آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS1408 Subscriber
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

چطور خودم رو بکشم؟ دلایل و دستورالعمل‌های یک خودکشی موفق

نوشته‌ی سابق راهنمایی بود برای رهایی از چنین حسی، بعلت ازدیاد کامنت‌ها و ایمیل‌ها و عدم توانایی در پاسخ‌گویی حذف شد. اگر از گوگل به این صفحه رسیدید نوشته‌های زیر کمک‌تان می‌کند:

از شنبه شروع نخواهی کرد، اگر این نوشته را نخوانی
سواستفاده و دستکاری ذهنی: شناخت و جلوگیری از خطرناک‌ترین قابلیت بشریت
چطور از یک جدایی جان سالم به در ببریم؟
مینیمال (۱۳) چطور با کسی که Emotionally unavailable است وارد رابطه شویم؟
چطور شاد و مفید زندگی کنیم؟ راهنمای عملی و قطعی شادی و بهره‌وری روزمره
مینیمال (۱۲) با مسائل غیرقابل حل زندگی‌مان چه کنیم؟
چه‌طور از شر رابطه‌ی مخرب‌مان خلاص شویم؟
چرا و چطور با «خودمان» آشتی کنیم؟
راهنمای مردن و زندگی پس از آن، یا چه کنیم که هر روزمان یک غنیمت با ارزش شود؟
مینیمال (۹) چطور خیلی سریع حس بهتری داشته باشیم؟
چطور برای زندگی برنامه‌ریزی کنیم؟ راهکاری ساده و سریع برای رسیدن به اهداف‌تان
همین حالا لیست‌های انتظارتان را تخلیه کنید
چطور در جای بد، خوب زندگی کنیم؟
با خوشبختی و ترسِ از دست‌دادنِ خوشبختی چه کنیم؟

پیش‌نوشت:
– تمام کردن این پست سه ماه طول کشید. درواقع اراده‌ای برای تمام کردنش وجود نداشت ولی خودکشی ناموفق دوست صمیمیم باعث شد عزمم رو جزم کنم برای نوشتن و تمام کردنش. امیدوارم به درد شمایی که از گوگل به این صفحه رسیده‌اید هم بخورد و بتوانید با موفقیت خودتان را بکشید.
جهت ابهام‌زدایی، این نوشته دعوت و راهنمایی برای خودکشی جسمی نیست ولی اگر با این ایده این پست را می‌خوانید ممکن است کمکتان کند.

خودکشی مرحله نهایی افسردگی هست. افسردگی وقتی به‌وجود می‌آید که وضع موجود دیگر قابل تحمل نیست و وضع موجود از چیزهایی بوجود می‌آید که شما می‌خواهید ولی نمی‌توانید به آن‌ها برسید یا آن‌ها را بدست آوردید.
در این شرایط اولین (یا کمی بعد از اولین) فکری که به ذهن هر کسی می‌آید خودکشی‌ست. قطع ارتباط دائمی با دنیا و خودتان. خاموشی مطلق هرچیزی که درحال حاضر می‌شناسید.

خودکشی

خودکشی انواع مختلفی دارد:
– خودکشی مجازی، قطع ارتباط با تمامی شبکه‌های مجازی و حذف خودتان از اینترنت.
– خودکشی عاطفی، پایان رابطه‌ی مخرب به نفع یک یا هردو طرف رابطه.
– خودکشی مالی، توقف تلاش برای رویه درآمدزایی آب باریکه‌ای و پایان تلاش برای حرکت در مسیری که دولت یا گذشتگان (به شکل عرف) برایتان تعریف کرده‌آند.
–  و البته خودکشی جسمی که یکی از انتخاب‌هاست ولی بعد از انجام گزینه‌های قبلی و مراجعه به روانپزشک.

خودکشی در ابعاد زمانی هم متفاوت هست:
– خودکشی ماضی، مناسب برای افرادی که در گذشته گیر کرده‌اند.
– خودکشی مضارع، مناسب برای افرادی که فقط برای آینده زندگی می‌کنند.
– خودکشی حال، مناسب برای افرادی که گذشته و آینده را ول کرده‌اند و فقط درگیر همین لحظه و همین الان هستند.

اگر بخواهم این نوع از افراد را به نسبت تمرکزشان بر زندگی با نمودار نشان دهم همچین چیزی خواهد شد:
– نمودار قرمز برای افرادی که در گذشته گیرکرده‌اند.
– نمودار زرد (که به رنگ خردلی نشان داده شده) برای افرادی که همه‌چیز را ول کرده‌اند و چسبیده‌اند به آینده.
– نمودار نارنجی برای افرادی که نه گذشته برایشان مهم است و نه آینده. چسبیده‌اند به الان.
– و درنهایت نمودار آبی که بنظرم تعادل ایده‌آلی دارد. با گوشه چشمی به آینده‌ی نزدیک و ممکن و همچنین توجه به درس‌های گذشته‌ی نه‌چندان دور، تمرکز بر حال.

نمودار تمرکز-زمان

شما برای رهایی از وضعیتی که در آن گیر کرده‌اید چاره‌ای ندارید جز خودکشی. جز اینکه خود گیرکرده در گذشته‌تان را زیر آب خفه کنید چاره‌ای ندارید. هیچ‌راهی جز اینکه خود آینده‌نگرتان روی صندلی برقی ببندید و جزغاله‌اش کنید ندارید. بگذارید تاوان به‌تباهی کشاندن حال و آینده‌تان را بدهد. چاره‌ای جز حلق‌آویزکردن خودتان که چنان درگیر لحظه است که ۱۰ ثانیه بعد کوچک‌ترین اهمیتی برایش ندارد نیست. 

فقط بعد از این خودکشی‌هاست که خود واقعی شما مجال نفس‌کشیدن پیدا خواهد کرد.

برای خودکشی بهتر و بدون‌درد، برای خودتون دلایل کافی برای به سیم آخر زدن پیدا کنید و به سیم آخر بزنید. با خود واقعی‌تان صلح کنید و تلاش کنید مشکلات‌تون را حل کنید و اون‌هایی که حل نمی‌شوند رو از خیرشون بگذرید و ول کنید و رد بشوید و شعبده‌بازی کنید و موفق شوید و از زندگی لذت ببرید و این آهنگ رو گوش بدید و سخت نگیرید.

اگر فکر می‌کنید این نوشته چرت‌وپرت هست این کلیپ قطعا کمکتان می‌کند:

 

اگر دلتان خواست با کسی درمورد شرایط‌تان حرف بزنید می‌توانید به ده‌ها نفری که من رو لایق هم‌صحبتی دانستند ملحق شوید. من قضاوت‌تان نمی‌کنم و از شنیدن داستان زندگی‌تان لذت می‌برم. صفحه ارتباط رو ببینید.

و در آخر:

انسان فقط با تجربه‌ی درد و رنج به اوج عظمت می‌رسد.
ناپاک‌ها آنانند که گزندی ندیده‌اند، نسوخته‌اند، خونشان ریخته‌نشده، دریده نشده‌اند. ارزشی درون خود ندارند و جایی در این دنیا ندارند. آنان خفته‌اند. شادمان باش که شکستگان بیش از همه تکامل یافته‌اند.

مرتبط:
در باب آنلرن
– چرا و چطور با «خودمان» آشتی کنیم؟

بروزشده در یک‌شنبه، ۱۳۹۹٫۰۹٫۳۰

آراز غلامی
شنبه، ۲۲ ژوئن ۲۰۱۹
بی کس:

خیلی سخته به مرگ باورهات برسی به مرگ ارزوهات و رویاهات.میدونی.عشق یه طرفه مثل یه اتیش میمونه هم تورو میسوزونه هم طرف مقابل رو شاید یه عشق به تنفر برسه ولی هرگز یه تنفر به عشق نمیرسه نمیگم عاشقش بودم تو سنی نبودم که بتونم عشق رو درک کنم ولی مطمئن که خیلی دوسش داشتم که به خاطرش هر حرف و حدیث و مشکلاتی رو تحمل میکردم خیلی سخته بعد 6 سال با دستای خالی برگردی سر خونه اول

درد دل با کس نگفتم …درد من گفتن نداشت
میخندیدم …گرچه خندیدن نداشت

محمدحسین:

من زن و بچه دارم و خیلی دوستشون دارم. چندسال قبل با سرمایه خودم و پدر و پدرزنم یه بیزینس راه انداختم.اما بعد ۱۰ سال بیزینسم در استانه شکسته بخاطر بحرانهای اقتصادی چند ساله اخیر . اگر اینطور بشه زندگی همه نابود میشه . طاقت دیدن این وضعیت احتمالی و تحمل بار این مسئولیت رو ندارم . میخوام خودکشی کنم ولی جرات ندارم . هزاران بار از خدا خواستم با یه سانحه یا سکته منو از روی زمین برداره. دلم بدجوری گرفته الان . حالم افتضاحه . مرگ برام از عسل شیرین تره.

يك بد بخت:

منم ميخوام خودمو بكشم از بچگي پدرم همش ب مادرم خيانت ميكرد همش جنگ و دعوا هر شب گوشامو ميگرفتم تا بتونم بخوابم از پدرم متنفر بودم بعد بزرگ شزم ازدواج كردم شوهرم عينه پدرم شبانه روز در حال خيانت بهم زورش خيلي زياده اصلا زورم بهش نميرسه خودشو جلو ي جمع يك ادم خيلي خوب و با شخصبت نشون ميده اما اونجوري با زن شوهر دار با زن فاميل همه چي حالم ازش بعم ميخوره خيلي منتظر موندم زحر كشيدنشو ببينم نشد ك نشد ديگه از اين همه استرس از حال بد از استفراغ از خواباي بد خسته ام ميميرم و برام مهم نيس ك شوهرم حتي خوشحال بشه من مردم اگه خدا تو هستي ر وجود داري خيلي نامردي

مرضیه:

من فقط میخوام بمیرم اصلا خدا منو واسه چی آفریده هدفش چی بوده بخدا میخوام بمیرم تروخدا نمیخوام نفس بکشم از آدما از خانواده از همه خسته شدمم
نمیفهمم نگران منن یا ابرشون از همشون بدممم پیاد متنفرم از همشون

سالومه:

گاهی وقتا انقد بهت فشار میاد ک چیزیو ک نیستی دارن بهت نسبت میدن انقدر بهت فشار میاد ک دوس داری تو جمع خانواده باشی اما یکاری کردن ک خودت فراری باشی خیلی سخته هیشکی نفهمدد خیلی سخته حتی از سایه خودتم بترسی خیلی خیلی سخته چیزیو ک دوس داری میدونی ک بهش میرسی ولی انگیزه ای برای رسیدن بشو نداری جرا چون میترسی ب اون جیزی ک رسیدی ازت بگیرنش ارزو هامو با خودم تنهایی روزی صد بار عین یه کتاب ورق میزدم ولی دیگ نمزنم چون ارزو برای من سمه همیشه بد ترین سختیارو تحمل کردم بدون رسیدن به چیزی به همه کمک کردم ولی از نظر همه شاید وظیفم بود من نمخام خودکشی کنم میخام خدا خودش کارمو تمووم کنه تو سن ۱۹ سالگیم کل موهام سفید شده ولی اگه رفتم هیچ وقت با کسایی ک رو. در رو شودم ت زندگیم نمبخشم رفقا شما هم نبخشید خورشید هیچ وقت پشت ابر نمیمونه دنیا دیگ اخراشه متوجه میشد من همیشه دردامو ب گربم میگم و اشکام میریزه ولی فقط اونه ک بعضی وقتا منو میخندونه ولی فقط چند ثانیه کوتاه همش روزام میگزره اما مثل ی روح میمونم. همیشه بی تفاوتم همیشه میخام همه چی زود تموم شه دوستا ن اون دنیا همتونو میبینم یعنی امید وارم کنار ی درخت ک یه رودخونه بزرگ کنارش هس همگی اونجا جشن بگیریم و برا ادمای این دنیا ک دلمونو شکستن و کلی بلا سرمون اوردن میخندیم مطمعن باشین اون ور مثل اینجا نیس

سورنا:

درود
من انگیزه ای برای زنده بودن ندارم !
چون در کشوری زندگی میکنم که همه چیز محدود هست

سارا:

میدونی از اینکه واسه هیچی خوب نیستم خسته شدم شاید اگه نباشم واسه نبودن کافی باشم

الهه:

همه آدما یبار زندگی میکنن ولی نزاشتن من زندگی کنم من همیشه مث ی روح بودم ک دیده نمیشدم ن تو خانواده ن اجتماع اونا میخان من بمیرم من نمیخام دیگ هیچ ادمی ببینم خسته ام از فقط بیننده بودن زندگی خوشحالی زندگی کردن بقیه من حتی ی روزم زندگی نکردم هیچوقت از کسایی ک منو بوجود اوردن نمیگذرم و کسایی ک قلبمو شکستن کسایی ک مسخره ام کردن کسایی ک احساساتمو نادیده گرفتن هیچوقت از تک تکتون نمیگذرم جهنم منتظرتونم

ی پا ناامیدی:

یا اگه میشد چرا از نظر همه آدم بدیم و همیشه گزینه آخرم تنها چیزی که فکر میکنم اینه چرا هی می‌خوام زندگیو از طرف پرش ببینم به خودم میگم آروم با ساکت باش ولی چه منفعتی برا زندگیم داشت تا الان؟! کاش همین الان بمیرم فقط میخواهم بمیرم بخدا جهنم اون دنیا از اینجا بهتره کاش بمیرم کاش اصلا به دنیا نه اومده بودم کاش هیچوقت با خانوادم بزرگ نمی‌شدم کاش هیچوقت به یکی اجازه خورد کردنمو نمی‌دادم کاش هزارتا چیز جلوش رو می‌گرفتم ولی نشد

انا:

طراحی سایتتو دوست داشتم به علاوه اون نصیحت راجب نوع افسردگی
خب اگه از این مرحله که توشم رد بشم و بتونم به عنوان دانشجو بیام تبریز حتما زندگیم معنایی پیدا میکنه 🙃
هیچ در بازی براش نمیبینم …هرگز

قاتل:/:

خودکشی چیه باو….
دلم میخواد انقدر ادم بکشم انقدر کارا انجام بدم و بعد با ابهت بمیرم:/
خدایی خدکشی برای وضعیتای خیلی بده
ننیگم نکنید خودم سه بار نا نوفق خودکشی کردم
فقط خودتون اذیت میشید

No one Cares who i am:

از این زندگی خسته شدم بدلیل بی پولی زندگی و خانواده بد و از همه بدتر تنهایی

Sara:

من حالم بده ۳۳ سالمه مادر یه پسر ۸ ساله نازو خوشگلم اما روزگار با من هیچ وقت نساخت تابوده خونه بابا بر اثر اعتیادی ک داشت اذیت شدم دوستاش میومدن دور هم مینشستن به مصرف بعد ازدواج زوری و حالا همسرم ده ساله ک ازدواج کردیم اوایل چون با خانواده ام به مشکل مالی برخورده بود شبی نبود منو نزنه زیر دست و پاهاش جون میدادم بعد اون مشکلات مالی ک همیشه داشتیم ( باز حسرت) مجبور بودم سالی یبار لباس بخرم ( بازم حسرت) بعد وقتی باردار بودم فهمیدم معتاد شده منو باشکم هفت ماهه میزد به قصد کشت( بازم حسرت) بعد زایمانم محل سگ نه به من میداد نه به بچه ام ( باز حسرت) براش کار پیدا کردم فرستادمش سر کار بد اخلاق شد ولی خب اینقدر میخندیدم هیچکس فکرشو نمیکرد چه زندگیی دارم چندین بار رفتیم برای ترک اعتیاد ترک نکرد ک هیچ بیشترم کرد مصرفشو کارش رسید به گرفتن پول نزول تا بدیهیاشو صاف کنه پولی که نزول کرده بود با بدبختی پس دادیم بردمش بيمارستان برای ترک اونجا همچین لگد زد به پهلوی من ک نفسم رفت فقط برای یه نخ سیگار تابستون امسال فهمیدم نزدیک ۱۰۰ میلیون بدهی بالا آورده موندم چیکار کنم بعد فهمیدم همچنان معتاده همین هفته پیش بقول خودش میخواست ترک کنه جوری عصبانی شد و منو زد ک حتما باید میرفتم دکتر منو ببینه ولی نرفتم دیگه دست از تلاش برای این زندگی برداشتم باهاش دعوام شده میگه تو توزندگیت چی کم داری تو فقط پولو میبینی ولی نمیدونه من همیشه با پولی و حسرتهام زندگی کردم پس برام ارزش نداره الان کاملا ریلکسم ولی واقعا دوست دارم بمیرم چیزی برای از دست دادن دیگه برام نمونده میخوام بکشم خودمو راحت شم از این دنیایی ک توش یه بار عمیقا خوشحال نبودم میخوام بگم زندگی در جریانه آدمی ک برای نمره یا دوست پسر یا دوست دخترش خودشو بکشه الکی و بیهوده مرده همیشه هستند آدمایی ک زندگیشون از زندگی ما بدتره ولی خب ظرفیت ها پره من تازه ظرفیتم تکمیل شده پس بفکر رفتنم

زینا:

منم حالم از این زندگی که هی دارم درجا میزنم صب میرم سرکار شب میرم سرکار همیچی توی ایران پوچ حالم بهم میخور از این همه درجا زدن منم به مرگ فقط فکر میکنم…….

یه کصشر گو:

من دیگه هیچی ندارم
دریغ از یه دوست کوچولو
یکی که فقط بهم یکم اهمیت بده
یکی که کنارم باشه
تو دردا
تو غما
ولی هیشکی فاکینگ نیست
پس چه دلیلی داره که زنده باشم
حتما یه دلیلی داره که هیشکی نمیاد سمتم
خیلی عجیبم
یا خیلی با بقیه فرق دارم
یا شایدم همه از من بدشون میاد
خب پس دیگه دلیل زنده بودن چیه؟
میخوام بمیرم
اما میترسم اون دنیا بدجوری محکوم شم بالاخره گناه کبیره ست
ولی اینجا هم کسی دستمو نمیگیره پس بیا فاکینگ بمیری:)

شاید من؟:

از چی بنویسم اخه😔؟!دلم نمیخواد دل هیچ کس برام بسوزه یا دنبال ترحم و نگرانی دیگران نیستم من فقط دنبال خودمم دنبال منی که گم شده دنبال حرفایی که دهنمو بستن که نزنم بخاطر حرفایی که اگر زدم شنیده نشد دلم میخواست تو این دنیا حداقل یکی درکم کنه واقعا مسخرت عشقت ولت کرده میای میگی میخای خودتو بکشی؟ولی من از همه متنفرم من میخوام خودمو بکشم چون نمیخوام هیچ کدوم از آدمای دور و برمو ببینم من میخوام خودمو بکشم چون ازین شهر بدم چون از آرزوهام بدم میاد چون آرزوهام خراب شدن من از خودم بدم میاد از بدنم بدم میاد از دختر بودنم بدم میاد من دلم زندگی میخواد من دلم درک میخواد نمیدونم چرا مامان بابام هم براشون من مهم نیستم من چند بار سابقه خودکشی و خودزنی داشتم ولی بجای درک شدن بدتر ترد شدم من خودکشی نمیکنم که دلسوزی کنن برام دلم میخواد بمیرم چون مرض ندارم به بدن خودم الکی آسیب بزنم ولی خب وقتیم میبینم که هنوز زنده موندم و موفق نبوده انتظار دارم حداقل مامانم بابام کمکم کنن که زندگیم خوب شه محدودم نکنن بذارن زندگی کنم چون من تا حالا هیچ کاره بدی نکردم ولی اونا همش منو محدود کردن دلم میخواد انقدر وقتی حالم بده وقتی حالم خوبه وقتی هر جا هستم مامانم نگه درست درس خوبه ولی نه وقتی من دارم میمیرم نه وقتی نمیخام زندگی کنم دلم میخاست یا بهم کمک میکرد یا میذاشت بمیرم من نمیتونم نمیتونم ایندمو بسازم میخوام ولی نمیتونم حالم خیلی بده دو روزه فقط گریه میکنم اخه مگه من چند سالمه که انقدر نا امیدم😔اره ما همین دهه هشتادیا که انقد میگین شجاعن زیر دست شما دهه شصتیا زیر دست شماها داریم نابود میشیم میدونی:)؟
این خیلی بده که تا یچیزی میشه مثلا بابات بگه گوشیتو میگیرم با اینکه ۱۷ سالته این خیلی بده بابات همش تحقیرت کنه که پول خرجت میکنه این خیلی بده مدیر مدرست بیاد جلو همه بگه خودکشی کردی این خیلی بده که حتی خوده دکترا هم تورو با ارامبخش اروم کنن من فقط یکیو میخام درک کنه حرفامو😭😭😭

ناشناس:

مشکله من راجب زندگی معمولی محدودیت پدر و مادر و اینا نیست
همیشه سعی کردم از پس مشکلات معمولی زندگی بربیام یعنی یک امتحان و اینجور چیزا مشکلم نیست اما دلیل محکمی دارم و خستم
مادرم به پدرم خیانت می‌کنه می‌دونه من می‌دونم عذاب میکشم و براش اهمیتی نداره
تو بچگی بهم تعرض شده
من بچگی قشنگی نداشتم
حتی نوجوونی خوبی هم نداشتم
الان ۲۰سالمه دانشگاه میرم
اما حوصله هیچ کاری ندارم
اضافه وزن گرفتم
شبا نمیتونم بخوابم
تو خودمم چیزی خوشحالم نمیکنه
حوصله چیزیو ندارم
کسی باهام حرف میزنه نمی‌فهمم چی میگه گیجم انگار تو ی حالته منگی قرار دارم
پدرم به همه چیز گیر میده اما این چیزی ک اذیتم می‌کنه این گیر دادنا نیست اصلا بهش دقت نمیکنم
می‌خوام زندگی کنم اما نمیتونم در کنارش می‌خوام خودمم خلاص کنم اما اینم نمیتونم

ناشناس:

من نمی‌دونم از کجا شروع کنم اصلا بنظرم لازم نبود به این سایت کشیده بشه دنبال راه بودم اما این سایت و پیدا کردم راجب چیزیم نمی‌خوام حرف بزنم چون خیلی وقته حرف نمی‌زنم حوصلشم ندارم فقد دنبال راهم

یه بدبخت:

توروخدا کمکم کنید من نمیخوام بمیرم

امید عشق ناهید:

جای انسانهایی مثل من تو این دنیا نیست.
آخه کجای منطق دنیا و انسانیت و عشق با دیدار اول عاشق بشی با عشق ازدواج کنی صاحب پسر خیلی ناز و بامزه بشی. الان که زندگی باید شیرین تر و جذاب تر باشه تازه بفهمی که کسیکه وجودش دلیل نفس کشیدنت هست بهت خیانت میکرده و طوری رفتارش و حرفاش بود که میگفتم رابطه عاشقانه پاک ما باعث میشه زندگیمون همیشه خوب پیش بره . پایه زندگیمون رو با دروغ ساخت. الان من عذاب میکشم اون تو بغل عشقش هست باوجودیکه هنوز همسر و مادر بچه منه. آخه چرا ۵ سال باهام بازی کرد من هنوزم دوستشدارم عاشقشم و برا همین میخوام خودمو فدای عشقم کنم شاید اونروز بهش ثابت شد که حرفی که بارها میزدم که عزیزم توی کل جهان یک نفر هست که اگه ازش جونش رو بخوای بدون فکر بهت میده اون منم. میگفتم آخر ی روز فدای عشقت میشم و الان اون روز رسیده که فدای عشق خیانتکارم بشم. خیلی نامرد

محمد:

سلام و ارادت. عزیزان این متن شاید یکم طولانی بشه ولی وقت بزارید بخونید شاید کمکتون کنه.

خودکشی انواع و اقسام داره که از عکس العمل خشم و نفرت آنی از کسی یا از فقر و بدبختی یا از افسردگی.

بدترین نوعش افسردگیه.
)واسه کسی که به اخر خط رسیده و همه چی براش بی معنی شده از قشنگی دنیا و عشق حرف نزن)
اگر با کسی مواجه شدید که قصد خودکشی داشت و سابقه افسردگی داشت براش از قشنگی دنیا حرف نزن بعضی از ادمها وارد ابعاد جدیدی از زندگی شدن و این جهانی که شما رنگی میبینید اون سیاه و سفید میبینه و دیگه هیچی براش معنی نداره.
دستور عمل کمک کردن چیه؟شما شجاعتش رو تحسین کنید و وانمود کنید شرایط شما هم همینطوره و قصد دارید این کارو انجام بدید

از پرداختن به زندگی فرد جدا خوداری کنید چون اون فرد قبل از شما فکر کرده و بدتر عصبانی میشه مثل این جمله که تو بچه داری زن داری مادرت ناراحت میشه….

دستش رو بگیرید و کنارش بشینید و به حرفهاش بدون اینکه حرفش رو قطع کنید گوش بدید و بخاطر صبر و بزرگواریش ازش تشکر کنید و بهش بگید چقدر باهوش هستی که تونستی وارد دنیایی بشی که هرکسی جرعت و شهامتش رو نداره.

در اخر هم بهش متذکر بشید این کارت از جهاتی درسته و از جهاتی اشتباه.

درست از این جهت که دنیا فانی هستش و در اخر کار همه انسانها مرگه و فرقی نداره الان بمیریم یا بیست سال دیگه و اشتباه از این نظر که اگر همه دنیا یک روز چیزی که تو درک کردی رو درک کنند هیچ انسانی روی کره زمین زنده نمیمونه.

و در اخر روشن کردن یک نور و یا باز کردن یک روزنه در زندگی فرد.به این صورت که به فرد تذکر بدیم انسانهای زیادی توی دنیا هستند که بهت نیاز دارن و سعی کنید صفحه جدیدی توی زندگیش باز کنید.مهمولا کمک کردن به فقرا و نیازمندان میتونه انرژی بخش و امید بخش باشه.
امیدوارم تحدید به خودکشی رو جدی بگیرید.
من محمدبیگی هستم اگر نیاز بود با شماره من تماس بگیرید. [حذف شد. انتشار شماره تماس در بخش دیدگاه‌ها مجاز نیست]

یه عوضی:

یه ادم بدرد نخور که حالش از خدش و بقیه بهم میخوره….بعضیا نوشتن از خدا کمک بگیرین از این خدا؟ک بارها ازش خواستم بار ها تلاش کردم به خواستم برسم یا فقط یکم شرایطو اوکی کنه ولی هیچ کاری نکرد اره این همون خدای عادله هرکی دلش میخواد بره از خداش کمک بگیره من ن از ادماش نه از خودش از هیشکی توقع ندارم از همشونم متنفرم باید بمیرم باید و به قدری عصبانیم که هیچ چیزی ارومم نمیکنه من یک عوضی ام باید تموم شه این زندگی

منم مثل همه بدبخت:

فقط میخوام بمیرم

نمیدونم:

تنها چیزی ک توی این دنیا خوشحالم میکنه دوستای مجازیمن … ولی مامان بابام بخاطر مدرسه ها گوشیمو گرفتن:) فاک به این زندگی تنها دلیل زنده بودنم دوستامن دیگه نمیدونم بتید چیکار کنم کمک


Nazar Amulet