آراز غلامی

یادداشت‌هایی از تاملات، خاطرات و رویدادها

Gallery iPhone Pen RSS1408 Subscriber
ᛁ ᚨᚱᚨᛉ ᚹᚱᚩᛏᛖ ᛏᚻᛁᛋ ᚱᚢᚾᛁᚳ ᛒᛚᚩᚷ (?)
SINCE 2006

چطور خودم رو بکشم؟ دلایل و دستورالعمل‌های یک خودکشی موفق

نوشته‌ی سابق راهنمایی بود برای رهایی از چنین حسی، بعلت ازدیاد کامنت‌ها و ایمیل‌ها و عدم توانایی در پاسخ‌گویی حذف شد. اگر از گوگل به این صفحه رسیدید نوشته‌های زیر کمک‌تان می‌کند:

از شنبه شروع نخواهی کرد، اگر این نوشته را نخوانی
سواستفاده و دستکاری ذهنی: شناخت و جلوگیری از خطرناک‌ترین قابلیت بشریت
چطور از یک جدایی جان سالم به در ببریم؟
مینیمال (۱۳) چطور با کسی که Emotionally unavailable است وارد رابطه شویم؟
چطور شاد و مفید زندگی کنیم؟ راهنمای عملی و قطعی شادی و بهره‌وری روزمره
مینیمال (۱۲) با مسائل غیرقابل حل زندگی‌مان چه کنیم؟
چه‌طور از شر رابطه‌ی مخرب‌مان خلاص شویم؟
چرا و چطور با «خودمان» آشتی کنیم؟
راهنمای مردن و زندگی پس از آن، یا چه کنیم که هر روزمان یک غنیمت با ارزش شود؟
مینیمال (۹) چطور خیلی سریع حس بهتری داشته باشیم؟
چطور برای زندگی برنامه‌ریزی کنیم؟ راهکاری ساده و سریع برای رسیدن به اهداف‌تان
همین حالا لیست‌های انتظارتان را تخلیه کنید
چطور در جای بد، خوب زندگی کنیم؟
با خوشبختی و ترسِ از دست‌دادنِ خوشبختی چه کنیم؟

پیش‌نوشت:
– تمام کردن این پست سه ماه طول کشید. درواقع اراده‌ای برای تمام کردنش وجود نداشت ولی خودکشی ناموفق دوست صمیمیم باعث شد عزمم رو جزم کنم برای نوشتن و تمام کردنش. امیدوارم به درد شمایی که از گوگل به این صفحه رسیده‌اید هم بخورد و بتوانید با موفقیت خودتان را بکشید.
جهت ابهام‌زدایی، این نوشته دعوت و راهنمایی برای خودکشی جسمی نیست ولی اگر با این ایده این پست را می‌خوانید ممکن است کمکتان کند.

خودکشی مرحله نهایی افسردگی هست. افسردگی وقتی به‌وجود می‌آید که وضع موجود دیگر قابل تحمل نیست و وضع موجود از چیزهایی بوجود می‌آید که شما می‌خواهید ولی نمی‌توانید به آن‌ها برسید یا آن‌ها را بدست آوردید.
در این شرایط اولین (یا کمی بعد از اولین) فکری که به ذهن هر کسی می‌آید خودکشی‌ست. قطع ارتباط دائمی با دنیا و خودتان. خاموشی مطلق هرچیزی که درحال حاضر می‌شناسید.

خودکشی

خودکشی انواع مختلفی دارد:
– خودکشی مجازی، قطع ارتباط با تمامی شبکه‌های مجازی و حذف خودتان از اینترنت.
– خودکشی عاطفی، پایان رابطه‌ی مخرب به نفع یک یا هردو طرف رابطه.
– خودکشی مالی، توقف تلاش برای رویه درآمدزایی آب باریکه‌ای و پایان تلاش برای حرکت در مسیری که دولت یا گذشتگان (به شکل عرف) برایتان تعریف کرده‌آند.
–  و البته خودکشی جسمی که یکی از انتخاب‌هاست ولی بعد از انجام گزینه‌های قبلی و مراجعه به روانپزشک.

خودکشی در ابعاد زمانی هم متفاوت هست:
– خودکشی ماضی، مناسب برای افرادی که در گذشته گیر کرده‌اند.
– خودکشی مضارع، مناسب برای افرادی که فقط برای آینده زندگی می‌کنند.
– خودکشی حال، مناسب برای افرادی که گذشته و آینده را ول کرده‌اند و فقط درگیر همین لحظه و همین الان هستند.

اگر بخواهم این نوع از افراد را به نسبت تمرکزشان بر زندگی با نمودار نشان دهم همچین چیزی خواهد شد:
– نمودار قرمز برای افرادی که در گذشته گیرکرده‌اند.
– نمودار زرد (که به رنگ خردلی نشان داده شده) برای افرادی که همه‌چیز را ول کرده‌اند و چسبیده‌اند به آینده.
– نمودار نارنجی برای افرادی که نه گذشته برایشان مهم است و نه آینده. چسبیده‌اند به الان.
– و درنهایت نمودار آبی که بنظرم تعادل ایده‌آلی دارد. با گوشه چشمی به آینده‌ی نزدیک و ممکن و همچنین توجه به درس‌های گذشته‌ی نه‌چندان دور، تمرکز بر حال.

نمودار تمرکز-زمان

شما برای رهایی از وضعیتی که در آن گیر کرده‌اید چاره‌ای ندارید جز خودکشی. جز اینکه خود گیرکرده در گذشته‌تان را زیر آب خفه کنید چاره‌ای ندارید. هیچ‌راهی جز اینکه خود آینده‌نگرتان روی صندلی برقی ببندید و جزغاله‌اش کنید ندارید. بگذارید تاوان به‌تباهی کشاندن حال و آینده‌تان را بدهد. چاره‌ای جز حلق‌آویزکردن خودتان که چنان درگیر لحظه است که ۱۰ ثانیه بعد کوچک‌ترین اهمیتی برایش ندارد نیست. 

فقط بعد از این خودکشی‌هاست که خود واقعی شما مجال نفس‌کشیدن پیدا خواهد کرد.

برای خودکشی بهتر و بدون‌درد، برای خودتون دلایل کافی برای به سیم آخر زدن پیدا کنید و به سیم آخر بزنید. با خود واقعی‌تان صلح کنید و تلاش کنید مشکلات‌تون را حل کنید و اون‌هایی که حل نمی‌شوند رو از خیرشون بگذرید و ول کنید و رد بشوید و شعبده‌بازی کنید و موفق شوید و از زندگی لذت ببرید و این آهنگ رو گوش بدید و سخت نگیرید.

اگر فکر می‌کنید این نوشته چرت‌وپرت هست این کلیپ قطعا کمکتان می‌کند:

 

اگر دلتان خواست با کسی درمورد شرایط‌تان حرف بزنید می‌توانید به ده‌ها نفری که من رو لایق هم‌صحبتی دانستند ملحق شوید. من قضاوت‌تان نمی‌کنم و از شنیدن داستان زندگی‌تان لذت می‌برم. صفحه ارتباط رو ببینید.

و در آخر:

انسان فقط با تجربه‌ی درد و رنج به اوج عظمت می‌رسد.
ناپاک‌ها آنانند که گزندی ندیده‌اند، نسوخته‌اند، خونشان ریخته‌نشده، دریده نشده‌اند. ارزشی درون خود ندارند و جایی در این دنیا ندارند. آنان خفته‌اند. شادمان باش که شکستگان بیش از همه تکامل یافته‌اند.

مرتبط:
در باب آنلرن
– چرا و چطور با «خودمان» آشتی کنیم؟

بروزشده در یک‌شنبه، ۱۳۹۹٫۰۹٫۳۰

آراز غلامی
شنبه، ۲۲ ژوئن ۲۰۱۹
د:

کاش میشد خودمو بکشم، دلی دلم نمی خواد پدر مادرم بیشتر از این اذیت بشن.ولی نمی خوام خودم هم بیشتر از این اذیت بشم، از طرفی شاید اگه از دست من راحت بشن زندگیشون خوب بشه.انگار منم که دارم همه چیزو خراب می کنم.شاید این کارمام باشه‌.کاش میمردم.کاش تموم میشد. نمی خوام همه چیز بیشتر از این ادامه پیدا کنه. می خوام تموم شه‌.می خوام بمیرم چون می دونم نجات پیدا نمی کنم.

سارا:

منم به خودکشی فکر میکنم ولی نگران دخترمم، کاش سقطش میکردم بعدم خودمو میکشتم، همه زندگیم بدبختی بوده، من خیلی قوی و محکمم ولی کم آوردم، پدرم دوسم نداشت همیشه میگفت ازمن بدش میاد، ازدواجم کردم شوهرم دوسم نداره، منو با زنای دیگه مقایسه میکنه، چیکار کنم دیگه دست خودم نیست اینجوری آفریده شدم، زیبا نیستم، تو دل برو نیستم، کسی دوسم نداره، نه پدر و مادرم نه خواهرو برادرام نه شوهرم

Z:

من فقط خسته شدم
از جنگیدن از دوییدن
ترس از مرگ ندارم فقط دلم برا پدر و مادرم میسوزه
ن همسر ن بقیه فقط اونا
آرزو کنین برام ک زودتر برم شاید دعای شما نتیجه ای داشت

Mobina:

راستش
زندگی برام مثل یه چاه عمیق بود که بالا رفتن و تلاش کردنم تا الان واقعا بی مفهوم بود
هر چقد داد زدم
کسی بهم کمک نکرد
خودمم نتوسنتم کاری بکنم
اینجا بودنم
واقعا مسخره ست
و میشه یه راه خودکشی معقولانه بدید
چون نمی‌خوام نجات پیدا کنم

ریحان:

منم دلم میخواد بمیرم، چون فایده ای ندارم. فقط مزاحمم!22 سالمه و هیچ کاری تو زندگیم نکردم. تا یازدهم نمونه دولتی بودم و ترازهای خوبی میگرفتم ولی یهو سال کنکور بخاطر یه عده از درس خوندن افتادم. حالا الان 5 ساله بدون انجام دادن هیچ کاری حتی درس خوندن پشت کنکور موندم. میخوام درس بخونم ولی تنبلی میکنم. دلم هم برای مادر و پدرم میسوزه هم عصبیم میکنن. اگر من به دنیا نمی اومدم هیچی نمیشد ! نه کار خوب و نه کار بد… فقط دروغ و توهم ! حالم از خودم بهم میخوره… میخوام خودمو بکشم ولی جرئتشو ندارم . کاش خدا خودش راحتم کنه.

Niloofar:

راستش من بیشتر از اینکه نفس بکشم فکرمیکنم فکرمیکنم و فکرمیکنم
همیشه هر وقت به خودکشی فکرمیکردم سریع یه انگیزه پیدا میکردم که دیگه بهش فکر نکنم اما این دفعه فکرکنم واقعا انجامش بدم خیلی خسته ام خیلی

.:

نه میخوام بمیرم نه میخوام زندگی کنم
نه عرضه مردن دارم نه زندگی
زندگی واسم شده یه اهنگی که گذاشتیش تا ابد تکرار شه
تا یه جایی جذابه
تا یه جایی قشنگه
که حتی سر همون قشنگیش هم حرف زیاده
اینروزا زشتیاش بیشتره
حالم بده
خیلی بد
شبا روحم کاری میکنه که جسمم توی خودش بپیچم و خفه گریه کنه
خستم
نمیدونم چی میخوام
نه هدفی دارم و نه آرزویی
اینقدر درد ها زیادن که گاهی وقتی بهشون نکاه میکنم فکر میکنم شاید اصلا من دردمند نیستم
دلم میخواد برگردم به گذشته
حالم بده
کاش یکی بود که کمکم کنه
قبل از اینکه حوصلم خیلی سر بره

فاطمه:

من هیچ انگیزه ای واس زنده بودن ندارم ن کسیو دارم ک دوسش داشته باشم ن کسی دوسم دارع ……بعد جدا شدن مادر پدرم من دیگ زندگی عادی ای ندارم شدم مثل یه مرده متحرک..‌‌‌‌‌…فقط نمیخام زندگی کنم بودن من تو این دنیا بی دلیله

مهم نیست:

ای کاش میمردم

بی نام و نشان:

من حسرت یه چیز تو دلم مونده مرگم خود کشی رو دوست ندارم ولی دوست دارم مرگم زود تر برسه با اونی که بودم چون یه شب که بهش زنگ زدم باباش و مامانش اونجا بودن ومامان و بابای اونم حساس به خاطر اون مجبور شدیم که همه چی رو تموم کنیم ولی هنوزم هیچکدوم هم دیگه رو فراموش نکردیم و من هر روز میبینمش این بده😭😭

بهزاد:

منم خیلی دوست دارم خودمو بکشم اما میترسم زیاد درد بکشم میخوام جوری بمیرم که درد نکشم نمیدونم چکار کنم💔🚬

محمد:

من ۲۲ سالمه وقتی به دنیا آمدم بارج وچالش روبه رو بودم بخاطر خانواده مادرم وپدرم که به من ظلم میکردن وعدم دفاع پدر و مادر م الخصوص ظلم شدید مادرم که به اصطلاح خودش نیکی به من قرص لیتراین داد و زندگی مو نابود کرد او وپدرم همیشه درنقش کیف پول بودند در واقع درنقش آب غذا وسففی بالای سر مگرنه مهر پدر مادری هیچ کدامشان نداشتند پدرم با اینکه مردی درون گرا ودرعین حال خوش قلب بود ولی عصبی و پرخاشگر بود وهمین رسید به من مادرم همیشه برای خواهرم خوبی می خواست ومن را به چشم ترحم میدید حال که امروز در ۲۲ سالگی اورا زنی احمق و خودخواه میبینم که انگار نحس است و می خواهد منی را که به راستی بازنده بودم را تحت کنترل خودش قرار بگیرد او همیشه با تصمیم ها وتربیت غلط مراکشی ت من انسان صادقی بودم ولی جامعه روبه روی من بود عاشق شدم و همیشه عشق های شکست خورده چون همیشه یکی با موقعیت بهتر هست من همیشه از سمت روانشناسیان متعدی ترد شدم حتی اخرین نفر که با بدترین شکل مرا ترد کرد من همیشه شاهد تلاش وچالش بودم وهمیشه مسیرم منتهی به یک چیز شد شکست شکست ومن امیدم را به خودم وخدای خودم از دست دادم و حالا درانتظار مرگم زیرا زنده ماندن یعنی مرگ تدریجی

همین:

دلم میخواد خودمو بکشم نمیدونم چه جوری فقط میخوام زنده نباشم

Asal:

19 سالمه خیلی دلم میخواد خودمو بکشم ولی حیف میترسم از عواقبش از اینکه بعدش چی میخواد بشه به بهشت و جهنم اعتقاد چندانی ندارم فقط نمیدونم عاقبتم بعد از مردن چی میشه مشکلات خانوادگی و اینا ندارم اصلا اتفاقا هیچکسی اندازه خانوادم ب فکرم نیست و مشکلات مالی هم ندارم شکست عشقی هم نخوردم البته چرا خوردم ولی اونقدر خودخواهم ک برام مهم نیست درواقع من اون بیچاره رو دچار شکست عشقی کردم ن خودمو😑اما من از افکارم رنج میبرم از رفتارم از کارام هیچکسی نیست ک درک کنه کاش میشد یکی رو بفرستم داخل ذهنم تا بدونه چقدر از خودم از زندگی از خدا ک منو افریده متنفرم من واقعا ی ادم ضعیف و احمقم برخلاف ظاهرم ک همه فکر میکنن چقدر خفن و قوی و شادم اگه احمق نبودم اگه میتونستم افکارم رو کنترل کنم هرگز به این خودکشی فکر نمیکردم ولی دیگ خسته شدم 3 ساله ک دارم بهش فکر میکنم هربار ب زندگی امیدوار میشم الکی ولی بازم این افکار میاد سراغم خسته شدم از این زندگی منی که توانایی ی خودکشی رو ندارم چجوری میخوام زندگیمو جمع کنم هه مضخرفه بیچاره مامان بابام چقدر گناه دارن از دست من ولی من متنقرم از زندگی و از ادما و از همه چیز کاش میشد تمومش کنم کاااشش

aylin:

خیلی دوست دارم خودمو بکشم ولی میترسم تو فشار زیادم نمیدونم اونور چجوریه همش به اونور میترسم

محدثه zi:

سلام محدثه هستم ۱۵ سالمه خیلی خیلی خستم داداشم داره ازدواج میکنه هر دفعه میریم پیش خانواده دختره هی جلوی اونا منو سبک میکنن تازه قبلش هم تو خونه یک عالمه بهم چیز میگن خانواده دختر یک خواهر همسن من داره من وقتی یک چیزی میگه میخندم میگن نخند همین امروز رفته بودن بیرون من تو خونه بودم بعد که اومدن گفتن چرا چیزی درست نکردی و بهم گفتن تو تو این خونه اضافی هستی و اصلا مفید نیستی اگه از خدا نمیترسیدم خودمو میکشتم

زینب:

چندین ساله به مرگ فکرمیکنم چرا جراتشو ندارم!کاش بمیرم یه پسر یک و نیم ساله دارم چه بلایی سرش میاد….

غزل:

دوس دارم خودمو بکشم خیلی زیاد اما نمیتونم چون از جهنم رفتن میترسم میدونم اون دنیا هم همین روند بلکه بدترش سرم میاد پس خودمو نمی کشم درد ميکشم و ادامه میدم به امید روزی که خداوند خودش درد رو متوقف کنه و این عذاب پایان پیدا کنه

Naeleh Sharifi:

من ۱۰ سالمه مادر و پذرم اذیتم می کنن و هزار بار چاقو رو تا دم گردن بردم ولی گفتم دریت میشه ولی دیگه هیچ امیدب ندارم و می گم اگر زندگی اینه شاید مرگ خیلی بهتر باشه برای همین ترسی از مرگ ندارم و فقط می خوام ازاد باشم به نظر من وقتی مردیم به ارامش میرسیم و ازاد میشیمو دیگه دقدقه ای نداریم

میثم اسدی:

من خودمو نمیکشم .
فشار بخور ماتریکس

سارینا:

خیلی خیلی خسته شدم از حرفا و کتک های خانوادم فقط دلم میخواد به یه خواب عمیق برم میخوام بمیرم فقط نمیدونم چجوری خودمو راحت کنم

محمدحسین:

از ۱۶ سالگی که مشکلم به پدر مادرم گفتم بردنم روان پزشک تنها و منزوی بودم همینطور تربیت شده بودم
تو ۱۶ سالگی و ۱۷ سالگی روزی ۱۱ تا قرص آرامش بخش میخوردم ۱۸ سالگی بردنم آسایشگاه روانی الان هم روزی ۶ تا قرص میخورم
فقط دلم میخواست کمکم کنن یه دوستی واسه خودم داشته باشم و بقیه از من خوششون بیاد

سارا:

اگه مسلمون نبودم و به عذاب خدا ایمان نداشتم صدددرصد خودکشی میکردم،احمق ترین ادمم میتونه خودشو از یجا پرت کنه پایین
اوناییم ک نمیفهمن ومیپرسن چرا خودکشی همینو بدونن کافیه ک بعضیا هرروز و هرلحظه از درون عذاب میکشن…واسه چیزایی ک میبینن و میشنون و ….کاش فقط حرف مردم بود…آخه چجور خداییه ک پدر ورزشکار و سالمت باید جلوی چشمت سال کنکورت بره تو کما بشه پوست وچهارتیکه استخون فلج مغزی بشه بعد یه ماه بیارنش خونه با معلولیت وحشتناک وتشنج پنج ساله هرروز میبینمش مرگ خودمو و اونو میخوام دکترا هیچ کاری نمیکنن جلو روم که از حال میره ولی نمیمیره دیوانه میشم چرا خدا راحتمون نمیکنه چرا تموم نمیشه مادر جلو چشمم پیر شده…توخونه شدم عین فعله ی بیمزد..لعنت به دلسوزی و دختربودن ..دلم میخواست برم دانشگاه ولی الان…

نیکتا:

من جرعت خودکشی ندارم 🥺🙂ولی دارم زجر میکشم
هیچ کس حال دلمو نفهمید
از خودم از دور و بریام از این دنیا خسته شدم بخدا
فقد من یه نفر میخوام حرفمو بفهمه درکم کنه
منتظرم تا کسی خونه نباشه …. تیغ میارم دستمو پاره میکنم ولی نمیمیرممممممم


Nazar Amulet