چطور نگذاریم دیگران در احوالمان برینند؟
گاهی اوقات افراد میتوانند احساسات منفی ما را تحریک کنند و این موضوع میتواند باعث ناراحتی یا خشم ما شود. با فرض اینکه قادر به متوقف کردن رفتار این افراد نیستیم:
- تعیین مرزهای سالم: شناسایی و ارتباط مرزهای خود با دیگران برای جلوگیری از وقوع وضعیتهایی که احساسات منفی را تحریک میکند. اگر کسی پیوسته از این مرزها عبور میکند، در مورد قطع ارتباط فکر کنید. نترسید، تنها نمیمانید. ۸ میلیارد انسان روی این کرهی خاکی زندگی میکند. حتی اگر این اشخاص جزو روابط درجهی یک شما باشند.
- تنظیم احساسات: تمرین مهارتهای تنظیم احساساتی مانند ایجاد فضا، توجه و نامگذاری احساسات خود و پذیرش آنها.
- شناسایی و کاهش تحریکها: شناختن تحریکهای خود و کار بر کاهش تأثیر آنها از طریق استراتژیهای مختلف مانند ذهنآگاهی (mindfulness) و بازسازی شناختی (cognitive reappraisal)
- خودتنظیمی (Self-Regulation): توسعه مهارتهای خودتنظیمی برای کنترل رفتار، احساسات و افکار خود به منظور دستیابی به اهداف بلندمدت.
- تمرین سپاسگزاری و ذهنآگاهی: شرکت در فعالیتهایی که سپاسگزاری، ذهنآگاهی و حضور در لحظه را ترویج میکند برای حفظ دیدگاه مثبت.
- پشتیبانی: صحبت با یک روانشناس یا جستجوی پشتیبانی از دوستان و خانواده برای کمک به مدیریت وضعیتهای تحریککننده.
جمعه، ۱ دسامبر ۲۰۲۳
اکسپایرشناسی یا چه میشود که کارمندانتان مدتی بعد از شروع کار بیانگیزه و بیبازده میشوند
مدتی پیش در یک دورهمی با دوستان آیتی تبریز یکی از حضار در مورد اکسپایرشدن کارمندانش صحبت کرد و گفت که بعد از یک سال یا کمتر و بیشتر بعضی از کارمندان شروع به بهانهآوری میکنند و کاری که یک سال پیش در یک روز انجام میدادند را هفتهها کش میدهد و ایشان به این نتیجه میرسد که کارمند(ان) مذکور اکسپایر شدهاند و وقتش هست با نیروی تازهنفس (بخوانید احمق) جایگزین شوند.
بعد از جواب ایشان به سوالم که بطور نرمال چقدر حقوق میدهند از شدت بد شدن حالم و جلوگیری از پانیک اتک مجبور شدم محیط را ترک کنم. ۲۰۰ دلار برای برنامهنویس ارشد که سهل است، برای کسی که تازه دستش به کامپیوتر خرده هم کم هست. توهینآمیز هست. مقایسهی کارکردن در اسنپ که عملا بدون سواد خواندن و نوشتن هم امکان پذیر هست با شغلی که برای انجامش حداقل به ۱۶ سال تحصیلات نیاز هست و البته نزدیک به ۱۰ سال سابقهی کار اگر احمقانه نیست پس چیست؟ تازه بدتر اینکه کاملا معلوم بود که درآمد راننده اسنپ از این بدبختها بهتر و ۲ الی ۳ برابر هست و تنها مزیتی که توانستند برای فرصت شغلیشان اعلام کنند این هست که پشت کامپیوتر مینشینند.
قصد بالای منبر رفتن و راهکار دادن ندارم. اینکه وضع مملکت به قهقرا رفته هیچ حقی به شما نمیدهد که بردهداری کنید و بعد تعجب کنید که چرا انرژی و ذوق وجودی انسانها سالها را میمکید بعد شاکی باشید که چرا مثل قبل به شما سواری نمیدهند.
جمعه، ۱ دسامبر ۲۰۲۳
سه چیز که با تقویتشان میتوانید حس بهتری داشته باشید
Self-Confidence یا اعتماد به نفس
باور فرد به تواناییها و ظرفیتهای خودش برای انجام کارها و مقابله با چالشهاست.
راههای افزایش آن:
۱. تمرین و تکرار موفقیتهای کوچک
۲. برخورد مثبت و حمایتی اطرافیان (و اگر نمیتوانید پیدا کردن اطرفیانی که با شما و افکارتان برخورد و مثبت و حمایتی داشته باشند)
۳. کاهش مقایسه با دیگران
Self-Esteem یا عزت نفس
ارزش و احترامی که فرد نسبت به خودش قائل است.
راههای افزایش آن:
۱. شناسایی و پذیرش نقاط قوت
۲. تعامل با افراد مثبتنگر
۳. بخشش خود در مواجهه با شکست
Self-Acceptance یا پذیرش خود
پذیرفتن ویژگیها، تواناییها و محدودیتهای خود همانطور که هستند.
راههای افزایش آن:
۱. درک اینکه هیچکس کامل نیست
۲. تمرکز روی جنبههای مثبت به جای منفی
۳. قدردانی از خود در هر حال
جمعه، ۱ دسامبر ۲۰۲۳
چگونه از فرسودگی شغلی یا Burn-out نجات پیدا کنیم؟
از هوش مصنوعی پرسیدم چطور میتوان از فرسودگی شغلی نجات پیدا کرد، اینها را نوشت:
برای دوری از فرسودگی شغلی، موارد زیر پیشنهاد میشود:
- استراحت کنید. اگر امکان دارد، چند روز مرخصی بگیرید تا استراحت کنید و انرژی بگیرید. حتی یک آخر هفته طولانی هم میتواند به شما کمک کند تا آرامش پیدا کنید.
- بار کاری و تعهدات خود را بررسی کنید. سعی کنید وظایف و الزامات غیرضروری را حذف کنید. یاد بگیرید به درخواستهایی که واقعاً ضروری نیستند، نه بگویید.
- برای استراحت و تفریح وقت بگذارید. مطمئن شوید مرتب مرخصی میروید، حتی اگر فقط مرخصی در خانه باشد. هر روز وقتی را به فعالیتهای لذتبخش اختصاص دهید.
- به سلامتی جسمی خود از طریق ورزش، رژیم غذایی و خواب توجه کنید. مطمئن شوید هر روز حرکت داشته باشید، غذای متعادل میل کنید و به اندازه کافی بخوابید. این به مدیریت استرس کمک میکند.
- به ارزشها، علایق و اهدافتان بیندیشید. دوباره با انگیزهها و هدف اصلی خود ارتباط برقرار کنید. ببینید کار فعلیتان با علایق واقعیتان همخوانی دارد یا نه.
- از حمایت دیگران استفاده کنید. با دوستان، خانواده یا مشاور در مورد احساساتتان صحبت کنید. به گروههای حمایتی افرادی که دچار فرسودگی هستند، بپیوندید. خودتان را انزوا ندهید.
- اگر لازم است، تغییر ایجاد کنید. اگر فرسودگی شما به دلیل محیط کاری سمی یا شغل نارضایتبخش است، ممکن است نیاز به تغییر بزرگی داشته باشید. بهطور جدی به تغییر شغل یا محیط کار فکر کنید.
- ذهنآگاهی و قدردانی را تمرین کنید. با مدیتیشن، یوگا یا نوشتن، خود را به زمان حال متصل نگه دارید. بر نکات مثبت زندگیتان تمرکز کنید.
- با خودتان مهربان و صبور باشید. بهبودی زمان میبرد. از گامهای کوچک رو به جلو استقبال کنید. درک کنید که فراز و نشیبهایی خواهید داشت.
کلید اصلی ارزیابی مجدد وضعیت و قرار دادن مراقبت از خود در اولویت هر روز است. با زمان و پافشاری، میتوانید از فرسودگی خارج شوید و انگیزه خود را دوباره به دست آورید. ناامید نشوید.
ولی من پیشنهاد بهتری دارم: استعفا دهید.
جمعه، ۱ سپتامبر ۲۰۲۳
بوتهزاری بیکران با ابرهای بارانی
دیشب خواب دیدم مردهام. خودم را در یک چمنزار بیکران دیدم که تا جایی که چشم کار میکرد، فقط علفها و بوتههای سبز بود. آسمان کاملاً ابری بود و پر از ابرهای خاکستری و آبی رنگی که طوری به نظر میرسیدند که انگار قرار است بزودی باران شروع به باریدن کند. احساسی غریب و دلگیر داشتم. انگار که دلتنگ زندگی و زنده بودن و تجربه کردن زندگی شده بودم. غمی عمیق تمام وجودم را فرا گرفته بود. شاید به خاطر این بود که میدانستم دیگر هرگز نمیتوانم به زندگی برگردم و درد داشتن را تجربه کنم.
جمعه، ۱ سپتامبر ۲۰۲۳
استعفا و پایان داستانی ۶ ساله، ۲۵ آگوست ۲۰۲۳
سال ۱۳۹۶ با تمومشدن سربازی و وقفهی شش ماهه برای فراهم کردن آب باریکهای قابل اتکا و شکست پیدرپی پروژههای مختلفی که داشتم ناچار شدم هرچه که داشتم و نداشتم رو بریزم داخل چمدون و برم ترکیه. دو سال و نیم تو شرکتهای مختلف کار کردم ولی با هیچ کدوم پایداری لازم رو نداشتم/نداشتند. با شروع دوران کرونا و ورشکست شدن شرکت آخر به ایران برگشتم و درحالی که چند هفته بیشتر نگذشته بود شرکت فعلی بهم آفر داد و داستانی سه سال و نیمه شروع شد. کرونا تموم شد و من مدتی اینجا و مدتی اونجا زندگی کردم تا اینکه ماههای آخر به این نتیجه رسیدم که خستگی و بیرمقی فعلیم ناشی از شرایط همین شرکت هست. از طرفی شاهد دوستانم بودم که به مراتب شرایط بهتری از من داشتند حتی توی همین شرکتهای ترکیه و از طرفی تقریبا هرکسی که میشناختم از این شرکت رفت و من موندم و تعدادی جونیور. از بدو وردوم با خودم عهد کرده بودم اگه همهچیز خوب پیش بره تا وقتی قدیمیترین نفر این شرکت نشدم از جام تکون نخورم و اینطور هم شد بالاخره. حالا بعد از موسسین شرکت من قدیمیترین کارمند شرکت هستم.
ولی همونطور که گفتم تصمیم گرفتم از نقطهی امنم بیام بیرون و قدم بعدی توی دنیای شغلیم رو بردارم. خصوصا که حالا نه نگران آب باریکه هستم نه نگران اجاره خونه توی کشور غریبه و نه هیچ مسئلهی مالیای دیگهای.
جسم و مغز من یک سال بود التماسم میکرد که بیخیال اینجا بشم و این رو به شکل انواع مشکلات روحی و روانی بهم تزریق میکرد و من مقاومت میکردم ولی چند روز پیش نوتیس شرکت رو دادم و ۱۵ اکتبر آخرین تاریخی خواهد بود که من توی این شرکت هستم. از همین الان احساس شعف و راحتییی که من رو احاطه کرده باعث شگفتیم شده.
بهرترتیب داستان زندگی و مهاجرت من توی ترکیه به پایان خودش رسید و حالا من موندم و فصل جدیدی که باید شروع کنم.
شنبه، ۲۶ آگوست ۲۰۲۳