی (مملکت مبدا، اخراج‌های پی‌درپی در شرکت‌های خارجی، وضع اقتصادی نابسامان دنیا، ریجکت‌های پی‌درپی قبلی) دست کشیدن از کاری که قاعدتا باید چهاردست‌وپا بچسبی کار راحتی نبود.

نمی‌ترسم؟ می‌ترسم. شدیدا هم می‌ترسم. چرا که پس‌زمینه ذهنی مغزم نمی‌تواند بپذیرد که نداشتن کار قرار نیست مساوی باشد با فلاکت برای مثال ۱۰ سال قبل. برای ۳۰ سال همواره داشتم برای یه آینده یا هدفی تلاش می‌کردم، درس، دانشگاه، سربازی، مهاجرت، شغل، خانه و … حالا بعد ۳۰ سال می‌خواهم هیچکاری نکنم و برای هیچ‌چیزی تلاش نکنم و کوچک‌ترین ایده‌ای ندارم چطور.

این روزها چه می‌کنم؟ مطالعه، تمرین و بازسازی دانشی که برای شغلم نیاز دارم.

برنامه‌ام چیست؟ هیچ‌کاری نکردن تا جای ممکن. اگر بتوانم. اگر نه، ادامه اپلای برای فرصت شغلی‌ِ بهتر.

آراز غلامی
جمعه، ۱ دسامبر ۲۰۲۳
Nazar Amulet