آراز غلامی

میگذره 🙂 یه سریال وقتی قشنگه که یه عالمه مشکل بریزه رو سر کاراکتر اصلی ولی تهش قشنگه حتی اگه تهش به اندازه کافی هم قشنگ نباشه حداقل همه چی از قبل بهتره اگه این جوری نبود باید منتظر فصل دو باشیم :)))

داداشم مدام کتکم میزنه ، خواهرم تنها کاری که بلده حرف زدنه و پدرم هیچ وقت خونه نیست.مادرم هم هی سر هرچی میشه دعوام می‌کنه. الان موهام رو با قیچی زدم و اگه الان بیاد خونه ممکنه بزنم.
میگید چیکار کنم فقط ۱۴ سالمه بچه بودم دوبار توسط پسرداییم بهم آزار رسید. همیشه اوضاع همینجوریه مامانم همش میگه داداشم داره باهام شوخی می‌‌کنه همشون برن بمیرن

من که میدونم همین روزها خودم و خلاص میکنم دارم همه کارام و میکنم راحت میشم زندگی خیلی ناعادلانه است خیلی خسته ام خیلی زیااااااد

ولی من فقط میخاستم کنکورو قبول شم تلاشام هیچ وقت کافی نبود تو هیچی…چه حسی داره وقتی دوستای فیکت همیشه ازت جلو باشن بیماری های مختلف بگیری زشت باشی یه روز خوشم ندیده باشی هیچ کس دوست نداشته باشه….
خدایا یا من قبول شم یا منو ببر دیگه نمیتونم….

سلام امروز پدر و مادرم طوری منو کتک زدن که انقار بچه غریبم باورم نمیشه دیگع هیچ راهی جز خودکشی ندارم که خیالشونو راحت کنم انقار اونا خوشحال میشن اگه من نباشم:)

روحم دیگه نمیتونه تحمل کنه…

من دارم با مشاورم تراپی میشم ولی هر روز بیشتر همسرم ارامشمو میگیره منم خستم واقعا خستم کاش میتونستم خودمو راحت کنم کاش ترسی نداشتم از خودکش

من توسط برادرم هی مورد تجاوز قرار میگیرم خانواده هم باعث عصبانیت میشه

مرگ چیز قشنگیه چون باعث می‌شود از تمام دردها خلاص شوی و به هیچی فکر نکنی هیچی دیگه برات مهم نیست بعد مرگ نه دغدغه نه فکر نه خیالی و هوسی نه رویای دست نیافتنی ای من از زندگی پناه مییرم به مرگ دوست دارم یجوری بمیرم نمیدونم چجوری از ارتفاع نمیتوم بپرم چندبار امتحان کردم ولی امشب که قرص خوردم اینو مینویسم شاید مردم.

خستم دیگه حوصله ادامه ی زندگی و ندارم
ای کاش زودتر همه چی تموم شه توی هیچ کاری خوب نیستم توی هیچی فقط امیدوارم بخوابم و دیگه پا نشم همین 🙂

🙂

خودم می‌خوام خودکشی کنم … خودکشی فقط باید جیگر داشته باشی ..عقل من میگه ۱۰دیقه درد بهتره ۸۰سال درده
نه مهری دیدم نه محبتی

خسته شدم دیگه نمیتونم ادامه بدم .. فقط نگران مادرم هستم که بعد مرگ من دیوونه نشه سر به بیابون نزاره چون میدونم مرگ من خیلی دیوونه اش میکنه .. بین دوراهی موندم .. از یه طرف کم آوردم نمیتونم ادامه بدم از طرف دیگه رفتنم باعث عذاب کسی دیگه میشه

من حالم از خودم از همه چی بهم میخوره خیلی خاک تو سرم نزدیک شدن 20 سالمه اما حتی ی احوال پرسی بلد نیسم ی جایی ک میرم بیرون موقع برگشت انقد ناامید میشم مث همین الان خیلی نا امیدم و بیچاره لعنت به من ظاهر بدی ندارم اما قد و هیکلم از همسن و سال هام کمتره مثلا الان دوتا از دوستان دوره دبستانم رو دیدم خودمو زدم به اونور ک منو نبینن خیلی خلاصه خاک تو سرمه عرضه خودکشی هم ندارم میترسم

چیشد که به اینجا رسیدیم…!

قرص برای خودکشی مثل قرص برنج یا سیانور از کجا تهیه کنم؟

منم خودمو میکشم نمیدونم چجوری ولی راهش رو پیدا میکنم

می خوام بمیرم
خسته شدم

شوخی کردم خودکشی نکنیدا
خودکشی خز شده مردی زنده بمون

راحت ترین راه خودکشی بدون خرج و خون زیزی
وقتی خونه خالی بود لوله بخاری رو در میاری و بخاری رو تا اخر زیاد میکنی
و در و پنجره رو میبندی و میخابی تو ۴ دقیقه بدون درد و خون ریزی میمیری و خلاص میشی و بر اثر گاز گرفتگی میمیری و مردم نمیگن ک خود کشی کردی
راحت با منوکسید کربن میری اون دنیا
فعلا

مردي چهل و نه ساله هستم كه از هجده سالگي به ورزش بدنسازي علاقه مند شدم. علي رقم اينكه بدنسازي سالمي داشتم و از هيچ مكمل و پودري استفاده نميكردم به دليل عدم آشنايي با “نقاط آسيب پذير رايج در ورزش” از ناحيه زانوي چپ دچار مصدوميت شديدي شدم چون از “حركت جلوپا با دستگاه” كه زانو را محكم ميكند غافل شدم و همين امر موجب شد تا با يك جهش ساده زانويم به راحتي دچار پارگي و بي ثباتي شود و وقتي پايم را گچ گرفتم به علت نداشتن عصا زانويم داخل گچ خالي كرد و موجب پارگي تاندون چهارسر زانويم شد و چون عمل بسيار دشوار و خطرناك بود عمل نكردم و همين طور به زندگي ادامه دادم و چون دردي نداشتم به ورزشم ادامه دادم و بتدريج آرامش رواني خود را بدست آوردم تا اينكه يك ماه پيش متوجه شدم كه از ناحيه كشاله ران همان زانوي آسيب ديده دچار فتق شدم كه اين فتق لعنتي هيچ راهي براي گريز از عمل نداره. هنوز عمل نكردم اما اضطراب وحشتناكي داره منو خفه ميكنه. من عاشق بدنسازيم و نميتونم اين ورزش رو كنار بگذارم. از طرفي با اين مصدوميت وحشتناك از ناحيه زانو، تحمل فتق و حتي زندگي بعد از عمل فتق برايم بسيار ناراحت كننده ست. ديگه نميتونم به اين زندگي نكبتي ادامه بدم. من وارد عرصه ورزش شدم كه تا آخر عمر بدنم سالم و قوي باشه اما چون در دوره دبيرستان كتابي تحت عنوان “آسيب شناسي ورزشي” مثل آسيب هاي زانو و فتق كشاله ران به ما چاپ و ارائه نشد نفهميدم از همون اول چطور مواظب بدنم باشم و اصولي ورزش كنم و حالا با اين فضاحتي كه ناخواسته به بدن خود تحميل كردم ديگه زندگي برايم دشوار شده.

میخوام از رو دنیا محو بشم یا برم ی جایی که دیگه کسی نباشه که بهم سرکوفت بزنه یا یکی باشه که درکم کنه هیچکس دردی رو که من میکشم رو درک نمیکنه همه ی اونایی که بهشون اعتماد داشتم ولم کردن از همه ی اکیپ ها حذف شدم و شب ها می‌شینم گریه میکنم که همون شب هم ادمو اجبار ممنون زود بخوابه چون قدش کوتاه آدم نمیتونه ی تصمیم هم برای زندگی خودش بگیره یا از حرف مردم باید بپرسیم یا از بچه ی مردم که زندگیمونه خراب کرده اما از کسی که من میترسم خود مامان بابام هستن چونکه همش به آدم میگن درس بخون خب من نمیخوام درس بخونم ولم کنید دیگه و تنها دلیل های من برای خود کشی مدرسه و دوست های فیک و انتظارات پدر و مادر هست

اولین چیزی که به ذهنم میرسه بیکاریه سن من داره بالا میره و من حتی هنوز شرایط ابتدایی ازدواج رو ندارم مادر و پدر من هم واقعیت با هم اختلاف دارن و هر کدومشون یه جا زندگی میکنن وقتی به خود کشی فکر میکنم هر دفعه برادر کوچیک ترم مانع میشه که نکنه من به زندگیش آسیبی بزنم پدر و مادرم که عین خیال شون نیست میگن خودتو بکش خب اما اگه برادرم سر و سامون پیدا کرد واقعا دیگه دلیلی نداره که خودمو نکشم چون به خاطر اختلاف پدر و مادرم هیچ فامیلی برامون نمونده خدا لعنت کنه مقصر و مسببش رو، اینو هم بگم راه های زیادی رو هم میتونم انجام بدم که درد نداشته باشه و سریع باشه خداروشکر تو اینترنت ریخته فقط باید آدم پیگیر باشه یعنی شاید یه ربع هم نشه کل انجام خودکشی، شایدم الان که داری اینو میخونی من خودمو کشته باشم!!

من میخام خودمو بکشم…یک آبرو ریزی خیلی خجالت آور برام پیش اومده که اصلاً نمی‌تونم دیگه تحمل کنم… فقط از خشم خدا می‌ترسم
هر شب میگم کاش بخوابم بیدار نشم تو خواب قلبم ایست کنه بمیرم